به سه مورد زير، توجه فرماييد:
.1 كشورهاي عربي حوزة خليج فارس حدود 2 تريليون دلار صندوق دخيرة ارزي (خارج از بودجه جاري خود) دارند كه در سال چند صد ميليارد دلار از طريق سرمايهگذاري در غرب و آسيا، براي اين كشورها و نسلهاي آتي آنها سود حاصل ميكند؛
.2 منطقه سي لي كان ولي (Silicon Valley) كه مهمترين منطقه فنآوري جهان در شمال كاليفرنياست با جمعيتي معادل 6.828.617 نفر در ماه جاري، درآمد سرانة 63.288 دلار كه جزء بالاترين در جهان است را رقم زد؛
.3 چينيها اخيراً موشك زمين به درياي 1100 كيلومتري (DF-21D) با هزينة 11 ميليون دلار با موفقيت آزمايش كردند.
معاني صريح و تلويحي اين تحولات عظيم در سطح همسايههاي ما و در مقياس جهاني چيست؟ همة كشورها به فكر توسعه و افزايش توانمندي هستند حتي قطر با جمعيت 250 هزار نفري معادل يك محلة تهران. اعراب جنوب خليج فارس بهتدريج در حال خريد روزافزون سهام شركتهاي نفتي بزرگ جهان هستند و اگر ما در آينده بخواهيم بهمنظور دستيابي به فنآوري نفت و گاز، با شركتهاي بزرگ جهان همكاري كنيم چه بسا با دستور كار سياسي همسايگان سهامدار خود نيز روبرو شويم. آيا ميتوان عنصر فنآوري و تكنيك را از فرآيند توليد ثروت و قدرت ناديده گرفت؟ چينيها به دو دليل وارد عرصة جهاني شدهاند: اول فروش كالا و خدمات و دسترسي به پول و ثروت و دوم همكاريهاي مربوط به دستيابي فنآوري. از قديم روسها و چينيها علاقة وافري به منطقة سيليكانولي داشتهاند بهطوريكه آمريكا، اين منطقه را از مناطق كليدي امنيت ملي خود تلقي ميكند.
آيا ميتوان به جز افزايش توانمنديهاي اقتصادي، توليدي، مالي و فنآوري
هدف ديگري براي يك كشور در اين منظومة موجود جهاني تصور كرد؟ هر هدف سياسي و هر افق
فرهنگي كه يك كشور براي خود درنظر بگيرد، تابع توليد امكانات و ثروت است. وقتي روزنامهها
و رسانهها را مطالعه ميكنيم، هر فردي، هر نهادي و هر جمعيتي، اشكالات كشور را از
زاويه ديد و منافع خود ميبيند: يكي ميگويد مهمترين مشكل، آلودگي هواي تهران است. ديگري اظهار ميدارد بالا بودن تعداد
سارقان و معتادان مسئله اصلي ماست.
باز ديگري تصور ميكند كه مسئله اصلي ما ايرانيان،
تحولات عراق است. آن طرفتر، مطرح می شود هدف اصلي زندگي ما ايرانيان تغییر جهت و
ماهیت نظام بین المللی است. همينطور مسايل ديگر: فساد، رانتخواري، فرسوده بودن ناوگان
هوايي، بوروكراسي ناكارآمد، جادههاي ناامن، بنزين ناسالم، لبنيات آلوده، بحران کمبود
آب، تعداد پروندههاي قضايي، نبود امكانات براي عامه مردم براي رسيدگي به بهداشت دندان،
رسانههاي ضعيف و عمدتاً تبليغاتي و غيره.
آيا با وجود صدها مؤسسه تحقيقاتي و هزاران محقق در كشور، تا بحال "درخت مسائل و مشكلات كشور" را ترسيم كردهايم؟ آيا نبايد تقدم و تأخر مشكلات را طراحي كنيم؟ اگر افزايش توانمندي را بهعنوان كليديترين هدف كشور بپذيريم، مشكلات و موانع تحقق چنين هدف كانوني كدام است؟ امروز چینی ها در بازارهای مالی آمریکا حضوری فعال دارند. امروز تحولات سياسي خاورميانه به سمتي ميرود كه سرنوشت جريانها و كشورهاي شمال آفريقا و خاورميانه و حتي پاكستان و افغانستان با امكانات مالي كشورهاي عربي خليج فارس تعيين خواهدشد. قدرت و تأثيرگذاري وزارت خزانهداري آمريكا امروز با وزارت دفاع آن كشور همطرازي ميكند. در تحولات اخير مربوط به اوكراين، ظرفيتهاي فكري و سياسي خانم مرکل صدراعظم آلمان نه تنها 6200 شرکت آلمانی بلکه مجموعه اتحادیه اروپا را در رابطه با تحريمهاي روسيه، اقناع كرد. در جهان امروز، اقناع سياسي و اقناع فرهنگي، به پشتوانه قدرت اقتصادي نياز دارد.
