زیست نیوز- شاید هیچگاه در تاریخ ایران به این اندازه مهم نبوده که عزم سیاسی جدی برای حل مسائل زیستمحیطی وجود داشته باشد. به جرأت میتوان گفت نگاه کاندیداهای ریاست جمهوری به مقوله محیط زیست را باید یکی از شاخصهای داوری درباره آنها دانست. در حالی که همه ایشان از توسعه پایدار میگویند باید دید واقعا درباره محیط زیست چگونه میاندیشند و چه برنامهای برای این بخش دارند. برای پاسخ دادن به این سؤالات به گفتوگو با دکتر حسن روحانی، کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نشستهایم.
*جناب آقای دکتر روحانی، در هیچ دورهای از انتخابات، مسائل زیستمحیطی به بحثی اصلی میان کاندیداها تبدیل نشده است ولی دائم بسیاری از آنها از توسعه پایدار حرف میزنند. شما نیز در برنامههای خود از توسعه پایدار سخن گفتهاید. میخواستم بدانم نظر شما درباره وضعیت محیط زیست ایران چیست؟
ــ به شما سلام میکنم و بسیار خوشحالم که در جایی که اولویتهای اکثریت مردم عرصه اقتصاد است، شما دغدغه محیط زیست دارید و آینده را هوشمندانه مد نظر دارید.
من با شما موافقم که یکی از نقصهای بزرگ تبلیغات انتخاباتی در ایران طرح نشدن مسائل زیستمحیطی است. دلیل آن هم کوتاه بودن دوره و فرصت فعالیت انتخاباتی از سویی، و وجود داشتن بسیاری مسائل ضروری ملموس نظیر مشکلات اقتصادی برای مردم است که کاندیداها مجبورند در برابر آنها موضع بگیرند.
این بدان معنا نیست که محیط زیست ضروری نیست، بلکه در اولویتهای خیلی از مردم نیست هر چند در میانمدت و درازمدت خسارت شدید به جامعه و مردم وارد میکند. آلودگی هوا نمونه آشکاری چنین چیزی است که زمانی در اولویت نبوده ولی اکنون سالیانه 8 میلیارد دلار به ما خسارت وارد میکند.
من با تمام وجود به بحران زیستمحیطی معتقدم و کاملاً مطلعم که برای مثال ایران از نظر میزان فرسایش خاک و از بین بردن این سرمایه ملی، در صدر کشورهای جهان قرار گرفته است.
خطر خشک شدن دریاچه ارومیه بیش از 7 میلیون نفر را در استانهای همجوار این دریاچه تهدید میکند و زوال کشاورزی، طوفانهای نمکی، و بیماریهای پوستی و تنفسی ناشی از خشک شدن دریاچه خسارتی بزرگ برای کل کشور است.
سطح آبهای زیرزمینی به شدت پایین رفته و کشاورزی ما در معرض تهدید قرار گرفته، ضمن اینکه ما با پدیده خطرناک فرورفتن ناگهانی زمین که به آن فروچاله میگویند در دشتهای ایران رو بهرو هستیم. در بسیاری از استانها نظیر سمنان، همدان، خراسان شمالی و ...مسأله تأمین آب شرب در سالهای آینده به مسألهای بحرانی بدل خواهد شد، شدت تخریب جنگل در ایران در بالاترین مقیاسهای جهانی قرار گرفته است، آلودگی هوای تهران و چند شهر بزرگ سالیانه میلیونها دلار خسارت ناشی از بیماری، اقدامات کنترل آلودگی هوا و خسارات ناشی از تعطیلی را به همراه دارد.
میزان تولید زبالههای خانگی، صنعتی و بیمارستانی به عاملی تهدیدزا برای سلامت جامعه تبدیل شده و میلیونها دلار هزینه مدیریت پسماند را به کشور تحمیل میکند و ما هنوز نتوانستهایم نظام جامعی برای مدیریت پایدار پسماندها داشته باشیم.
به دلیل غیراستاندارد بودن استفاده از کودهای شیمیایی، آلودگی خاک و آب افزایش یافته و انواع بیماریها بالاخص سرطانهای مختلف بر جامعه تحمیل شده است. خشک شدن تالابها و رودخانههایی نظیر زایندهرود، و در نهایت کاهش آب برای کشاورزی و تأمین آب شرب، میتواند به مسألهای امنیتی بدل شود - همچنان که در موارد متعدد طرحهای انتقال آب به نزاع و درگیری انجامیدهاند.
اینها که گفتم مسائل کوچکی نیستند و تازه همه مشکلات زیستمحیطی ما هم نیستند. شما هم میدانید که مسائل زیستمحیطی را به راحتی هم نمیتوان حل کرد. برخی مسائل زیستمحیطی در طولانیمدت بهوجود میآیند و در درازمدت هم باید آنها را حل کرد. ولی باید جهت درست به سمت حل مسأله زیستمحیطی داشته باشیم. کار راحتی هم نیست. وقتی یک نفتکش ظرف چند ساعت باعث نشت نفت و آلودگی دریا میشود سالها طول میکشد تا عوارض آنرا کنترل کنید.
