۱۳ خرداد ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۶۱۷۳۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۶ - ۱۹-۱۲-۱۳۹۱
کد ۲۶۱۷۳۷
انتشار: ۱۱:۳۶ - ۱۹-۱۲-۱۳۹۱
امیر محبیان در پاسخ به سؤالات عصرایران:

آخرین تلاش ها برای آشتی دادن احمدی نژاد و آیت الله مصباح شکست خورده است

جبهه پایداری شاخه تهران به دولت نزدیکتر است و احتمال همراهی با دولت در میان آن ها بیشتر است ولی شاخه قم تلاش خواهد کرد جلیلی را قانع کند ولی معلوم نیست تا چه حد موفق خواهد شد.
عصر ایران - امیر محبیان معتقد است در صورت عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آتی، اصولگرایان قطعا با چند کاندیدا وارد گود انتخابات خواهند شد. وی با این رای که علی اکبر ولایتی کاندیدای مطلوب نظام است، مخالف است و چهره مطلوب نظام را کاندیدایی قانونگرا می داند. متن زیر پاسخ های مکتوب امیر محبیان است به سوالات عصر ایران.

***

*اصولگرایان در سال های 84 و 88 نتوانستند با کاندیدای واحد در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند. به نظر شما، در انتخابات سال 92 چه موانعی پیش روی اجماع آنها وجود دارد؟

بخشی از موانع پیشین همچنان وجود دارد. مهم ترین آنها تضعیف شدن مراجع معتبری است که می توانند در چالش های میان اشخاص حکمیت فیصله بخش داشته باشند.
ضمن آن که تجربه نشان داده آنان که بر نظم پذیرفته شده درون جناح عصیان کرده اند به جای تنبیه، پاداش دریافت کرده و بیشتر مورد رعایت و حتی عنایت قرار گرفته اند و در مقابل آنان که چارچوب ها را رعایت می کنند، چون مطیع دانسته می شوند، توجه چندانی به آنها نمی شود. این به جناح اصولگرا یا اصلاح طلب هم مرتبط نیست بلکه خصلت فرهنگ سیاسی ماست.

*تکثر نامزدهای اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری، در فضای سیاسی جامعه ایران فی نفسه پدیده ای مثبت است یا منفی؟


بستگی به شرایط دارد. اگر رقبای اصلاح طلب به صورت جدی در میدان باشند طبعا وحدت اصولگرایان در اولویت خواهد بود ولی اگر اصلاح طلبان نقشی در انتخابات نداشته یا حضورشان جدی نباشد، روشن است که رقابت درونی اصولگرایان اوج گرفته و می تواند انتخابات را جذاب تر نماید. ضمن آن که پرسش از فی نفسه مثبت بودن یا منفی بودن تکثر غلط است. فی نفسه یعنی ذاتی و امور اجتماعی که امور سیاسی ذیل آن است اساسا امور اعتباری هستند.

*در حال حاضر زمزمه هایی به گوش می رسد، و یا دست کم این طور به نظر می رسد که علی اکبر ولایتی کاندیدای مطلوب نظام است. نظر شما در این باره چیست؟

کاندیدای مطلوب نظام  یعنی کاندیدای مطیع قانون. برای نظام کاندیدای مطیع قانون خوب است؛ حال اصلاح طلب باشد یا اصولگرا. و کاندیدای قانون گریز بد است؛ چه اصولگرا باشد چه اصلاح طلب.

*اگر نظام در پی حل مساله ایران و آمریکا باشد، آیا منطقاً بهترین گزینه برای ریاست جمهوری، ولایتی نیست؟


مصباح و احمدی نژادخیر؛ زیرا همه می دانند که تصمیم برای این موضوع در اختیار رهبری است و اگر نظر بر عدم رابطه باشد هیچ رییس جمهوری نمی تواند اقدامی کند از جمله ولایتی و اگر تصمیم نظام بر رابطه باشد فرقی نمی کند رییس جمهور چه کسی باشد.

*برخی افراد معتقدند حل مسائل اصلی نظام در حوزه سیاست خارجی، معمولاً بر عهده شورای عالی امنیت ملی است؛ بنابراین حتی اگر نظام بخواهد مساله "رابطه با آمریکا" را حل کند، نیازی نیست رئیس جمهور آینده، فردی با تجربه در حوزه سیاست خارجی باشد.

موافقم. این موضوع فراتر از سطح افراد حل می شود. یعنی این تصمیم نظام خواهد بود.