در كشور ما، تعداد همايشها بسيار فراوان است. معمولاً، مسئولان در دو
ـ سه ساعت اول حضور دارند. همايشها بعضاً دو روز و حتي سه روز برگزار ميشوند. اگر
بخاطر بياوريم در اواخر دهة 60 و اوايل 70، تنها يك فصلنامه تخصصي در متون سياسي و
اقتصادي در كشور وجود داشت. اما امروز نزديك به سيصد فصلنامه در اين موضوعات در كشور
توليد و منتشر ميشود. علي رغم رشد كمي در اينگونه ادبيات و متون، آيا ما هرم علت
و معلولي مشكلات كشور را توانستهايم طراحي كنيم؟
مشكل 1 و 2 و 3 كشور كدامند؟ طبعاً
نميتوان گفت كشور 245 مشكل دارد زيرا كه مجموعه مشكلات در يك شبكة علت و معلولي معنا
پيدا ميكنند. نميتوان در هر سخنراني، مشكل يك كشور را تغيير داد و يا به تناسب مخاطبان،
اولويتهاي جامعه را تنظيم نمود. منطقي نخواهد بود كه بعضي معلولها را مشكلات اصلي
بدانيم و يا 20 اولويت مساوي داشته باشيم. كشورداري و حكمراني مطلوب به يك نظام فهم
دقيق مسايل، علتها و معلولها، هرم مشكلات و طراحي درخت اولويتها نياز دارد. اتاق
فكر بررسي ماتريس مسايل كشور كجاست؟ بخشی ديدن مسايل كشور، غرق شدن در حل و فصل مسايل
يك سازمان و ناديدهگرفتن كل سيستم اجتماعي ـ سياسي ـ اقتصادي ـ فرهنگي ـ خارجي، ما
را همچنان مشغول بحثهاي بديهي، كلي با حواشي فراوان كرده و خواهد كرد. اگر با نگاه
سيستمي و منظومهوار به كل مسايل ايران ننگريم، نميتوانيم مشكلات را و 1 و 2 و 3 كشور
را تشخيص دهيم.
اگر مجموعة مشكلات كشور را يكجا ببينيم، بنظر ميرسد كانون ماهوي اين
مسايل در ناكارآمدي است. از خرابشدن آسفالت يك هفته پس از تكميل گرفته تا تأخير
پروازها، از نرخ دو رقمي تورم گرفته تا اول بودن ايران در فرار مغزها، از كشته شدن
22 هزار نفر در جادهها گرفته تا وضعيت درياچه اروميه و سایر تالاب ها و رودخانه ها
از رتبه بسيار پايين فضاي كسب و كار در ايران گرفته تا بيكاري 65 درصد از زنان تحصيلكرده،
از سقوط مكرر هواپيماها گرفته تا تعداد محدود روز
های هوای پاک در شهر ها. مجدداً تكرار ميكنم: اتاق فكر بررسي ماتريس مسايل كشور
كجاست؟ آيا ما در مديريت كشور به تئوري سيستمها قائل هستيم؟ هر چند تمامي خلقت
تابع تئوري سيستمهاست.
بر اساس همين منطق، اگر ريشه مشكلات را در ناكارآمدي بدانيم
كه صدها مصداق ميتوانيم براي آن مطرح كنيم، پس بايد بپرسيم علتالعلل ناكارآمدي ايران
در كدام عنصر و عامل قابل جستجوست؟ علمي و منطقي است كه در اتاق فكر كانوني كشور، پاسخهاي
متعددي به اين سئوال داده شود. طي 26 سال گذشته، به يك پاسخ در رابطه با اين سئوال،
پايبندي علمي و استدلالي داشتهام: علتالعلل ناكارآمدي در ايران، فقدان ارتباطات
بينالمللي است.
اگر ما در حد تركيه با جهان ارتباط داشتيم، تخصص را گرامي ميداشتيم
و به يك نفر، بیش از ده حكم اجرايي نميداديم.
اگر ارتباطات جدي بينالمللي داشتيم،
سريع آلودگي هواي تهران، ايمني جادهها، ترافيك شهري، نظام اداري و دهها مورد را مجبور
ميشديم حل و فصل كنيم.
اگر ارتباطات وسيع بينالمللي داشتيم، نميتوانستيم نرخ دو
رقمي تورم را براي دههها حفظ كنيم.
اگر بينالمللي بوديم، در دانشگاههاي ما، از
اساتید کره ای و ژاپنی گرفته تا محققان مصری و برزیلی حضور پيدا ميكردند، تدريس ميكردند،
آموزش ميدادند و ميآموختند و افراد دانشگاهی در داخل کشور، خود را محك ميزدند.
اگر
بينالمللي بوديم، قبول نميكرديم درصد قابل توجهي از مردم ايران از اتومبيل پرايد
استفاده كنند.
اگر بينالمللي عمل ميكرديم، روبروي شاخص ارزي ايران در صرافيهاي خارجي،
معادل های بسیار ضعیف را نميديديم.
منظور از بينالملليشدن چيست؟ سه اصل است: رقابت، كيفيت و استاندارد.
