عصر ایران؛ صدرا محقق - ماه مهر نزدیک است و دوباره صدای زنگ مدرسه ها به گوش می رسد. بیشتر از 12 میلیون دانش آموز در سراسر کشور خود را آماده می کنند تا برای یک سال درسی دیگر پشت میز و نیمکت مدرسه بنشیند و خود را یک کلاس بالاتر بکشند. به همین مناسبت تلاش کرده ایم در قالب گزارش هایی به برخی ویژگی ها و نیازهای نظام آموزشی ایران در مدارس بپردازیم. در این گزارش تفاوت های شیوه آموزشی در ایران و چند کشور دیگر دنیا بررسی شده است.
در چند دهه اخير، نگرش جهانيان در مورد فرايندهاي ياددهي-يادگيري به طور كامل تغيير كرده است. در سالهاي نه چندان دور، بسياري اعتقاد داشتند كه ذهن دانشآموزان همانند ظرفهاي خالي است كه در انتظار پر شدن با دانش و معلومات است. این نگاه که حالا می توان آن را سنتی نامید سالهاست در کشورهای پیشرفته دنیا کنار گذاشته شده است. با این حال نگاهی به سیستم آموزشی در ایران نشان می دهد این سیستم هنوز بر پایه این نوع نگاه گردانده می شود.
به عنوان مثال اصلی ترین تفاوت کتابهای درسی و شیوه آموزشی در ایران با دیگر کشورها به خصوص کشورهای پیشرفته و موفق در زمینه نظام آموزشی در یک چیز خلاصه می شود، در خود کتاب! سیستم آموزشی در ایران بسیار کتاب محور است که بر اساس همان نگرش پر کردن ذهن دانش آموزان با معلومات بنا نهاده شده، اما در دیگر کشورها مثل آمریکا، سوییس، ژاپن، انگلستان و دیگر جاها این گونه نیست.
نتایج یک تحقیق دانشگاهی که سیستم آموزشی ایران را با چند کشور دنیا مقایسه کرده است نشان می دهد در شیوه های تدريس مورد استفاده توسط معلمان علوم در ايران، روش پرسش و پاسخ و نيز سخنراني متداولترين روش تدريس بوده و گردش علمي، كاوشگري، حل مسئله و آموزش كارگاهي كمترين روشهاي مورد استفاده در آموزش علوم محسوب ميشوند.
اين در حالي است كه در كشورهاي مورد مطالعه (سنگاپور، ژاپن، انگلستان، استراليا و ايالات متحده آمريکا) وضعيت كاملاً بر عكس بوده و از روشهاي اكتشافي و حل مسئله در قالب رويكرد ساختنگرايي به ميزان زيادي استفاده ميشود. استفاده از آزمايشگاه و انجام فعاليتهاي عملي توسط خود دانشآموز سبب درك عميقتر مفاهيم علمي و رشد مهارتها و نيز سهولت دستيابي به سطوح بالاتر شناختي ميگردد. در كشورهاي مورد مطالعه، هزينه زيادي صرف تجهيز آزمايشگاهها و انجام فعاليتهاي عملي و آزمايشگاه ميشود و اين در حالي است كه در ايران توجه كمتري به آموزش آزمايشگاهي، انجام پروژه و تجهيز مدارس ميشود.
علاوه بر این رد پای این نوع نگاه را در شیوه تالیف کتابهای درسی هم می توان دید. به عنوان نمونه در مدارس بخصوص در دوره ابتدایی و گاه راهنمایی بسیاری از کشورهای پیشرفته و موفق در زمینه نظام آموزشی دانش آموز چیزی به عنوان کتاب برای یادگیری ندارد، اگر هم دارد فراتر از کتاب های نقاشی و طراحی نیست. حال اینکه در ایران دانش آموز کلاس اول دبستان اگر 5 کتاب اصلی(کتاب فارسی بخوانیم، کتاب فارسی بنویسیم، کتاب آموزش قرآن، کتاب ریاضی و کتاب علوم تجربی) در کیفش نباشد بعید است پشت میز مدرسه بنشیند.
