عصرایران - روز 12 فروردین 1358 ، به معنای کامل کلمه روز تولد دموکراسی در ایران بود ؛ ایرانیان بعد از قرن ها برای نخستین بار ، نوع حکومت خود را تعیین می کردند و این ، تحولی شگرف در تاریخ این سرزمین بود: 98 درصد مردم در رفراندومی آزاد به "جمهوری اسلامی" رأی دادند تا بعد از آن ، جمهوریت و اسلامیت ، دو رکن زندگی اجتماعی و سیاسی شان باشد.
جمهوری اسلامی ، محصول انقلاب اسلامی بود. این زایش سیاسی ، هر چند سخت و پرهزینه بود و به بهای شکنجه و شهادت فرزندان ایران در دوران انقلاب به دست آمد اما نگهداشت "جمهوری اسلامی" بسیار طاقت فرساتر از برپایی آن است.
اگر شکل گیری جمهوری اسلامی را به شهادتین یک فرد تازه مسلمان تشبیه کنیم ، می توانیم چنین بگوییم که مسلمان ماندن ، به مراتب سخت از اسلام آوردن است چه آن که تشرف به اسلام با یک مرتبه "شهادتین" میسر است ولی مسلمان واقعی ماندن ، مستلزم نمازهای یومیه ، روزه رمضان ، خمس و زکات ، اخلاق گرایی و راستگویی ، دوری از گناهان ، جهاد و ... است که صد البته سخت تر ازجاری ساختن شهادتین بر زبان است.
در فروردین 1358 ، شهادتین ایران معاصر با عنوان "جمهوری اسلامی" در صندوق های رأی جاری شد ولی از آن تاریخ تا کنون ، حفظ جمهوریت و اسلامیت نظام برخاسته از انقلاب مردم ایران ، کاری است سخت و همه روزه.
جمهوری اسلامی ، هر چند همواره با خطراتی از بیرون مواجه بوده است (مانند جنگ و تحریم) اما بزرگ ترین خطر برای جمهوری اسلامی ، نه از ورای مرزها که از درون است.
خطر اصلی برای جمهوری اسلامی ، این است که در گذر زمان ، تنها نامی از آن باقی بماند و خودش از بین رفته باشد ؛ درست مانند کسی که نامش مسلمان است ولی نه نماز می خواند ، نه روزه می گیرد و نه به هیچ کدام از دستورات دینی تقید دارد.
مراجعه به آرای مردم ، اجرای احکام راستین اسلام، کارآمدی ، استقلال در سیاست خارجی ، پاسداشت آزادی های مدنی ، تأمین معیشت مردم ، پاسخگو بودن قدرت ، اجرای عدالت و نظایر این ها ، احکام "جمهوری اسلامی" اند و اگر اجرا نشوند ، شاید در قاموس سیاسی جهان و در کشوری به نام ایران ، "جمهوری اسلامی" برپا باشد ولی در واقع ، جمهوری اسلامی واقعی وجود نخواهد داشت.
بسیاری گمان می کنند ، حفظ جمهوری اسلامی ، تلاش صرف برای نگهداشتن کالبد نظام و اجزای متشکله آن است. اما واقع مطلب این است که کسی که در پاسداشت احکام شریعت می کوشد ، یا فردی که بر حفظ حقوق مخالفان در کشور پای می فشارد ، یا رسانه ای که تیغ تیز نقدش را متوجه فلان مسوول ارشد می کند و او را به پاسخگویی فرا می خواند ، یا دادرسی که حکم به حراست از آزادی بیان می دهد ، یا صنعتگری که تخصص و تلاشش را برای خودکفایی و استقلال اقتصادی به کار می گیرد ، در واقع از جمهوری اسلامی حراست می کند هر چند که مانند بسیاری شعار ندهد و ادعا نکند و برای خود کیسه ندوزد.
بزرگ ترین جفایی که مسوولان نظام جمهوری اسلامی می توانند در حق جمهوری اسلامی بکنند این است که در گذر زمان ، روح جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند و به جسم اداری و بروکراتیک آن بسنده کنند و هر آن که بر حفظ روح جمهوری اسلامی مانند قانونگرایی ، مردم گرایی ، شریعت گرایی ، پاسخگویی ، آزادی ، تحمل مخالف و ... پای بفشارد را با انگ هایی مانند ضدانقلاب و عامل بیگانه و فریب خورده و نظایر این (که این برچسب ها کم هم نیستند!) بنوازند و آنها را طرد و منکوب کنند.
حفظ جمهوری اسلامی ایران ،صرفاً با حفظ تمام احکام ذاتی آن که حامل همه ارزش های تاریخی ، دینی ، ملی و دموکراتیک مردم ایران است ، میسر خواهد بود و نباید اجازه داد این نعمت بزرگ که محصول مجاهدت ها و ایثارگری های بی دریغ فرزندان ایران است ، از بین برود ، هم جسمش و هم روحش ، که جسم بی روح ، به هیچ کار نیاید.
راستی پیام نوروزی خیلی قشنگی هم تو قسمت بالای صفحه اصلی قرار دادید گفتم بد نباشه اینجا هم تکرار بشه چون خیلی جالبه
" تقويم " روزشمار انسان هاي عادي است و " تدبير " ، روزساز انسان هاي بلند همت. تقويم سال جديدتان پر از تدبير باد.
این موارد از تهدید اسرائیل برای حمله به ایران خطرناک تر است و در حد بمب اتمی آمریکا بر سر مردم ژاپن ویرانگر