تصور نكنيد كه مقصود تعامل صرفاً با غرب است. يكي از بهترين مصاديق براي فهم بينالملليشدن،
كشور كره جنوبي است. هم پيشرفت خارقالعادهاي كردهاند و بدون منابع طبيعي نزديك به
يك تريليون دلار توليد ناخالص داخلي دارند. هم زبان و فرهنگ و ادبيات خود را حفظ كردهاند
و هم ميتوانند با سيستمي رقابتي و جهاني كه بپا كردهاند، همساية شمالي خود را تهديد
اقتصادي كنند. كرة شمالي نگران بازشدن است چون تضادهاي دروني آن برملا ميشود و نظمي
كه ايجاد كردهاند را متزلزل ميكند.
آيا من و شما ميتوانيم سه نفر از مقامات كره
جنوبي را نام ببريم. احتمالاً خير. چون كره جنوبي سيستم است و نه فرد. اما همين كه
در جهان گفته ميشد ونزوئلا يا ليبي، همه ميدانستند نام كدام افراد را بايد مطرح كنند.
اول شرط توسعهيافتگي اين است كه همه بپذيرند، سيستمسازي مبناي تحول است و افراد
صرفاً سيستم را مديريت ميكنند. مباني پيشرفت و فرآيندهاي تحول كيفي در حد عمومي و
سهلالوصول شدهاند و مصاديق آن در آسيا و آمريكاي لاتين پيدا ميشود كه ميشود آنها
را در گوگل جستجو كرد و نيازي به اين همه جلسه، همايش، سخنراني، ميزگرد، صدها سايت
و جدولهاي نافرجام نيست. بنظر ميرسد از اوايل سلطنت ناصرالدين شاه تاكنون در كشور
ما بحث ميشود كه پيشرفت خوب است يا بد.
اعتقاد به كشور و آينده كشور و آينده مردم
ايران باعث خواهد شد تا از مباحث نظري عبور كرده و به راهبردها و سياستهاي جهانشمول
و محكخورده جهاني روي آوريم و مانع از بروز بحرانهاي جديد شويم. اگر اينگونه تصميمگيريها
و چرخشها صورت نپذيرد، متأسفانه با قواعد علمي ميتوان نتيجه گرفت ايران با يك فرآيند
افول پايدار روبرو خواهدشد. مسئله ما ناكارآمدي است و راهحل آن بينالملليشدن است.
سيستم، ترتب، تخصص، كيفيت، رقابت و استاندارد منحصراً در سايه روابط گسترده بينالمللي
قابل تحقق است. ملتي كه ثروت دارد، ميتواند فرهنگ و ارزشهاي خود را نيز حفظ كند.
ملتي كه ثروت دارد ميتواند استقلال و حاكميت سياسي خود را حفظ كند و حكومتي كه توليد
ثروت را براي عامه مردم خود تسهيل ميكند به مهمترين منبع مشروعيتيابي سياسي نيز
دسترسي پيدا ميكند.
در برابر هر آنچه گفته شد اما يك نقطه باقي ماند. در كشور ما بيش از صدها
سايت و تنها در شهر تهران 37 روزنامه به اطلاعرساني، تحليل و تبليغ مشغولند. در اين
آشفته بازار خبر و تحليل و تبليغ، فهم دقيق، علمي، سيستماتيك و منصفانه مسايل ايران
كار سهلي نيست. در بسیاری از مواقع، مزاج، تعصب، احساس، حسادت، كينهتوزي، تحريف، بزرگنمايي،
سياهنمايي در خبر و تحليل و تبليغ و ترويج همه در هم مطرح ميشوند. تميز صواب از ناصواب
بسيار مشكل است. تمیز تواضع از تزویر که بعضا با هم آمیخته می شوند، کار هر کسی
نیست. بدون ترديد هستند روزنامهها و سايتهايي كه دغدغة كشور و مردم ايران را دارند
و به جامعه معيار و آگاهي ميدهند. در عين حال، خلأ تحليل علمي، بيطرف، سيستموار
و آيندهنگرانه مشاهده ميشود.
در متدلوژي علوم انساني، كارآمدترين و دقيقترين روش
فهم يك پديده، مقايسة آن با پديدههاي مشابه است. شايد براي دستيابي به يك تحليل علمي،
سيستماتيك، واقعبينانه و منصفانه از مسايل كشور، مقايسه آن با شاخصهاي كشورهايي مانند
تركيه، امارات، كره جنوبي، سنگاپور، مالزي و اندونزي مناسبترين روش باشد.