مسائلی که در درازمدت ایجاد شدهاند که باید با تدبیر و عقلانیت بیشتری حل شوند. بنابراین، دولتی که من تشکیل دهم، رسیدگی به بحرانهای زیستمحیطی و تغییر رویکرد ما به محیط زیست، از اهم برنامههایش خواهد بود.
*آقای دکتر روحانی، حل کردن مسائل زیستمحیطی در ایران، نیازمند شناخت علتهای این سطح از تخریب و پدید آمدن بحران است. شما و تیمهای کارشناسیتان چه شناختی از علتهای مسائل زیستمحیطی ایران به دست آوردهاید؟
ــ گذشته از اینکه ما باید رویکردمان به محیط زیست را اصلاح کنیم و محیط زیست را سرمایه زندگی مردم ایران بپنداریم و تاکنون چنین رویکردی را در عمل نداشتهایم، باید علل ایجاد کننده وضع فعلی را دقیقتر بشناسیم. من فقط مجموعهای از مهمترینها را میگویم و انشاءالله اگر فرصت مدیریت دولت در اختیار ما قرار گرفت، با تفصیل بیشتر در این زمینه اقدام میکنیم.
ببینید پایین بودن سطح تکنولوژی تولید و در عین حال افزایش جمعیت ماست که باعث شده برای تأمین معاش مردم فشار زیادی به محیط زیست وارد کنیم. توان تکنولوژیک و بهرهوری اقتصادی ما آهنگ رشدش به اندازه آهنگ رشد نیازهای جامعه نبوده است. این نقیصه را با فشار بیشتر بر منابع جبران کردهایم.
شیوههای نامناسب کشاورزی و عدم پیشرفت محسوس در تکنولوژی کشاورزی که به آبیاری نامناسب، میزان برداشت محصول اندک، و در نهایت بهرهوری پایین آب و فرسایش شدید خاک منجر شده وضعیت ناگواری برای ما ایجاد کرده است.
کاش نخبگان برای مردم تشریح کنند چه وضعیت اسفناکی است که ما رتبه اول فرسایش خاک در جهان شدهایم و این چه بر شاخه نشستن و بن بریدنی است که حتی امنیت غذایی ما را هم تهدید میکند.
کاربرد زیاد سموم کشاورزی و کودهای شیمیایی که سلامت آب، خاک، موجودات زنده و در نهایت شهروندان ایرانی را به شدت تهدید میکند و از تشدید سرطان تا تهدید به ممانعت از صادرات محصولات کشاورزی ما را باعث میشود، مسألهای جدی است.
من میخواهم اینجا نکتهای را بگویم که واقعاً احساس میکنم هنوز جامعه نه به آن جدی پرداخته و نه اهمیتش را درک کرده است. فساد فقط در عرصه بانک و رانت پولی و رشوه نیست.
شاید بزرگترین فسادها در عرصه محیط زیست رخ میدهد. امتیازاتی که برای بهرهبرداری از رودخانهها، جنگل، و سایر منابع طبیعی واگذار میشود و رعایت نشدن استانداردهای زیستمحیطی، و تبدیل کردن زمینهای منابع طبیعی به املاک شخصی، فساد پنهان بسیار عظیمی است. و این مسئولیتی بر عهده دولت و علاقمندان محیط زیست است که این مسأله را برای جامعه تشریح و اهمیت آنرا توضیح دهند.
ناتوانی تکنولوژیک در مدیریت پسماندهای صنعتی که به آلودگی شدید خاک و آب رسیده و از آنجا که در این کشور اصلا بحث ارزیابی کردن تأثیرات زیستمحیطی صنایع و فعالیتهای اقتصادی و عمرانی جدی نیست، این وضعیت تداوم پیدا کرده است. مدیریت ناکارآمد پسماندهای شهری را هم به پسماندهای صنعتی اضافه کنید. همین که ما بهطور متوسط در بخش خانگی 50 درصد بیشتر از دنیا زباله تولید میکنیم خودش تهدید بزرگی است.
حمل و نقل شهری و بینشهری ما هم به بحرانی برای محیط زیست بدل شده است. واقعیت این است که ما حمل و نقل عمومی را به اندازه کافی گسترش ندادهایم، تردید در استاندارد بودن بنزینهای تولیدی را برطرف نکردهایم و کلاً ناکارآمدی نظام حمل و نقل ما نتیجه زیستمحیطی خطرناکی تولید کرده است.
