عصرایران ؛ علی قادری - بررسی آخرین تحولات نظامی بحران سوریه نشان می دهد که درگیری میان ارتش و مخالفین مسلح وارد مرحله جدیدی شده است. مناسب ترین عنوانی که می تواند برای توصیف این مرحله از درگیری ها بکار گرفته شود، عبارت "وزن کشی میدانی میان ارتش و مخالفین مسلح" است.
با وجود اینکه پس از اجلاس آنتالیا، اتحاد نسبی میان گروه های مسلح ایجاد و ساختار فرماندهی متمرکزی برای هدایت آنها تشکیل شد اما این تلاش ها هنوز به نتایج میدانی ملموسی در روی زمین ترجمه نشده و ارتش آزاد نتوانسته است موازنه قوا را به سود خود تغییر دهد.
اجلاس آنتالیا فرصتی بود که ایالات متحده به گروه های مسلح و حامیان منطقه ای و اروپایی آنها به ویژه فرانسه داد که آخرین عزم خویش را برای پیشبرد گزینه نظامی در سوریه جزم کنند، اما واقعیت این است که نتایج میدانی پس از این اجلاس نشان می دهد که نه تنها مخالفین مسلح نتوانستند به دستاورد قابل ارائه ای دست یابند بلکه روند درگیری ها به ویژه در دو هفته اخیر به نفع ارتش سوریه بوده است.
البته زمانی که تیپ توحید وابسته به ارتش آزاد سوریه توانست در حومه حلب یکی از پایگاه های وابسته به دانشکده نیروی زمینی را تصرف کند این تصور در ستاد فرماندهی ارتش آزاد در ترکیه به وجود آمد که واقعا ساعت صفر نظام در شمال آغاز شده است اما با قطع محور ارتباطی استراتژیک الرقه به حلب و در نتیجه تکمیل محاصره جبهه شرقی حلب از سوی ارتش سوریه، روشن شد که این تصور، فاصله بسیار زیادی با واقعیت دارد.
ادامه پیشروی ارتش سوریه در حومه شرقی، جنوبی و جنوب غربی دمشق و عقب نشینی ارتش آزاد در حمص با تهاجم هماهنگ گروه های مسلح به فرودگاه های نظامی در حومه ادلب، حلب و دیر الزور پاسخ داده شد.
آخرین اخبار از جنگ فرودگاه ها نشان می دهد که حملات به فرودگاه نظامی تفتناز در حومه ادلب، فرودگاه غیر نظامی دیرالزور و فرودگاه های نظامی کویرس، منغ و النیرب در حومه حلب توسط ارتش سوریه دفع شده است اما این درگیری ها پس از بازداشت چهار افسر نیروی هوایی ترکیه توسط یگان های اطلاعاتی ارتش سوریه به اطراف فرودگاه بین المللی حلب کشانده شده است.
بررسی استراتژی نظامی ارتش آزاد نشان می دهد که تحرکات نظامی این ارتش هیچ شباهتی به معرکه "اسقاط نظام" ندارد.
تمرکز مخالفین مسلح بر روی مراکز استراتژیک نظامی و غیر نظامی به جای تمرکز بر شهرها نشان دهنده این واقعیت است که ارتش آزاد به دنبال بالا بردن وزن میدانی خویش در برابر ارتش سوریه است چه اینکه گروه های مسلح وابسته به این ارتش پس از شکست طرح شماره دو نفوذ به دمشق ، هیچ اقدام جدی برای تهاجم به شهرهای بزرگ و حتی کوچک از خود نشان نداده اند.
در واقع ، سمت و سوی درگیری ها از "اسقاط نظام" به سمت وزن افزایی برای "افزایش سهم در قدرت" متمایل شده است.
یکی از اهداف اجلاس آنتالیا در متحد کردن گروه های مسلح در قالب فرماندهی واحد، به حاشیه راندن جماعت "النصره الشام" وابسته به "القاعده"بود اما روند تحولات میدانی نشان دهنده افزایش نفوذ جماعت النصره در میان سایر گروه های مسلح است ؛ جماعتی که آمریکا آن را در فهرست سازمان های تروریستی قرار داده است.
شاخه سوری القاعده که دارای سازماندهی قوی و قدرت رزمی بالایی است تقریبا در همه درگیری های مخالفین مسلح با ارتش سوریه حضور دارد، از حلب تا ادلب در شمال، از حما و حمص در مرکز و از حومه دمشق تا جنوب و شرق سوریه ، به گونه ای که در بیشتر درگیری های ارتش سوریه، هیچ تمایزی میان ارتش آزاد و آن وجود ندارد.
به گزارش روزنامه السفیر چاپ بیروت ، بخشی از کمک های غربی و عربی که پس از کنفرانس مراکش به سمت ائتلاف مخالفین سوریه سرازیر شد در اختیار جماعت النصره الشام قرار گرفته است. گفته می شود دریافت این کمک ها از سوی القاعده که 25 میلیون دلار برآورد شده است باعث توبیخ سفیر سابق امریکا در سوریه از سوی کاخ سفید و برکناری برخی از مقامات وزارت امور خارجه این کشور شده است.