ولی جواب دلواپس ها را چه بگوییم؟؟؟؟؟؟؟
که اگر چنین شود منافع انها بخطر می افتد
من نمیدانم چرا تمام تحلیل گران فقط و فقط نیمه خالی لیوان این کشور را میبینند
این کشور هزاران نکته مثبت هم دارد ما ایرانی ها قدر نشناس هستیم
ما ایرانی ها قدر خیلی از چیزهایی که داریم را نداریم تا ان چیز ها از ما گرفته شود بعد خواهیم فهمید
آخه قطر چندتا دانشمند و شرکت و تولید کننده و ...از خود دارد ؟؟؟همه از کشور های غربی
کشور های عربی هیچ چیز از خود ندارند
هر کس به نظر من رای منفی دهد فقط و فقط قدر نشناس هست
قدر ایران عزیز را بدانیم با وجود همه کاستی ها
ایران دوستت داریم
دقیقا بفرمایید قدر چه چیزی را باید بدانیم ؟
جناب آقای نیمه پر لیوان چند روز دیگر که کل آب سد های کشور ته کشید متوجه نیمه خالی لیوان هم خواهی شد.درحالی که با یک مدیریت صحیح می توان بحران آب را برای همیشه از بین برد
خدارو شکر
نیمه پر لیوان را بگو کمی حرف بزن الهیات از تو بیشتر خوندم
اگر کشور ما افغانستان یا عراق یا سوریه یا لیبی یا یمن بود باز هم میگفتید ایران مشکل دارد؟
دو هفته در عراق و افغانستان زندگی کنید بدون آب و برق و گاز تا قدر کشور عزیزمان ایران را بدانید
متاسفم هنوز بعضی دوستان ایران رو با افغانستان و عراق مقایسه میکنن
به همین افراد قول میدم که اگه شرایط به همین منوال پیش یره 5 سال دیگه افغانستانم از ایران جلو میزنه.اونوقت میخوان با چه کشوری خودشونو مقابسه کنن
کوته فکر نباشید و به فکر ایرانی اباد باشید.به فکر ارامش نسل های بعدیمون باشیم نه به فکر اینکه ما از عراق بهتریم.
از 190 کشور موجود در جهان کشور ایران از 105 کشور از همه لحاظ ها بالاتر است.
چه كسيست كه وطن را دوست نداشته وقدر نداند، متاسفانه همه خود را مثل كرم ابريشم پاك ومفيد ميدانيم ولي در پيله. بي خبر نيستيم خود را به بيخبري زديم
اين نعمت هائى كه ما داريم "سيستمى" نبوده و نتيجه برنامه ريزى نيست و صرفاً "اتفاق" است.
خيلى به اين اتفاقات دل خوش نكنيد، يك خانواده 4 نفره را نمى توان با اتفاق و شانس و اقبال و .... گرداند.
سنت (سيستم) خلقت، نظم و برنامه ريزى است.
یه سوالی از آقای دکتر سریع القلم دارم: شما فرموده اید که مدیریت در کره جنوبی سیستمی است نه شخصی. یعنی اونها برنامه ی بلند مدت دارند و همه هم به اون برنامه پایبند هستند و هر شخص جدیدی هم که میاد، همون برنامه رو اجرا میکنه.
ما هم چشم انداز ۲۰ ساله داریم (در واقع داشتیم!) و همه موظف بودند که به اون پایبند باشند. همونطور که دولت خاتمی پایبندی رو شروع کرده بود و دولت روحانی هم داره طرح های عقب مونده ی برنامه های توسعه ی کشور رو اجرا میکنه و این یعنی پایبندیش به برنامه و سیستم. ولی خب یه موردی مثل دولت احمدی نژاد اومد که نه به برنامه های قبلی پایبند بود، نه حتی به برنامه هایی که خودش نوشته بود! با این موارد چه کنیم؟ اینها چه نسبتی با ناکارآمدی یک سیستم دارند؟
موضوع این است که کارامدی یا ناکارآمدی خود معلول است. در واقع باید بپرسیم تحت چه شرایطی سیستمی کارامد و تحت کدام شرایط سیستمی ناکارامد میشود!
درسته. ولی خب ما از کجا باید شروع کنیم این سیستم رو کارآمد کردن؟ تلاش دولتهایی که توی نظر اولم گفتم که کارآمد بودن و هستن (یا حداقل در مقام نظر، دنبال کارآمدی بودن و هستن) در نهایت منجر شد به ظهور احمدی نژاد! دقیقا شروع راه کجاست؟ من به عنوان یه فرد عادی جامعه یه مقدار این قضیه به این راحتی برام قابل حل نیست.
حس میکنم اینجوری قضیه ی مرغ و تخم مرغ میشه!
با عرض سلام
مقاله بسيار جامع و دقيق ميباشد.
در خصوص بين الملي شدن، توضيح بفرماييد كه بايستي أصول بين الملل را نيز قبول داسته باشيم.
امروزه مسائل مالي واقتصادي و إيجاد شرائط و تسهيل أمور تجاري
جز لاينفك قرارداد هاي سياسي ميباشند.
مشكلات اين جاست كه ايران هنوز در فريم مسائل بين اللملي از نظر اقتصادي و سياسي و اجتماعي قرار ندارد و در كليه مسائل سازي خود را كوك مي كند و مي زند.
طرف یک ساعت توضیح داد که لازم نیست بشینیم تک تک مشکلات رو بشماریم مثل فساد آلودگی هوا، .... یک مبحث کلی تری وجود داره که همه این ها رو در بر می گیره.
واقعا برای من که مثل یک کلاس درس بود
ایکاش.......................
جناب سریع القلم مقداری از سرعت قلم بکاهند تا انسجام در متن حفظ شه !
