عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در روزگاری که منطقه ما از خشونت و افراطیگری رنج می برد و در داخل نیز صحبت از پارهای تندرویهاست و در ایام ضربت و شهادت مولا علی ع هرچند اولویت با ذکر فضیلت ها و منقبت های امیر المومنین است، اما جا دارد از «خوارج» هم گفته شود تا بیشتر بدانیم خوارج که بودند (یا خوارج که هستند).
هر چند دو نکته را باید در ابتدا باید یادآور شد: نخست همان اشارهای که در مجموعه ارزنده «فِرَق اسلامی» - پژوهش سید حسن آقای خمینی- آمده است. این که عنوان «خوارج» به معنی خروج کنندگان بر خلیفه و امام مشروع نشان می دهد قضاوت و ارزیابی آنان از نگاه مخالفان شان ثبت شده و بر این اساس می توان احتمال داد پاره ای از باورها بعدتر به آنان نسبت داده شده باشد. اما همان یک جنایت و «جهل مقدس»ی که جان عدالت را ستاند نیز برای داوری کفایت می کند.
نکته دیگر این که با شبیه سازیهای تاریخی موافق نیستم و خوارج و هر گروه و اندیشه و در اینجا ضد اندیشه ای در بستر تاریخی و حتی جغرافیایی معنی می شود اما به هر صورت شباهت هایی همواره در طول تاریخ وجود داشته است.
خوارج، گروهی از یاران امام علی ع بودند که در جریان جنگ صفین سر به انتقاد و شورش برداشتند. آنان با پذیرش حکمیت مخالفت کردند و معاویه را غاصب خلافت می دانستند و از حضرت علی به خاطر برنینداختن او و قبول حکمیت خواستند توبه کند! شعار اصلی خوارج این بود: «لا حکم الا لله». امام پاسخ آنان را در نهج البلاغه داده؛ تعبیری که ضرب المثل شده است: کلمة الحق یراد بها الباطل / سخن حقی می گویند اما اراده به باطل می کنند.
رهبران خوارج خشمگین و ناراضی از کوفه خارج شدند و در کنار رود نهروان اردو زدند و از مردم خواستند به آنان بپیوندند و آماده پیکار با علی شوند. قریب 12 هزار نفر گرد آمدند. امام ابتدا ابن عباس را برای مذاکره فرستاد و بعد خود شخصا به میدان رفت و چنان سخنان پرشوری ایراد کرد 8 هزار نفر خوارج را ترک کردند و سه تا چهار هزار نفر باقی ماندند که آنان نیز به سختی شکست خوردند و تنها جمع بسیار قلیلی باقی ماندند و همان ها هم پیمان شدند انتقام بگیرند. سه نفر از این جماعت نیز به مکه رفتند و با هم قرار گذاشتند در یک روز سه حاکم اسلامی را به قتل برسانند. هم خلیفه (علی ع) را در کوفه، هم عمرو بن عاص را در مصر و هم معاویه را در شام.
از آن سه اما دسترسی به مولا علی میسر بود که در مسجد کوفه نماز می گزارد و شاید هم ادعای قتل دو نفر دیگر برای قبولاندن این جنایت به ابن ملجم مرادی بوده است که در 19 رمضان 40 هجری و برخی روایت ها سحر 17 رمضان امام علی را ترور کرد و حاصل این نقشه جاهلانه این شد که اموی ها قدرت را به صورت مطلق در دست گیرند چندان که امام حسنع نیز ناگزیر از صلح با معاویه و واگذاری خلافت به او شد.
جهل مقدس کار خود را کرده بود. در اعتراض به حکمیت جنگی به راه انداختند و موجبات مرگ چند هزار نفر از مسلمانان به دست دیگر مسلمانان را فراهم ساختند و در نهایت امام علی ع را به شهادت رساندند اما نه تنها به نتیجه مطلوب نرسیدند که این تند روی بیش از همه به سود معاویه تمام شد.
خوارج با دو ویژگی در تاریخ شناخته می شوند: اولی جهل و دومی تعصب. به همین خاطر در تریخ این فرقه هیچ متفکری دیده نمی شود. چون از اساس ضد اندیشه و ضد تولید فکر بودند. از شگفتی های نهج البلاغه توصیفات امام علی ع درباره صفات و عملکرد خوارج است که شامل آیندگان آنان نیز می شود و این شگفتی بر جای می ماند که این همه پیش بینی چگونه صورت پذیرفه است.
رفتار امام علی ع با خوارج تا قبل از آن که دست به سلاح برند نیز فوق العاده است. چندان که هیچ کس را به اتهام عضویت در گروه و فرقه آنان مجازات نکرد. دستور داد کشتگان خوارج را با آداب مسلمانی دفن کنند و بر آنان تاسف خورد و اشک ریخت.
مقایسه کنید با گروه های تکفیری امروز که تنها خود را مسلمان می دانند و فرقه های دیگر را تکفیر می کنند. حقوق خوارج از بیت المال را هم قطع نکرد و شگفت آورتر از همه این که در فاصله ترور (ضربت) تا شهادت و آن دو یا چهار روز وصیت کرد اگر توانستند ابن ملجم را عفو کنند و اگرنتوانستند تنها او را و تنها با یک ضربه قصاص کنند و به دیگر خوارج کاری نداشته باشند.
اینها افسانه و اسطوره پردازی نیست. عین تاریخ است که با جزییات ثبت شده و از این منظر ملموس تر از شخصیت های دیگر – بعد از پیامبر گرامی اسلام – است.
درباره علی ع همواره شنیده ایم که شهید ِ شدتِ عدلِ خود شد ( قُتِلَ لِشدّة عدله) اما برای فهم بیشتر شاید شایستهتر آن باشد که او را قربانی «جهل مقدس» بدانیم.
«جهل مقدس»تعبیر بسیار گویا و امروزینی است که این نویسنده از آیت الله محقق داماد آموخته و اکنون که به بلیه «داعش» گرفتار آمدهایم بیشتر می سزد و مناسبت دارد. از این رو گزاف نیست اگر بگوییم خوارج را باید بیش از هر چیز به خاطر «جهل مقدس» شناخت و به بیان درست تر بازشناخت و این ایام بهترین فرصت برای همین موضوع است.
وقتي حضرت شنيد خوارج فرياد ميزنند حكومت فقط از آن خداست ( لا حكم الا لله ) حضرت فرمود سخن حقيست كه اراده باطل از آن دارند
... مطالب ارزشنمند و اشاره ی بجایی بود
کاش درس عبرتی باشد برای ما
کاش « خوارج داخلی» نیز فرصت ویا شانس اینرا داشتند که اینگونه مطالب را بخوانند ویا این روزها سری به فرمایشات حضرت علی بزنند.