تقویت حضور نظامی نیروی دریایی روسیه در دریای مدیترانه و دریای سیاه که به گزارش وزارت دفاع این کشور در دهه های اخیر بی سابقه است و برگزاری مانور بزرگ دریایی با مرکزیت بندر طرطوس سوریه حامل پیام های روشنی است که در قالب "پازلی از مانور آب های آزاد از دریای عمان تا مدیترانه و دریای سیاه" به برخی پایتخت های منطقه ای و اروپایی در حال مخابره است. چه اینکه بررسی سلاح ها و مساحت تحت پوشش این پازل مانور دریایی نشانگر بکارگیری فرمت های یکپارچه ای است که محتوی مشترکی را در برمی گیرد: سوریه!
تاثیرات مستقیم این تحولات را می توان در طرح اخیر اخضر ابراهیمی موسوم به "ژنو 2" که پس از تقارب اخیر روسی-امریکایی حول بحران سوریه تهیه شده است به وضوح دید.
این طرح که هفته گذشته به طور رسمی به وسیله دیپلمات پیر الجزایری به دمشق برده شد، حامل بندهایی است که نشانگر یک تحول بزرگ در بحران سوریه است.
این طرح شامل بندهای ذیل است:
1- آتش بس سراسری
2- حضور ناظران بین المللی برای نظارت بر اجرای آتش بس
3- ایجاد کمیته تاسیسی برای بازبینی قانون اساسی
4- تشکیل دولت وحدت ملی
5- برگزاری انتخابات پارلمانی آزاد با حضور ناظران بین المللی
در طرحی که اخضر ابراهیمی با خود به دمشق برد هیچ نشانه ای از استعفای بشار اسد قبل از انتخابات آینده ریاست جمهوری در سال 2014 یا اصلاح ساختار ارتش و دستگاه های اطلاعاتی سوریه دیده نمی شود.
آنچه در الزامات اجرای این طرح وجود دارد تفویض کلیه اختیارات اجرایی رئیس جمهور به "دولت وحدت ملی" است که بشار اسد با آن موافقت کرده است مشروط بر این که هیچ مانعی برای حضور وی در انتخابات آینده و رقابت با سایر کاندیداها ایجاد نشود.
گفته می شود اسد نه تنها نسبت به تغییر شکل نظام از ریاست جمهوری به پارلمانی حساسیتی نشان نداده است بلکه در راستای کاهش حساسیت های طایفه ای و مذهبی در سوریه از آن حمایت کرده است.
به این ترتیب به نظر می رسد با پذیرش رسمی این طرح از سوی رئیس جمهور سوریه، محور مذاکرات آینده معاونین وزرای خارجه امریکا و روسیه ، حول تعیین سهم های سه گانه نظام اسد، مخالفین و مستقلین در کابینه وحدت ملی و تفاصیل اجرایی بندهای دیگر این طرح باشد.
نکته قابل توجه گسترش دایره مخالفین به فراتر از ائتلاف ملی مخالفین و در برگرفتن هیئت هماهنگی مخالفین است که از مواضع هماهنگی با مسکو و تهران برخوردارند.
البته باید اعتراف کرد که تحولات نظامی در سوریه به تنهایی چنین راه حلی را ایجاد نکرده است. این تحول در بحران سوریه به نوبه خود می تواند نشان دهنده یک "معامله منطقه ای و بین المللی بزرگ بین اطراف منازعات بزرگ" باشد چه اینکه پذیرش امریکایی ها برای حضور ایران به عنوان بخشی از "ساختار حل بحران سوریه" در قالب طرح" ژنو 2 "، خود می تواند بازتاب پیشرفت مذاکرات پشت پرده پرونده هسته ای ایران قلمداد شود.
همگی این تحولات می تواند نشانه ای برای ترجیح راه حل سیاسی و دیپلماتیک بر راه حل نظامی باشد. رویکردی که می تواند بحران سوریه را در مسیر کاهش هزینه های انسانی مدیریت کند. هزینه هایی که بار اصلی آن بر دوش مردم سوریه است. اما پرسش این است که آیا این راه حل خواهد توانست آتش جنگ در سوریه را خاموش کند؟
تردیدی نیست زمانی که کاخ سفید زیر این طرح را امضاء کند پایتخت های منطقه ای و اروپایی چاره ای جز پذیرش آن نخواهند داشت.
خودداری گروه های مسلح وابسته به ارتش آزاد نیز در نهایت تاثیرات سلبی بر سرنوشت آنها خواهد داشت.
نگرانی کاخ سفید از تکرار تجربه لیبی، صعود ستاره القاعده در آسمان سوریه و بی اعتمادی به بدنه سلفی ارتش آزاد برای مقابله با القاعده باعث شده است که امریکایی ها برای عدم عبور از خط قرمزی به نام "ارتش سوریه" که روس ها آن را ترسیم کرده اند دلایل کافی داشته باشند هرچند باید پذیرفت که درگیری ارتش سوریه با القاعده یک بازی سراسر برد-برد برای امریکایی ها به شمار می رود. به این ترتیب مشکل اساسی در نهایت القاعده و گروه های جهادی سلفی هستند با این تفاوت که این بار فقط سوریه نخواهد بود که هزینه حضور آنها را خواهد پرداخت؛ آنهایی که سودای اقامه نماز جماعت در مسجد جامع اموی دمشق و خواندن فاتحه بر مزار صلاح الدین ایوبی را داشتند نیز متحمل هزینه خواهند شد.
نبايد عقب نشيني كنه .
به نظر من هر طرحی برای جلوگیری از کشتار مردم سوریه توسط اسد جنایتکار خوب است
من خودم دیشب ازشبکه2 سیمای ایران دیدم که در سوریه اوضاع ارومه. همه چی آرومه. هیچ خبری اونجا نیست جز ارامش