اصولا کسی به صرف توسعه اشکال گیر نیست ...
تاکید راس تا کف هم در سیستم ما بر پیشرفت هست اما پیشرفتی که هضم در اوصل و مبانی اون سیستم باشه و نه بالعکس ...
بین المللی شدنی که موجب به ورطه انحلال آرمان های عقبه نظری سیستم باشه به یقین مطروده
از یه عنصر آکادمیک (حداقل در فریاد خویشتن) بعیده قیاس رو در چند مصداق و اون هم به صورت قله ای و نه فراگیر انجام بدن ...
اشکالی که جناب سریع القلم به افکار مخالف در اواسط مقاله گرفته و دقیقا تا انتها خودش در اون غوطه ور هست ...
در منطق قیاس ابزار ...فضا و شرایط هم جزو بدیهیات ثقلیته ...ولی متاسفانه به طور ناشیانه در این مقاله رعایت نشده !
فرموديد: " جناب سریع القلم مقداری از سرعت قلم بکاهند تا انسجام در متن حفظ شه ! "
قلم شما كه انگاري سرعت نور رو هم درنورديد !!!
انصافا" من كه نفهميدم منظورتون رو ، بقيه رو نمي دونم ...
ضمنا. ما از سخنان آقای دکتر فهمیدیم که 1-اداره کشور بر مبنای سیستمی کارامد که متکی به شخص نباشد عامل پیشرفت است.
2- ما کشوری هستیم فاقد سیستم و یا حداقل سیستمی ناکارامد که افراد خود را برتر از سیستم می بینند.
بر فرض صحیح بودن حرف شما که ما دارای سیستم باشیم و از راس تا کف سیستم تاکید بر پیشرفت داشته باشندولی روز به روز عقبتر بریم دو دلیل میتونه داشته باشه.
اول اینکه سیستم غلطه و یا دوم اینکه افراد داخل سیستم فاسد و ناکارامد هستند که در اینصورت نتیجه ای که دکتر گرفتند بوجود میاد یعنی متکی به افراد بودن.
در هر دو صورتش نتیجه اینه که ما فاقد نگاه و برنامه اجرایی سیستماتیک به آینده هستیم.
.
ضمنا ، شما هم بیشتر تلاش کن و تمرین کن جناب ناشناس تا خدابخواهد بتوانی مطالب را طوری بنویسید که قابل استفاده باشد.
کاش یه کم سواد داشتی
جل الخالق!!!!!!!!!
از اینرو به آقای دکتر که هم اعتبار بالایی در جامعه داشته و هم اهل منطق و تفکر هستند عرض می کنم : کو چاره ای؟ راهکار ارایه دهید!. به قول سعدی : «به ناله کار میسر نمی شود»
ایشان و هم طرازان ایشان (چه موافق و چه مخالف ایشان) باید بتوانند با ارایه راهکاری اجرایی افقی برای برون رفت از این شرایط ارایه دهند.
باقی بقای عمر همه متخصصان دلسوختگان ایران
راهکار این است که باید به جایی بررسیم که در ایران نتوانیم سه نفر را بشماریم!! به همین سادگی
یعنی همه در اندازه و قواره سه نفر فعلی باشند
متاسفانه یا خوشبختانه باید اعتراف کرد که مبانی و روش های توسعه در ایران همچنان محل اختلاف است فلذا مبانی علمی توسعه مبنای تحول است. زیرا که نظام سازی بر مبنای نظریاتی شکل می گیرد که علوم آن پارادایم فراگیر و مورد تایید عموم رسیده باشد.
اینکه پس از سی سال هنوز به مبنای علمی مشترکی برای توسعه در ایران نائل نشدیم نشان از عمق اختلاف دو پارادایم دارد که نمی شود به طور ناگهانی از آن عبور کرد و وارد مراحل طرح ریزی (تکنیک،تاکتیک،عملیاتی و استراتژیک) شد.
با علم به اینکه سیستم سازی مقدمه تحول است باید تلاش کرد تا مبانی علمی-فلسفی آن سیستم ها زودتر تبیین گردد.
باید به روش هایی فکر کرد که یک مبنای علمی مشترک و مورد اتفاق عموم را محور سیستم سازی قرار داد تا سرعت توسعه در ایران نیز مانند غرب روز به روز به صورت تصاعدی افزایش یابد.
با احترام
عصر ایران، دستت درد نکنه
یکی از بهترین مقالاتی بود که حوزۀ مسائل اجتماعی خواندم. آفرین بر آقای سریع القلم.
"آيا من و شما ميتوانيم سه نفر از مقامات كره جنوبي را نام ببريم. احتمالاً خير. چون كره جنوبي سيستم است و نه فرد. اما همين كه در جهان گفته ميشد ونزوئلا يا ليبي، همه ميدانستند نام كدام افراد را بايد مطرح كنند. اول شرط توسعهيافتگي اين است كه همه بپذيرند، سيستمسازي مبناي تحول است و افراد صرفاً سيستم را مديريت ميكنند."
