دیپلماسی ایرانی- گری سیک در دوران ریاست جمهوری جرالد فورد، جیمی کارتر و رونالد ریگان، در شورای امنیت ملی آمریکا مشغول به کار بود و در زمان گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا در تهران پس از انقلاب اسلامی نیز سمت مشاور کاخ سفید را بر عهده داشت.سیک هم اکنون استاد دانشگاه کلمبیا و عضو هیات دیده بان حقوق بشر در نیویورک و همچنین بنیانگذار و مدیر کمیته مشاوره ای خاورمیانه و آفریقای شمالی است.آنچه در زیر می خوانید مقاله ای است که وی به طور اختصاصی برای خبرگزاری سی ان ان به رشته تحریر درآورده است.تصور کنید که فردا صبح از خواب بیدار می شوید و در می یابید که در شب قبل جنگنده های اسرائیلی ایران را بمباران کرده اند. دنیای شما چگونه تغییر خواهد کرد؟
جدا از تیتر های احساسی و گزارش های نفس گیر، تغییر اولیه شاید خیلی بارز نباشد. شما می خواهید بدانید که آیا ایالات متحده این حمله را پذیرفته یا به آن کمک کرده است. در واقع این خیلی اهمیت ندارد زیرا اغلب بر این باورند که آمریکا همدستی داشته و مهم نیست که واشینگتن چه بگوید. تصور کنید که اسرائیل در زمانی که جنگنده ها از زمین برخواسته اند به دولت اوباما اطلاع دهد فقط به این دلیل که در روند پرواز هواپیماهای آمریکایی مستقر در منطقه تداخلی ایجاد نشود اما آنچه برای ایران و دیگران اهمیت دارد این است که شماری از جنگنده ها و بمب های اسرائیلی در آمریکا ساخته شده اند.
در آن نخستین صبح شورای امنیت سازمان ملل جلسه ای اضطراری تشکیل خواهد داد تا در محکومیت حمله اسرائیل قطعنامه ای به تصویب برساند. در صورتی که ایالات متحده این قطعنامه را وتو کند آنگاه هر گونه تردیدی در مورد همدستی با اسرائیل از بین می رود.
البته شاید حمایت اروپا از این قطعنامه از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. چرا که در این صورت روند شکست ائتلاف برای تحریم ایران آغاز خواهد شد. این ائتلاف در طول سال های گذشته همواره وجود داشته است. هم آمریکا و هم اروپایی ها بر این باورند که تحریم ها می توانند جایگزینی برای جنگ باشند. اما در صورتی که جنگی در بگیرد آنگاه این باور نیز از بین خواهد رفت.
اما ایران چه خواهد کرد؟ باید گفت که همه انتظار پاسخ نظامی خواهند داشت. آنها ممکن است غافلگیر شوند. ایران از فرجه 90 روزه برای اطلاع دادن به آژانس بین المللی انرژی اتمی به منظور خروج از پیمان منع اشاعه هسته ای استفاده خواهد کرد. البته مقامات تهران اعلام نمی کنند که به دنبال تولید سلاح هسته ای هستند اما بر این نکته تاکید خواهند کرد که یک کشور غیر هسته ای از سوی کشوری مجهز به سلاح هسته ای مورد حمله قرار گرفته است. از سوی دیگر تمامی ذخایر اورانیوم غنی شده از مهر و موم آژانس خارج شده و تمامی دوربین های مدار بسته نیز جمع آوری خواهند شد.
در صورتی که ایران موفق به هدف قرار دادن یک یا چند جنگنده اسرائیلی شود آنگاه اوضاع پیچیده تر خواهد شد. در صورتی که یک یا چند خلبان اسرائیلی در ایران اسیر شوند، ریسک درگیری وسیع تر از سوی ایالات متحده یا اسرائیل وجود خواهد داشت.
از نقطه نظری کلی تر بازار نیز شوک ناشی از قطع صادرات نفتی ایران را احساس خواهد کرد و به این ترتیب قیمـت ها افزایش می یابند. این در حالی است که صندوق بین المللی پول پیش بینی افزایشی 20 تا 30 درصدی در قیمت نفت را در صورت قطع ناگهانی صادرات نفتی ایران، مطرح کرده است.
اما این تازه آغاز ماجراست. تصور این موضوع دشوار نیست که در روزهای پس از حمله، انفجار هایی در خطوط لوله عراق صورت گیرد که در این صورت صادرات نفتی عراق که حدود یک میلیون بشکه در روز است نیز متوقف خواهد شد و به این ترتیب بازار با شوک جدی تری مواجه می شود.
همچنین احتمال حمله به خاط لوله باکو، تفلیس، جیحان که از دریای خزر به مدیترانه می رود نیز وجود دارد. علاوه بر این اختلال در بارگیری محموله های نفتی در بنادر عربی حوزه خلیج فارس از طریق حملات سایبری نیز دور از ذهن نیست. در این شرایط حجم قابل توجهی از منابع نفتی کاهش می یابد و در صورتی که این روند برای چند هفته ادامه دار باشد، بهای نفت به طور غیر قابل انتظاری افزایش می یابد.
به این ترتیب هزینه سنگینی بر اقتصاد های جهان تحمیل می شود آن هم در شرایطی که نشانه هایی از بهبود شرایط اقتصادی پس از رکودی طولانی، مشاهده می شود. اقتصاد های آسیب پذیری مانند اقتصاد های جنوب اروپا با ورشکستگی مواجه می شود و به طور همزمان هزینه های حمله و نقل و تولید نیز بالا می رود. این درواقع سلاح واقعی ایران برای کشتار عام است. جدا از اینکه ایران به طور علنی درگیری با آمریکا یا اسرائیل را بر گزیند یا خیر، این برای ایالات متحده بسیار دشوار خواهد بود که از ورود به جنگی که اسرائیل آن را آغاز کرده، خودداری کند. به همین دلیل شماری از مقامات پنتاگون نسبت به وقوع این حمله هشدار داده اند اما در سال انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ایستادگی در مقابل ایران ستیزی و دفاع از خود دشوار خواهد بود.
اغلب کارشناسان بر این باورند که برنامه های هسته ای ایران بدون اقدام نظامی یا مهیا کردن زمینه تغییر رژیم متوقف نمی شود. اما افکار عمومی آمریکا با توجه به دو جنگی که در دهه اخیر از سوی ایالات متحده در خاورمیانه انجام شده یعنی حمله به افغانسان و عراق، چندان با گزینه اقدام نظامی علیه ایران موافق نیست به خصوص که این اقدام هزینه و پیامد های بیشتری به همراه خواهد داشت. همین نگرانی یکی از دلایلی است بحث منافع مشترک آمریکا و اسرائیل را نیز مورد توجه قرار داده است.
خطر چنین نتیجه ای از سوی ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل مورد توجه قرار گرفته است. وی بر این باور است که اسرائیل باید حساست و آگاهی و توجه خود را با توجه به واقعیت هایی که در ایالات متحده وجود دارد، افزایش دهد و سیاستی را پیش گیرد که به تقویت روابط دوجانبه منجر شود. اما بزرگرتین خطر یک سال پس از حمله بروز خواهد کرد به خصوص زمانی که بحران اقتصادی ایجاد شده و شواهدی در دست است که نشان می دهد برنامه های هسته ای ایران زیرزمینی شده و در جهت تولید سلاح هسته ای پیش می رود.