عصرایران - روز گذشته ، مدیر مسؤول روزنامه کیهان به دعوت بسیج دانشجویی دانشگاه تهران به این دانشگاه رفت و در جمع دانشجویان سخنرانی کرد.
گزارش ها حاکی است که این سخنرانی با شعارها و بگو مگوهای تند و صریح دانشجویان و حسین شریعتمداری همراه شد و طی آن ، سخنران مراسم دانشجویان منتقد را با تعابیری چون "عوامل فتنه" ، "فریب خورده" ، "دزدیده شده" و ... مورد عتاب و خطاب قرار داد.
در این نوشتار قصد نداریم شعارهای دانشجویان یا سخنان مدیر مسوول کیهان را نقد کنیم چرا که هر دو طرف، بر مبنای اصل آزادی بیان، دیدگاه های خود را مطرح کرده اند و هر کدام شان هم در جایگاه خود محترم اند.
آنچه دغدغه این نوشتار است، نگرانی از شنیده نشدن مجدد صدای دانشگاه است.
از سال 1388 به این سو ، به دلایلی که برای همه مشخص است، فضای دانشگاه ها از نشاط دائمی اش -که دهه ها عمر داشت- فاصله گرفت و نه تنها رشد علمی مراکز دانشگاهی بسیار کند شد، بلکه فعالیت های سیاسی و اجتماعی دانشجویان نیز به حداقل های ممکن رسید تا بدانجا که تنها گروه معدودی از یک جریان خاص، در همه جا خود را به عنوان نمایندگان کل دانشجویان معرفی کردند.
این وضعیت برای حامیان نظریه انحصار ، بسیار خوشایند بود ولی همانند سم مهلکی که وارد بافت های دانشگاه شده باشد، دانشگاهیان را در مسیر تبدیل شدن به قشر منفعل جامعه قرار داد.
از سال گذشته که با درایت رهبر معظم انقلاب و حضور حماسی مردم در انتخابات، فضای سیاسی کشور باز شد و دانشگاه نیز نفسی تازه کرد، اندک اندک خون تازه ای به رگ های دانشگاه تزریق شد که مصداق آن را می توان در برگزاری پرشکوه آیین های روز دانشجو در سراسر کشور با حضور طیف های مختلف سیاسی مشاهده کرد. مراسم روز گذشته دانشگاه تهران هم نمونه ای از یک دانشگاه زنده بود که طرفداران دیدگاه های مختلف سیاسی در کنار هم قرار گرفتند، شعارهایشان را دادند، آزادانه سخن گفتند و همدیگر را نقد کردند.
نگرانی اما اینجاست که بار دیگر صدای دانشگاه شنیده نشود. وقتی مدیر مسؤول محترم روزنامه کیهان که یک جریان فکری و سیاسی را نمایندگی می کند، دانشجویانی که مثل او فکر نمی کنند را فریب خوردگانی می داند که توسط دیگران دزدیده شده و به محل مراسم آورده شده اند تا علیه وی شعار دهند، باید هم نگران بود که بار دیگر بعضی ها بخواهند راه غلطی که قبلاً پیموده شده و به رویدادهای تلخی مانند 18 تیر و حوادث 88 منتهی شده را بار دیگر در پیش بگیرند؛ گو این که قرار نیست از گذشته درس و عبرت گرفته شود!
واقعیت این است که اگر قرار باشد فقط صدای بخشی از دانشجویان که همسو با جریان های سیاسی خاص هستند، شنیده شود، اگر قرار باشد که صدا و سیما در مناسبت هایی که نیاز به حضور دانشجویان دارد، فقط دانشجویان عضو یک جریان خاص را به عنوان فعال دانشجویی روی آنتن ببرد، اگر قرار باشد تنها یک طیف دانشجویی بتواند مجوز همایش و تجمع بگیرد و... شاید در ظاهر برای همان جریان خاص ، خوب باشد اما تبعیضی چنین و نادیده گرفتن اکثریت دانشجویان، چیزی جز تولید آتش زیر خاکستر نیست که وقتی سر بر آورد، اول از همه همان طیف انحصار طلب دچار خسران می شوند.
دانشگاه های ایران، خوشبختانه پذیرای دانشجویان و استادانی از همه طیف های فکری و سیاسی هستند. این تکثر ایجاب می کند همه آنها بتوانند در شرایط برابر، دیدگاه های خود را مطرح کنند و مسؤولان نیز "موظف" اند بی آن که به یکی برچسب متحجر و به دیگری انگ فتنه گر بزنند، حرف های همه شان را به عنوان فرزندان ایران بشنوند، جدی بگیرند و بدان بها دهند.
اگر امروز دانشجویان با صداقت و صراحت، شعارهایی سر می دهند و مطالباتی را مطرح می کنند، در واقع بر مسؤولان منت می گذارند که بی هیچ چشمداشت مادی، دیدگاه های بخشی از جامعه ایران را بیان می کنند، دیدگاه هایی که اگر قرار بود در قالب پروژه های از پیش تعریف شده استخراج شوند، زمان و هزینه زیادی را می طلبید.