با هزاران سپاس
به نظر اين حقيز بغير از مطالب ارزنده فوق كه جملگي آنها صحيح بوده و مورد تاييد است ، يك دليل عمده ديگر نيز بايد به علتهاي عدم پيشرفت كشور اضافه نماييم و آن اينكه متاسفانه در سالهاي اخير كارهاي بزرگ كشور را به آدمهاي كوچك و كارهاي كوچك را به آدمهاي بزرگ سپرده اند و نتيجه اش همين وضعيت فلاكت باري است كه مملكت با آن روبروست. نمونه بارز آن ، تجربه تلخ كشور ظرف 8 سال گذشته است كه اداره كشور بزرگ ايران را به احمدي نژاد سپردند و كشور را با آنهمه ثروت افسانه اي (بيش از 800 ميليارد دلار)، به صورت يك كشور ورشكسته مقروض با نرخ تورم بالاي 40% و بيكاري فزاينده و ارزش پول سقوط كرده و روابط بين الملل تخريب شده تحويل روحاني داد!
آن چه فرمودید نه بیان ریشه مشکل که خود نوعی مشکل است در حقیقت فقدان ارتباطات بین المللی زاییده مشکلات دیگری است که شما به آن نپرداخته اید. در خصوص مثال ها و مصداق هایی هم که زده اید از جمله ترکیه ، کره جنوبی ، سنگاپور ، مالزی و امارات باید عرض کنم که یک ویژگی مشترک در همه این کشورها وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز وابستگی به آمریکا یا انگلیس .
ضمنا من فکر می کنم هدف کشوری با سابقه تمدنی ایران نباید تولید ثروت با هر قیمتی و لو با رفتن زیر سلطه غربی ها باشد .
با آنچه که از بیان شما برداشت میکنم ما هم وابسته چین و روسیه هستیم.
واقعیت این است که در دنیای امروز همه به هم وابسته هستند و از این راه امنیت خود را بهتر تامین می کنند. همه دنیا از مزایای یکدیگر بهره میبرند. ماچه کار می کنیم؟
به خدا فقط همینه
همدیگر را بخاطر ناکارامدیمان تخریب می کنیم و حخاضر ننیستیم و یا توانایی آن ار نداریم که قدمی بر قدمی برداریم.
دولتي كه با بيش از 800 ميليارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت و گاز ، عنوان ثروتمندترين دولت در طول تاريخ را نصيب خود كرد ولي به دروغ ادعاي پاكترين دولت را داشت در حاليكه فاسد ترين دولت در طول تاريخ بود و همه ثروت اين مردم را به باد فنا داد و خود و اطرافيانش بهره هاي بسياري از اين ثروتهاي افسانه اي بردند و بابك زنجاني تنها نمونه بسيار كوچكي از اين چپاول بيت المال بود!!!
یه نگاه به کشورهای همسایه ات بینداز، ترکیه که 30 سال پیش گشنه بود و بین راه باید به پلیس و مامورش باج مدادی تا رد شی الان به غول اقتصادی منطقه تبدیل شده آنهم کشوری که نه نفت دارد و نه منابع معدنی و نه هزاران امتیاز خدادادی که کشورمان دارد؟ به کشورای عربی نگاه کن مثلا امارات سی سال پیش کجا بودن وکجا رسیدن؟! اماراتی که بندرعباسو مثل پاریس میدونست و تابستونا در آنجا اقامت می کرد؟
جنابعالی با آن ذهن های بسته هنوز هم که هنوزه دز اوهام و خیال بسر می بری!
دشمن سازی و دشمن پروری هنر نیست هنر اینه که بتوان با تعاملات بین المللی کشور را ساخت و رفاه و آرامش رو به مملکت آورد و گرنه مثل محمودخان که نمیتوان مملکت را اداره کرد نتیجه کارهای ایشان همینه که می بینی خانواده ها داغون، مردم عصبی شدن، دروغ رسمی شده و هزاران بدبختی دیگر؟
اگه آمریکا و اسراییل بدن چرا باید فقط کشور ما به بهای فلاکت مردمش تاوان آنرا بدهد؟
تا به حال كمتر به اين شدت تكان خورده بودم!
اي كاش اين حرف ها زبان به زبان بگردد و از زبان مسوولان شنيده شود و وزير و وكيل و كارگر و كارفرما و كشاورز و دانشجو را به حالت ويبره درآورد!
در این مقاله اشاره شده که مهم ترین مشکل کشور در نبود ارتباطات بین المللی است و این تفکر در نویسنگان برنامه چهارم هم وجود داشته است و بهترین الگو در نظر این گونه تفکرات کشور ترکیه است
ترکیه ایی که هم اکنون 388 میلیارد دلار معادل 47 درصد تولید ناخالص داخلی خود بدهی خارجی دارد که یک سوم از آن، باید سال آینده پرداخت شود. یا مردم 45 میلیارد دلار با کارتهای اعتباری خرید کردهاند و بدهکارند. و سرمایهای که شرکت های خارجی از ترکیه خارج کردهاند، بسیار بیشتر از میزان ورود را نیز در میان کشورهای در حال توسعه دارد و...