در دوره های راهنمایی و دبیرستان البته وضع ایران و این کشورها تا حدودی مشابه هم می شود، اما آنجا هم باز تفاوت هایی هست، این بار بر سر موضوع چگونگی استفاده از محتوای کتاب. به عنوان مثال استاداردهای انجمن توسعه علوم آمریکا برای کتاب های درسی این موارد است: ارائه موضوعات کمتر با عمق بیشتر، تاکید بر ساخت دانش بر اساس پرورش روحیه تحقیق و رشد مهارت های پژوهشی، تاکید بر تجربیات عینی و آزمایشی و تاکید کمتر بر یادگیری.
همین نکته آخر را می توان اصلی ترین تفاوت شیوه درسی ما با آنها دانست. در ایران یادگیری و از بر کردن درس ها اصلی ترین شرط یادگیری و قبولی در مدرسه است. در انگلستان اما شیوه آموزشی بیش از هر چیز مبتنی بر انتخاب ابزارهای مورد نیاز، به کارگیری ابزارها، مشاهده و اندازه گیری برای یادگیری مفاهیم است. ناگفته پیداست شیوه درس محور و کمتر تجربی آموزش در کشور ما، تفاوت های عمده ای با دروس انگلیسی ها دارد. در سوییس هم همه تاکید سیستم آموزشی بر کارِ گروهی و آزمایش و آزمودن با تکیه بر هنر و خلاقیت و طنز و کنفرانس دادن است.
آنها معتقدند آموختن درس هایی چون ریاضی و علوم به شیوه های تجربی، آزمایشگاهی و عینی دانش آموز را بهتر و بیشتر برای قرار گرفتن در برابر رخدادهای عینی جامعه مهیا می کند، و از ان سو تئوری و ذهنی یاد دادن این موارد به دانش آموز او را از چگونگی آموختن زندگی واقعی در اجتماع دور خواهد کرد.
تفاوت سیستم های آموزشی ایران و دیگر کشورها فقط به این موارد خلاصه نمی شود، بلکه حتی جنس چاپ کتاب های درسی در آمریکا ، استرالیا و سوییس با ایران فرق می کند، در این کشورها کتاب های درسی دوره های مختلف مدرسه برای آنکه هر چه بهتر و بیشتر دانش آموز را به خود جلب کند از بهترین و با کیفیت ترین کاغذ، چاپ، طراحی و بهره می برند. آنقدر که بزرگترها هم به گفته خودشان محو تماشا و مطالعه آن می شوند.
نتیجه آنکه می توان اینگونه گفت، دانش آموز ایرانی با شیوه آموزشی کتاب محور در مدرسه روحیه ای ذهنی، درون گرا و فردی به خود می گیرد اما در کشورهای مثال آورده شده تلاش می کنند برای جامعه دانش اموزانی با روحیاتی تجربی، برون گرا و اجتماع محور بسازند.
کارشناسان معتقدند مهمترين ضرورت و اهميت آموزش علوم در مدارس، افزايش سواد علمي، روحيه علمي و کاوشگري، آفرينندگي و خلاقيت در دانشآموزان است. يكي از روشهايي که ميتواند نقش کمک كنندهاي در پيدايش و گسترش متوازن اهداف فوق داشته باشد، استفاده از روشهاي استاندارد آموزش علوم است كه سبب كاهش تفاوتهاي موجود در امر آموزش با كشورهاي پيشرفته خواهد شد.
مهمترين گام براي رسيدن به يك سطح سواد علمي مناسب در هر كشوري، تدوين استانداردهايي براي آموزش علوم است تا با اجراي اين استانداردها، نوعي همسانسازي در مدارس مختلف و نيز ارتقاي سطح علمي افراد جامعه صورت گيرد. نظام آموزش و پرورش وظيفه دارد برنامههاي آموزشي و درسي علوم را به نحوي ساماندهي کند كه همة تواناييهاي شناختي و شخصيتي دانشآموزان رشد کرده و با بهره گيري از مزاياي علوم و فناوري، توانمنديهاي لازم را براي رويارويي با تحولات جديد کسب کنند. اما شواهد موجود نشان ميدهد که اغلب دانشآموزان در ایران فاقد اين ويژگي هستند و به عبارت ديگر برنامههاي آموزشي علوم نتوانسته است روحيه علمي و کاوشگري، آفرينندگي و خلاقيت را در دانشآموزان پرورش دهد.