عصرایران - دوم تیر 1287 ، از جمله روزهای تلخ تاریخ ملت ایران است. در آن روز محمدعلی شاه قاجار بعد از آن که مجلس شورای ملی را مانعی برای حکمرانی مستبدانه اش تشخیص داد ، با صدور اعلامیه ای تحت عنوان " راه نجات و امیدواری ملت ایران" ، دستور برخورد نهایی با مشروطه خواهان را صادر کرد و در پی آن ، ژنرال «ولادیمیر پلاتونویچ لیاخوف» روسی که فرمانده بریگارد قزاق بود مجلس را به توپ بست و آزادیخواهان را دستگیر و تعداد زیادی از آنان را اعدام کرد.
ژنرال لیاخوف روسی(1919-1869)
مجلسی که به توپ بسته شد ، نخستین پارلمان تاریخ ایران بود و از این رو آغازین سال های تاریخ پارلمانی ایران با خاطره ای ناخوشایند و خونین همراه بود. آن اتفاق غم انگیز هر چند در نهایت به دست تاریخ سپرده شد اما «به توپ بسته شدن مجلس» نمادی شد از تقابل با مردمسالاری و نفی لزوم حضور مردم در تعیین سرنوشت جمعی شان.
اینک بیش از یک قرن از آن روز می گذرد و نه از محمدعلی شاه اثری هست و نه از لیاخوف و قزاق هایش و نه از صدای شلیک توپ هایی که به سمت بهارستان شلیک می شد ؛ اما واقعیت این است که توپ زدن بر بنای مجلس همچنان ادامه دارد.
سر در مجلس شورای ملی برای نابود کردن مجلس نیازی نیست یک ژنرال روسی به قزاق هایش دستور دهد ارابه های توپ را به سمت بهارستان هل دهند و به سوی خانه ملت شلیک کنند چه آن که این روشی قدیمی و منسوخ است. آنچه امروز "برخی" مجلس نشینان می کنند هزار بار بدتر و مخرب تر از اقدام ضد ایرانی لیاخوف روسی است.
اگر لیاخوف به عنوان یک ژنرال روس مجلس را از بیرون به توپ بست ، برخی مجلسیان ، همین کار را به عنوان نمایندگان ملت ایران از درون انجام می دهند.
وقتی رهبر معظم انقلاب مدام نمایندگان مجلس را از کیسه دوزی برای خود منع می کنند و مال و منال را فتنه می دانند و به مجلسی ها هشدار می دهند که از فرصت مجلس برای مال اندوزی استفاده نکنند
1 اما در نهایت از مجلس مصوبه حقوق مادام العمر برای نماینده ها و دارندگان پست های سیاسی بیرون می آید ، باید به تلخکامی گفت که از درون صحن مجلس صدای به توپ بسته شدن مجلس به گوش می رسد.
اگر "لیاخوف" در و دیوار مجلس را به توپ بست ، بعضی از مجلسیان با کارهایشان ، اساس آن را نشانه گرفته اند ؛ با اقدام لیاخوف ، نه تنها هیچ کس به مجلس بدبین نشد بلکه ارج و قرب و اهمیت آن به عنوان "خانه ملت" در دیدگان ملت افزون تر هم شد اما وقتی مردم می بینند که مجلسی ها به جای پرداختن به دغدغه های جامعه ، درگیر روزمرگی و بده بستان های سیاسی و منفعت طلبی های شخصی شده اند ، به اساس پارلمان بدبین می شوند ؛ این ها نه فقط مجلس که اعتماد ملت را هم به توپ بسته اند.
نمای بیرونی ساختمان مجلس شورای اسلامی
البته حساب نمایندگان با وجدان و مردمی از کسانی که فقط نام نمایندگی را یدک می کشند جداست و نباید تر و خشک را با هم سوزاند اما وقتی نمایندگان مجلس در همان سال نخست نمایندگی شان برای خود وام 100 میلیون تومانی تعریف می کنند و صدایش را هم در نمی آورند ، وقتی نظارت بر دولت را وسیله ای برای بده بستان قرار می دهند ، وقتی به خاطر برخی منافع ، مردم را وادار می کنند که برای یک بار نقل و انتقال خودرو ، دو بار پول بدهند ، وقتی در برابر اجحاف های روا شده در حق موکلانشان سکوت پیشه می کنند ، وقتی تصویب می کنند که خودشان و برخی صاحب منصبان با دو سال کار سیاسی مادام العمر حقوق کلان بگیرند
2 و ... آیا نباید نگران به توپ بستن مجلس از درون شد؟
پی نوشت: 1 - بخشی از سخنان رهبر انقلاب خطاب به مجلسی ها: - انسان گاهى اوقات وارد یک میدانى میشود، پاک وارد میشود، لیکن ممکن است
خداى نکرده پاک از آنجا بیرون نیاید. انگیزه هاى مادى جذاباند،
خطرناکاند. پول چیز خطرناکى است عزیزان من! ببینید امام سجاد(علیهالسلام)
در آن دعاى مرزدارانِ صحیفه سجادیه که به مرزداران و سربازان و مجاهدان
جبهه دعا میکند، از جمله دعاهایش این است که پروردگارا ! یاد مال فتون
را از دل اینها ببر. این تعبیر «فتون»؛ فتنه انگیز، فقط در مورد مال در
این دعا بهکار رفته؛ «المال الفتون». مال، فتنه انگیز است. فتنه همیشه به
معناى فتنهى در عرصهى اجتماع نیست؛ بدتر از او، فتنه در عرصهى دل انسان
است. اگر راه دل بستن به پول و به زندگى و به تشریفات و به جاه و جلال و
اینها را بر روى دل باز کردید، دیگر واقعاً حد یقف ندارد.
- اگر نمایندهای بر سرِ کار آید که قبل از ورود به مجلس، خود را وامدار
دیگران کرده و مجبور باشد در مجلس وام آنها را ادا کند؛ نانهایی به قرض
گرفته باشد و بخواهد به مجلس که رفت، قرض خود را ادا کند؛ به درد
نمیخورد.
- خیلى بایستى مراقبت کرد که قانون تحت نفوذ افراد متنفذ قرار نگیرد. این
که گفته میشود که در جمهورى اسلامى خوب است نمایندگان محترم در تبلیغات و
در تلاشها و فعالیتهاى انتخاباتىشان کمک مالى از بعضى از مراکز داراى
طمع قبول نکنند، به خاطر این است؛ چون بالاخره کمک کردنِ با طمع، مشکلات
اینجورى را به دنبال سر مىآورد. نمایندهى مجلس این استقلال را که قانون
اساسى به او داده است، خدا به او داده است، این قدرت تصمیمگیرى و انتخاب
را خیلى باید اهمیت بدهد؛ این چیز مهمى است، چیز بزرگى است، این را نمیشود
با چیزهاى کوچک معامله کرد.
2 - فارغ از این که کدام مجلس اصل قانون را تصویب کرده و کدام یک استفساریه اش را .