ترکیه امروز در آینده نه جندان دور شرایط بسیار بدی خواهد داشت و باز هم تورم های بسیار زیاد و رکود بالایی را تجربه خواهد کرد.
حال اگر ما نیز بخواهیم در نهایت در بالاترین مرحله به WTO بپیوندیم همانند زمان اصلاحات که خواستار این امر بودند چه محصولی برای صادرات خواهیم داشت که بتواند جایی در بازارهای جهانی برای خود باز کند؟ خودرو!! یا...
مهم ترین مشکلات کشور عدم توجه به قابلیت و ظرفیت تولید در تمامی محصولات غیر نفتی است در کیفیت های متفاوت در یک شرایط رقایتی سالم تا در وحله اول نیاز خود را نسب به واردات حتی در فن آوری های پیچیده به حداقل ممکن برسانیم و در نهایت به صادرات آن بپردازیم.
در این حالت است که دیگر نیاز نداریم با کشور ها رابطه برقرار کنیم بلکه این کشور ها هستند که خواهان رابطه با ما هستند
چرا نگاه شما به تجارت جهانی فقط به داشته های فعلی هست.
از مزیت های پیوستن به تجارت جهانی اصلاح سیستم تولید . ورود سرمایه گذاران و تولید کنندگان خارجی است.
سنگاپور بعنوان یک کشور با جذب سرمایه گذاری خارجی بالا در حال حاضر یکی از تولید کنندگان برتر محصولات الکترونیکی است میتوان گفت 80 درصد شرکت های تولیدی در سنگاپور شعبه ای از شرکتهای آمریکایی و اروپایی هستند.
1- سرمایه گذاریهای بین المللی در ترکیه ظرف ۷ ماه سال جاری با ۹ درصد افزایش نسبت به دوره مشابه سال گذشته، به سطح ۷ ممیز ۹ میلیارد دلار رسیده است که رتبه 22 در دنیا است .
2- در سال 2013، 35 میلیون توریست از ترکیه دیدن کردند که امسال هدف 40 میلیون نفری و کسب 37.5 میلیارد دلار مد نظر است.
3-در صنعت قطعات و اتومبیل میزان صادرات ترکیه بالغ بر 20 میلیارد دلاردر سال است.
4- صادرات ترکیه در۱۲ ماه منتهی به شهریور 93، با افزایش ۳.۵ درصدی، به ۱۵۷ میلیارد و ۱۰۷ میلیون دلار افزایش یافته است(و قطره ای هم نفت خام و یا گاز در بین صادراتشان وجود ندارد)
آمار اقتصادی برای تحلیل درست، باید جدای از فضای سیاسی تحلیل شوند. تا وقتی که نگاهمان به تمام مسائل ریزو درشت دنیا و اطرافمان، ایدئولوژیک و سیاسی و امنیتی است، هر سال دریغ از پارسال خواهیم گفت. کاری نکنیم که ما یک سرمشق بد برای بقیه دنیا باشیم.
این تحلیل بسیار منطقی و عقلانی است و این را جامعه سالهاست که متوجه شده و روزی به رفتارهای امروز بعضی ها و تاوانی که این کشور میدهد خواهیم خندید که به چه کسانی در مملکت سیاستمدار گفته میشد .
آیا ایشان در طی سالهایی که طرف مشورت بسیاری از دستگاهها و مراکز مهم تصمیم گیری بوده اند این موارد را با تصمیم سازان و تصمیم گیران مطرح کرده اند ؟ اگر پاسخ مثبت بوده نتیجه را در نوشتار بعدی بفرمایند.
با اجازه شما من می خواهم به جای کارآمدی شماکلمه شایسته سالاری را بگذارم. وقتی شایسته سالاری باشد کارآمدی هم تحقق پیدا می کند. شایسته سالاری هم فقط در جایی عملی می شود که انتخاب معنی دار باشد
همین قدر بیشتر نمیتونم بخونم
آخه از نظر تئوری های مد نظر ما با کشورهای خود فروخته ای که نام بردید و همه شان وابسته اند مث سگ مقایسه میکنید! جالب است...
چقدر مؤدبی تو!
چرا خودمون را گول بزنیم و از الفاظ احساسی و رکیک استفاده کنیم. کشور عقب مانده وابسته است چون هیچ چیز ندارد (در مورد ما فقط نفت دارد)
اتفاقا اگر ما 90 در صد مایحتاجمان را در ازای نفت باید وارد کنیم ترکیه و دیگر کشور های به قول شما مثل سگ در صد پایین تری از مایحناجشان را به دلیل قدرت تولیدی و اقتصادیشان وار میکنند.
به جای هارت و پورت احساسی کمی فکر کنیم
پیامبر میفرمایند علم را بجویید حتی اگر در دست منافق باشد.
شما که کل خبر رو نخوندی نظرم ندید لطفا
استاد عزیز ولی تازمانی که بعضی ها بعنوان تصمصم گیرنده فقط به منافع شخصی فکر میکنند چه انتظار میتوان داشت آیا گوش شنوائی وجود دارد؟
از 1320 به اینور ضدیت کورکورانه با غرب در قالب تفکرات حزب توده بود که میراث امروز ماست ، و از قضا ، یکی از موانع توسعه یافتگی ما همین ستیز با غرب و دشمن تراشی های واهی بوده.
