عصر ایران ورزشی، هومان دوراندیش - چند هفته قبل، هنگامی که از حمید استیلی سئوال شد چرا مانع حضور بازیکنان پرسپولیس در تمرین تیم راه آهن نمی شوی، استیلی گفت که من یک دموکراتم و آزادی بازیکنانم را محدود نمی کنم ( نقل به مضمون ).
سئوال اساسی این یادداشت این است: آیا استیلی یک دموکرات واقعی است؟
هر چند که در مشی و مرام حمید استیلی ابعاد دموکراتیکی وجود دارد، اما به نظر می رسد انگاره های ذهنی استیلی هنوز تا دموکراتیک شدن همه جانبه راه درازی در پیش دارد. هم از این رو، خود استیلی نیز هنوز یک دموکرات راستین و کامل عیار نیست.
حمد استیلی معتقد بود نظرسنجی برنامه نود در خصوص کارآمدی علی پروین برای خروج پرسپولیس از بحران، مصداق توهین به علی پروین بود.
از آنجایی که بر اکثریت صاحبان عقل سلیم روشن است که چنین نقدی بر آن نظرسنجی وارد نیست، در اثبات نادرستی ادعای استیلی استدلالی نمی کنیم و نادرستی آن را مفروض می گیریم ( درباره نادرستی ادعای استیلی رجوع کنید به یادداشت " چرا استیلی به فردوسی پور تاخت؟ ")
اما چرا این ادعای استیلی نشان می دهد که هنوز یک دموکرات تمام عیار نشده است؟ نخست اینکه انسان دموکرات در برابر نقد دیگران داد و بیداد راه نمی اندازد. بر فرض که آن نظرسنجی جهت گیری انتقادی نسبت به علی پروین داشت ( که نداشت ) و یا برنامه نود این هفته، رویکردی انتقادی به حمید استیلی داشت ( که نداشت ).
سئوال اساسی این است که چرا استیلی در برابر مجری برنامه ای که منتقد او و استادش ( علی پروین ) است، برآشفته می شود و سر و صدا راه می اندازد؟ مگر نه اینکه یک دموکرات واقعی انتقاد را، ولو نادرست، با استدلال رد می کند؟
استیلی اما در برنامه نود چنین نکرد و به عبارت دیگر، خواستار خاموش شدن منتقد ( خیالی ) خودش شد ( عادل فردوسی پور ) شد. دلایل قوی باید و معنوی / نه رگ های گردن به حجت قوی.
دوم اینکه، استیلی برای خاموش کردن صدای منتقد ( خیالی ) خودش، به " ضرورت حرمت بزرگان " اشاره کرد. این دلیل، ظاهراً دلیل موجهی است؛ چرا که هیچ کس مخالف حفظ حرمت بزرگان نیست. به قول شاعر: بزرگش نخوانند اهل خرد / که نام بزرگان به زشتی برد. اما استیلی از توجه به این نکته ساده غافل مانده بود که حفظ حرمت بزرگان به معنای بستن باب نقد آنها نیست.
حمید استیلی باد بداند که احترام نه جای استدلال را می گیرد و نه جا را بر انتقاد تنگ می کند. انسان اخلاقی قطعا به بزرگان توهین نمی کند. ولی انسان دموکرات هم قطعاً به بهانه " توهین به بزرگان " باب نقد را بر هیچ منتقدی نمی بندد.
فراتر از این، دموکرات واقعی کسی است که در ناگزیرآباد انتخاب بین " حفظ حرمت بزرگان " و " بازگذاشتن باب نقد "، دومی را برگزیند؛ زیرا همیشه کسانی وجود دارند که مدعی هستند فلان نقد مصداق توهین به آنها بوده است. اگر واقعاً چنین باشد، آن فرد می تواند به مراجع قضایی شکایت کند. اما اگر باب نقد و انتقاد را به بهانه " حفظ حرمت بزرگان " به کلی ببندیم، خواسته یا ناخواسته، جامعه را به قبرستان چاپلوسان بدل کرده ایم.
کسی که بر ضرورت حفظ حرمت بزرگان تاکید می کند تا دهان منتقدی را ببندد، بداند یا نداند، آب به آسیاب کسانی می ریزد که در صدد از ریشه برکندن درخت نقادی و برپا کردن جامعه ای فاقد آزادی هستند.
ذکر این انتقادات البته چیزی از فضائل شخصیت استیلی نمی کاهد. اما در این یادداشت در صدد برشمردن فضائل شخصیتی حمید استیلی نیستیم. ولی از باب نمونه می توان به عذرخواهی او از فردوسی پور اشاره کرد. کسی که ادب عذرخواهی دارد، لگد مال اسب منیت نیست و اگر دموکرات بودنش نقص و خللی داشته باشد، قطعاً دیکتاتور نیست.
به هر حال حمید استیلی باید بکوشد تا رفتار خود را با ادعای دموکرات بودنش منطبق سازد. او نباید ضعف و فقدان قاطعیت را با دموکرات بودن یکی بگیرد.
خدا کنه هر هفته بیاد برنامه نود .
کلی شاد میشیم به خدا ...
به قول معروف : جانا سخن از زبان ما می گویی
استیلی جان برو تا مفتضحانه اخراجت نکردند برو داداش من فقط برو
یا حق
ولی خبرنداره یاداره وخودشوبه کوچۀ علی پچپ می زنه که پروین اورابزودی قربانی می کنه