*دهه چهارم انقلاب اسلامی، دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری شده است. اگر کارآمدی را لازمه پیشرفت بدانیم، بین علی اکبر ولایتی و محدباقر قالیباف، کدام گزینه می تواند کمک بیشتری به کارآمدی نظام جمهوری اسلامی بکند؟

هر کدام در سطح  و رسته خود توانایی دارند. سنجش افراد با یکدیگر سازوکار مفیدی در اختیار نمی گذارد. مهم سنجش برنامه ها با همدیگر است و بالاتر از آن میزان تحقق برنامه ها در عمل.

*در بین کاندیداهای اصولگرا، قالیباف نوگراتر از بقیه است. آیا اصولگرایان در نهایت به معرفی کاندیدایی که همانند هاشمی رفسنجانی قائل به سیاست نوسازی است، رضایت می دهند؟

 
نمی دانم نوگرا بودن را چگونه تشخیص داده یا می دهید و چرا هاشمی شاخص در نظر گرفته شده است. تشخیص و ارزیابی افراد بر حسب مقایسه با افراد دیگر حاکی از فرهنگ نابالغ سیاسی و فرد گرایی افراطی است. باید از سطح فردپرستی فراتر رفت و جامعه را هم به سطح مقایسه بر حسب نگاه تیمی و کارگروهی ارتقا داد.

*جبهه پیروان خط امام و رهبری، نامزد نهایی اش را از میان محمدرضا باهنر و منوچهر متکی و یحیی آل اسحاق انتخاب می کند. شما چقدر احتمال می دهید که همه اصولگرایان بر روی یکی از این سه گزینه به اجماع برسند؟ چرا؟


اجماع محصل و کامل را تقریبا با شرایط فعلی نزدیک به محال می دانم. ولی در میان این ها احتمال جلو افتادن باهنر بیشتر است.

*کاندیداتوری مصطفی پورمحمدی در این انتخابات تا حدی یادآور کاندیداتوری محمد ری شهری در انتخابات سال 76 است. آیا پورمحمدی می تواند کاندیدایی جذاب باشد و شانس قابل ملاحظه ای برای ایجاد اجماع در جناح اصولگرا و در نهایت پیروز شدن در انتخابات دارد؟

بسیاری از جذابیت ها و عدم جذابیت ها به ذهنیت هایی بر می گردد که خاطره کمی از آن در ذهن جامعه مانده است. ضمنا انتخاب احمدی نژاد در سال 84نشان داد ملاک های جذابیت در ذهن توده ها را باید شناخت و آن را از ملاک جذابیت در ذهن نخبگان سیاسی تمییز داد. به علاوه سیاست پیدایش امکانات است. هیچ چیز را ناممکن ندانید.

*به نظر شما، جبهه پایداری به عنوان حلقه میانی دولت و اصولگرایان، در انتخابات ریاست جمهوری در نهایت با کاندیدای مستقل می آید یا به سمت دولت می چرخد یا به سمت اصولگرایان مخالف دولت؟

جبهه پایداری شاخه تهران به دولت نزدیک تر است و احتمال همراهی با دولت در میان آن ها بیشتر است ولی شاخه قم تلاش خواهد کرد "جلیلی" را قانع کند ولی معلوم نیست تا چه حد موفق خواهد شد.
 شنیده ام آخرین تلاش ها برای آشتی میان احمدی نژاد و آیت الله مصباح شکست خورده است. این امر یعنی دشمنی دیگر در صف مخالفان احمدی نژاد. فراموش نکنیم که آن روی سکه عشق ، نفرت است و پایداری های قم احساس مغبون شدگی می کنند.

*چرا انگیزه ها و ادبیات دموکراتیک نقش و نمود چندانی در مرزبندی و یا ائتلاف های درونی اصولگرایان ندارند؟

با این برداشت شما مخالفم. چطور این کدهای آشکار را ملاحظه نمی کنید. حتما این ادبیات و نشانه ها نباید با ادبیات غربی نمایش داده شود.

*با فرض تاثیرگذار نبودن اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری، فکر می کنید اصولگرایان بهتر است با یک کاندیدا وارد میدان شوند تا شانس بیشتری برای غلبه بر کاندیدای دولت داشته باشند یا با چند کاندیدا؟

اگر حضور اصلاح طلبان در انتخابات کمرنگ یا بی اثر باشد، اصولگرایان اگر خود هم مایل باشند شرایط آنها را به سمت رقابت درونی و تفرق خواهد برد.

ارسال به دوستان
وبگردی