خیلی ها فکر می کنند اگر در برابر صدایی خود را به نشنیدن بزنند، آن صدا خاموش می شود و چه توهم فانتزی و شگفت انگیزی!
شنیدن و جدی گرفتن صدای دانشگاه، الزامی است که اگر امروز گوش هایی در قبال آن خود را به ناشنوایی بزنند، در آینده از نهیبش کر خواهند شد و چنین مباد!
سفسطه ممنوع
ولی با این حساب باز هم هروقت ایشان و همفکرانشان به میان دانشجویان میروند از طرف قشر دانشجو و دانشگاهی پذیرفته نمیشوند.یعنی ورودی ها و نسلهای بعدی دانشجویان هم زیر بار حرفهایی از جنس شریعتمداری نمیروند
کلی گویی ممنوع
باور ندارين برين اسنادش رو تو موسسه كيهان ببينين!
ولی باید قدر صاحب خانه را بدانند و به جای کوبیدن بر طبل انحصار طلبی، صادقانه بیایند و از دانش و بینش دانشگاهیان برای حل مشکلات جامعه هم فکری بخواهند.نه این که تخم ناامیدی و دل مردگی را میان جمعی جوان و پر نشاط بپاشند.
دانشجوها هر سال افسرده تر و سرخورده تر از سال های قبل میشن.
و بدبختانه دانشجویانی که از لحاظ علمی قویترند، فقط به رفتن از مملکت فکر می کنند.
با اینکه 17-18 ماه از اومدن این دولت می گذره، فضای دانشگاه اونقدرا هم باز نشده! هنوز هم همون طیف های خاص غالب هستن!
برخلاف نظر افرادی چون شریعتمداری بسته بودن فضا موجبات رشد دانشجویان را فراهم نمی کند و سیل مهاجرت افراد نخبه و با استعداد مملکت رو به کشور دیگر ایجاد می کنه!
امیدوارم دولت هر چه زودتر بتونه این فضای تقریبا چندش آور رو تو دانشگاه ها عوض کنه!
آیا معنای واژه ها دچار تغیِـــــیر شده است?
اگه اون عده قلیل که خلاف عقیده عمومی کشور حرکت می کنند، تریبون داشته باشند دیگه مساله حل است؟
اگه اون عده قلیل نیستند، خوب بروند در انتخابات تشکلها شرکت کنند و مدیریت آن تشکل را بدست بگیرند!
چرا هنوز بعضيا مثل شما فرق آزادي بيان و توهين رو نميدونيد؟؟
البته اینان امتیازی نسبت به خیل عظیم بیسوادها و مسئولین داشتند، چراکه اینان در دانشگاه درس خوانده بودند.یعنی علم آموخته بودند.
امروز یک گام به عقب تر از قاجاریه بازگشته ایم. اینجا جایی است که دانشجو تنها چیزی را که در دانشگاه نمی آموزد علم است.
بواقع این همه رئیس و وزیر و مشیر و نایب و ... در محیطهای علمی چه میکنند؟
حضور روحانی و شریعتمداری و امثالهم، کدامین مسئله علمی را حل میکنند و به فرزندان این مرز و بوم کدامین حرفه را می آموزند؟
نه اینکه نمیدانند ؛ متاسفانه میدانند . سند دانستن آنان اینست که وقتی افرادی با اندیشه ای متفاوت از خود را در دانشگاهها مشاهده میکنند ، فریاد میزنندکه دانشگاهها نبایستی باشگاه سیاسی باشند و شوند و ...!
آقاي شريعتمداري بر خلاف آنچه که ادعا مي کنن در سخنرانيهايشان، هيچ توجهي به شيوه و منش رهبر معظم انقلاب د ندارند. اگر درست توجه مي کردند متوجه مي شدند که فحواي کلام مقام رهبري و ساير بزرگان نظام و بسياري از اصولگرايان متقدم، محترمانه و حاکي از احترام به تمام جريانات سياسي (درون نظام) است.
اين است تفكر كيهانيان
چرا میره اونجا این چنین حرفای تحریک کننده میزنه؟
انگار بدش نمیاد دانشجوهارو تحریک کنه!!
دانشجو همیشه زنده هست
آدمای مثل این آقا
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر/که ز دیو دد ملولمو انسانم آرزوست
با توجه به معنی لغت فتنه ،خود آقای شریعتمداری مدت هاست که از سران واقعی فتنه هستند.
چرا ایشان در مقابل فساد دوره قبل خفه بودن ؟؟؟!!!
چرا کسی از اینکه روسیه و چین نفت ایران و استقلال ایران را از بین بردن سوال نکرد.(آیا گناه نوکری آمریکا از نوکری روسیه و چین بیشتر است)؟؟؟!!!
در خصوص تحریمها آیا دوست گرمابه و گلستان ایشان تحریمها را کاغذ پاره ننامیدند؟؟؟
...