آگاهیهای زیستمحیطی جامعه هم در سطح نامطلوبی است و هرگز قوانین زیستمحیطی به درستی اجرا نشدهاند. ما واقعا باید سازمان حفاظت محیط زیست را تقویت کنیم و جایگاه بیشتری برای تصمیمهای آن قائل شویم. بخشی از مشکل هم برمیگردد به اینکه فقدان حضور فعال انجمنهای طرفدار محیط زیست، و فشاری که آنها میتوانند به جامعه و مسئولان بیاورند تا محیط زیست جدی گرفته شود، بر وضع موجود تأثیر داشته است.
*برنامهتان برای مشکلات زیستمحیطی کشور چیست؟
ــ علتهایی که بیان شد، ماهیت برنامههای ما را هم نشان میدهد. البته مقابله با این علتها به اطلاعات، کار کارشناسی و جدیت نیاز دارد. باز هم تأکید میکنم که رئیس جمهور باید خودش رویکرد زیستمحیطی داشته باشد و به اهمیت آن باور داشته باشد، و چیزی را که برای مردم در اولویت اصلی نیست، اهمیت بدهد و در دستور کار دولت قرار دهد.
برنامه ما شامل دو بخش است، اقدامات فوری و اقداماتی که زیربناییاند. در بخش اقدامات فوری، ما در اولین اقدام، زیر نظر سازمان حفاظت محیط زیست، کارگروهی برای بررسی بحران خشک شدن دریاچه ارومیه (در درجه اول) و سایر تالابها و دریاچهها، و ارائه گزارش ملی بحران دریاچهها و تالابها تشکیل میدهیم. دریاچه ارومیه فقط یک واقعیت زیستمحیطی نیست، بلکه با هویت، احساسات و عواطف مردم عزیز آذربایجان گره خورده است.
ما باید حساسیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این مسأله را دریابیم، و به جای برخورد امنیتی با کسانی که نگران وضعیت دریاچهاند، فکر چاره باشیم. این کمیته وظیفه خواهد داشت گزارشی روشن درباره علل خشک شدن دریاچه و راهکارهای حل بحران به مردم ایران و هیئت دولت ارائه کند. همین وظیفه درخصوص مسأله زایندهرود در اصفهان، مسائل آب در خوزستان و سایر استانها هم باید انجام شود.
ما اجرایی شدن ارزیابی تأثیر زیستمحیطی پروژههای صنعتی و عمرانی و عمل جدی نیست به یافتهها و توصیههای این تحقیقات و ارزیابیها را دنبال خواهیم کرد. در ضمن، باید از اجرای پروژههایی که تخریب زیستمحیطی آشکار دارند و مخالفتهای گسترده با ساخت آنها نیز صورت گرفته جلوگیری کرد.
مقابله با بحران آلودگی هوا در کلانشهرها و ریزگردها هم در دستور کار اقدامات فوری است، اگرچه واقعا در این بخش به دشواری بتوان کار عاجل و فوری انجام داد. اصلاح قوانین مرتبط با محیط زیست و تشدید مجازاتها علیه کسانی که این قوانین را زیر پا بگذارند هم بخشی از برنامه ماست.
تشدید اطلاعرسانی درخصوص بحران زیستمحیطی کشور و صادقانه با مردم در این خصوص صحبت کردن را در دستور کار داریم. مردم باید بدانند که عملکردهای ما چه تأثیری داشته و چگونه داریم آینده نسلهای بعدی را تخریب میکنیم و سرمایه چند هزار ساله را از بین میبریم.
در اجرای برنامههای خودمان هم از انجمنها و سازمانهای جامعه مدنی فعال در زمینه محیط زیست فعالیت دعوت به همکاری میکنیم. بخش محیط زیست هم باید با کمک و مشارکت مردم حفاظت شود. در ضمن، ما برنامهای برای کمک به شهرداریها برای مدیریت پایدار پسماندهای شهری داریم. شهرداریها آن قدر توان ندارند – بالاخص در شهرهای کوچک – که خودشان این مسأله را حل کنند.
ما بیست برنامه و الویت هم برای اقدامات درازمدت و زیرساختی برای بهبود وضعیت محیط زیست در ایران در نظر گرفتهایم که تقویت سازمان حفاظت محیط زیست، ارتقای تکنولوژی کشاورزی و آبیاری، مقابله با هدر رفتن آب در ایران، ارتقای سطح تکنولوژی تولید در کارخانهها و بالاخص بهبود تکنولوژی در بخش حمل و نقل، اصلاح کیفیت تولیدات سوخت در کشور، و کمک به مدیریت پسماندها به صورت جامع، حمایت از تکنولوژیهای بومی سازگار با محیط زیست و شرایط زندگی در ایران، سرمایهگذاری روی منابع تجدیدپذیر، بهبود سبک زندگی ایرانیان برای کاستن از آلودگیها، تأکید بر آموزش زیستمحیطی مردم و بالاخص کودکان، و حمایت از توسعه تحقیقات زیستمحیطی را شامل میشود.
من امید دارم که بتوانم در صورت انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور، محیط زیست را به یکی از اولویتهای کشور بدل کرده و این برنامهها را با همراهی مردم و نخبگان اجرا کنم.