چرااااااااااااااا؟
دنبال علم بروید حتی در چین
این مقاله ترجمه کاملی از این حدیث نبوی است
صحبت از روابط بين المللي سراب است
آقایان بدنبال منافع خودشان هستند .. وقی هم این مطالب را می بینند.. باز دوراز ذهن است بریش مانخندند...
بعبارت دیگر تصمیم گیری در کلان کشور و مدیریت نظام پراکنده بوده و .....
گفت :چه اشکال داره ما خونه هم اینکار رو میکنیم .!!!
گفتم بخشنامه هست که نباید از این محصول استفاده کنیم
گفت:نظر ریس بالاتر از بخشنامه هاست!!!
بعدشم مزایای حقیر رو قطع کردوقتی رفتم به یکی گفتم جواب داد تو میفهمی باهات بد هستن....!!
اینجا ایران استتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
حال اگر به علت همه آنها دقت کنیم دو مورد از همه بارزتر است الف-فرهنگ ب-فقدان حضور پررنگ قانون
ولی به نظرم ایشان راه حل را درست تشخصی دادند یعنی باز کردن درهای کشور تا سرمایه و دانش بیاید و اقتصاد به تعادل برسد
یکی از بزرگترین مشکلات وجود اساتید و دانشگاه های آبکی و بی کیفیت است که پایه هر سازمان و پست مهمی را خراب کرده است
هيچ حركتي نيست مگر آن كه به شناخت آن محتاجي.
و متاسفانه این افراد هیچگاه حاضر به تشکر نیز نیستند که بگویند فضای ایجاد شده برای اظهار نظرهای غرب گرای خود از برکت خون شهیدان و رهبری مرد بزرگی مثل امام خمینی بوده است . همان امامی که پشت غرب را به لرزه درآورد و گفت که همیشه یادتان باشد که غرب دشمن ما می باشد. ضمناً می دانم که اکثر این مطالب بنده را درج نمی کنید ولی حرفی بر طرفداری از این افراد باشد در جا درج می نمائید.
فکر میکنم کلیدیترین جمله استاد این سوال بود! به نظر میرسه ما فاقد این اتاق هستیم و یا اگر داریم، بیشتر اتاق فکر(های) خاص است. وگرنه چرا باید اولویتهای کشور با تغییر دولتها زیر و رو شود و در آخر هم امکان ارزیابی و قضاوت از بین برود؟
خدا نگهدار شما باشه استاد
زماني مي توانيم سيستم محور باشيم كه از شخص محوري عبور كنيم
شرط آن هم باور و عمل به تكثرگرايي است
اما توهم باور به اكسير نفت و مستي از بوي متعفن آن، ما را به ورطه شخص محوري و بي نيازي از ارتباط با جهان بيرون، انداخته است.
از جمله اشکالات ما :
1. فقدان روش علمی بیان مسائل
2. فقدان منابع روزامد علمی
3. فاصله داشتن مسائل اصلی و فرعی بنحوی که ما هنوز نمیدانیم مساله اصلی مثلا فرهنگ و یا اقتصاد و یا قوه قضاییه ما چیه
4.سوگیریهای فراوان در تحقیقات دانشگاهی و غیر دانشگاهی به گونه ای که در یک موضوع نتایج ان کاملا متناقض هستند
5 . مثلا تو همین حوزه سیاسی یا روابط بین الملل ما ما چندتا کارشناس داریم که تحلیل و درک واق بینانه ای داشته باشن ما این همه استاد دانشگاه علوم سیاسی داریم و چند تاشون تونستن تحلیل درست از اوضاع خاور میانه بدن
....
سربلند باشی ایران من
خداييش متوجه پيام مقاله شدي،
هر چه سعی می کنم حرفت رو باور کنم ، برام سخته . چون فکر می کنم حرفات از رویِ مصلحتِ ایمانی نیست.
مقالاتی که از دانشمند معاصر بزرگ جناب اقای پروفسور محمود سریع القلم می گذارید عالی است. لذت بردم.حتما از ایشان درخواست کنید بیشتر بنویسند تا جامعه اگاه تر و توانمند تر شده و در اینده شاهد ایرانی اباد تر باشیم
1- براي يافتن يافتن درخت مسايل ايران چه باید کرد؟
2-برای اینکه بین المللی شویم چه باید بکنیم؟
3-برای اینکه ثروت افرینی کنیم راهکار کدام است؟
دکتر اشاره کردن ک فرهنگ و سیاست روی شانه های اقتصاد ایستادن....
خلاصش اینه .......بی پول ک باشی دقیقا هیچی نیستی ...
یک مسئله دیگر هست که باید آنرا اذعان داشت که گفتن ایراد نسبت به راهکار بسیار بسیار آسان است
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/511846
ما راه آنها را می بندیم ، آنها راه ما را می بندند ، امید رهایی نیست ، وقتی همه دیواریم ...