۱۷ خرداد ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۹۹۳۷
تاریخ انتشار: ۱۹:۵۵ - ۱۳-۰۶-۱۳۹۰
کد ۱۷۹۹۳۷
انتشار: ۱۹:۵۵ - ۱۳-۰۶-۱۳۹۰

يك عرب با نزاكت از نگاه پليس فرانسه حتما تروريست است

عربي كه با دخترها با نزاكت رفتار مي‌كند بي سر و پاست، اگر خوش قيافه هم باشد كه ديگر بدتر، اما وضع يك عرب با نزاكت خيلي خراب‌تر از اين حرفهاست و او را بايد يك موجود خطرناك تلقي كرد.
سیئم سوئید یک پلیس زن فرانسوی است که بعلت تبعیض‌هایی که در پلیس فرانسه دید اقدام به انتشار کتابی با نام «پرده پوشی در پلیس [فرانسه]» نمود.

به گزارش فارس گرچه سوئید از پدر و مادر تونسی متولد شده ولی فرانسه را بعنوان کشوری که در آن متولد شده دوست دارد و به همین دلیل بوده که به گفته خودش نتوانسته این تبعیض‌های ناروا که او را بشدت آزار داده به راحتی بگذرد ولو اینکه این کار به از دست دادن شغل و یا خطرات دیگری برایش منجر شود. سوئید در مقدمه کتابش آورده است:

«این کتاب یک هجونامه نیست، بلکه مطالب آن به زندگی داخلی دستگاه پلیس مربوط می‌شود. تمام آنچه در این کتاب نقل شده بر پایه شهادت شهود، اسناد، صورت جلسات، گزارش‌های رسمی، و گزارش‌ها و یادداشت‌های حین خدمت تنظیم گردیده است. ممکن است با انتشار این کتاب، من شغلم را از دست بدهم ولی اگر حقیقت به این بها به دست آید، پشیمان نخواهم بود.»

خبرگزاری فارس به دلیل اهمیت این موضوع و دست اول بودن مطالب آن اقدام به ترجمه متن کامل این کتاب نموده که قسمت سی و دوم آن تقدیم خوانندگان محترم می‌گردد:


*عربی که حاضر نباشد دختر‌ها را ببوسد حتماً یک تروریست بنیادگراست

ناگهان یک روز فرا می‌رسد که یوسف رفتارش را نسبت به دختر‌ها بطور غیر منتظره تغییر می‌دهد و دیگر به آن‌ها محل نمی‌گذارد. به جای آنکه صورتشان را ماچ کند خیلی سرد دست خود را به طرفشان می‌گیرد تا با آن‌ها دست بدهد. شایعه خیلی زود در اداره می‌پیچد. «می‌دونی چی شده؟ یوسف دیگه با دخترا حرف نمی‌زنه.»

 موضوعی به همین کوچکی کلی سر و صدا به پا می‌کند. خبر حتی به گوش مقامات بالا‌تر هم می‌رسد! موضوع به این سادگی‌ها نیست: عربی که دختر‌ها را ماچ می‌کند، بی‌سر و پاست.

 اگر خوش قیافه هم باشد که دیگر بد‌تر. اما وضع عربی که دختر‌ها را ماچ نمی‌کند خیلی خراب‌تر از این حرفهاست: او را باید یک موجود خطرناک تلقی کرد. بله، آقا، بله، خانم، باور کنید او یک عرب متحجر و واپس گراست. یک اسلام گرای تندرو و متعصب، یک بربر که در سر رؤیای قتل عام کافران را می‌پرورد. یک پروندة اداری برای تحقیق دربارة رفتار وی به جریان می‌فتد.

اگر اسلام گراهای ریشو تا قلب ادارة امور مهاجرت پلیس فرانسه نفوذ کرده باشند، موضوع واقعاً محل نگرانی است. آن‌ها همه چیز را نابود خواهند کرد. هواپیما‌ها، فرودگاه، توریست‌ها، پلیس‌ها و خلاصه همه چیز را. یوسف اولین جاسوس نفوذی آنهاست و قطعاً وظیفة وی باز کردن مسیر برای دیگران می‌باشد. ادارة مهاجرت پلیس مناسب‌ترین مکان برای فراهم کردن زمینة ورود تروریست‌های خاورمیانه و آسیای میانه به خاک فرانسه است. او تک و تنها نقش پیشاهنگ ستون پنجم فناتیک‌های آدمکش و ویرانگر را ایفا می‌کند!
 
*نظر مقامات مافوق نیز همین است

دخترهایی که در بخش او خدمت می‌کنند یکی یکی برای بازجوئی احضار می‌شوند. موضوع خیلی جدی‌تر از آنی است که رؤسا فکر می‌کنند: ‌دختر‌ها همه تأیید می‌کنند که یوسف دیگر به طرف آن‌ها نگاه نمی‌کند.

 چند نفر از این دختر‌ها جداً از این وضعیت نگران شده‌اند. بعضی‌هایشان هم بدون هیچ تردیدی می‌گویند که رفتار جدید یوسف آنان را به وحشت انداخته است.

 از کجا معلوم که واقعاً فکر مخربی در سر نداشته باشد؟ بهرحال باید تا حد ممکن جانب احتیاط را رعایت کرد: پس از ساعت‌ها تحقیق و بازجوئی و تنظیم ده‌ها صفحه صورتمجلس یازجوئی، مقامات بالاخره به نظری واحد می‌رسند. اگر یوسف دیگر دلش نمی‌خواهد دختر‌ها را ماچ کند پس حتماً یک بنیادگرای اسلامی است. این نظر رسمی مقامات پلیس است. و به این ترتیب انگ بنیادگرائی بر پروندة وی نقش می‌بندد.
 
*یوسف فقط تصمیم گرفته مضحکه نباشد

اما من از علت واقعی این امر که چرا یوسف دیگر همکاران مؤنث خود را ماچ نمی‌کند آگاهم.

 خودش علت را برای من توضیح داده است. دوست ندارد دیگر او را در اداره به عنوان یک عرب لوده که همه با شوخی‌هایش تفریح می‌کنند ولی علناً دربارة وی نظری تحقیر آمیز دارند و حالا هم که به همة آنان پشت کرده لجن مالش می‌کنند. علت تغییر رفتار وی فقط همین است و بس. کاسة صبرش لبریز شده. عرب لوده دیگر مایل نیست مایة مضحکه و تحقیر باشد. حالا که رفتارش تغییر کرده دیگر از او خوششان نمی‌آید؟ مهم نیست. یوسف که برای جلب رضایت آن‌ها کار نمی‌کند.

فقط به همین دلیل است که جامة یک جهادگر عضو القاعده را بر تن وی پوشانده‌اند.
 
*بنیادگرایان اسلامی حق ورود به خدمت پلیس را ندارند

یوسف نیز مانند خیلی از مأموران انتظامی قصد داشت در آزمون ظابطان صلح شرکت کند. با تمام این احوال دلش می‌خواست در سازمان پلیس پیشرفت کند. او در آزمون کتبی آنقدر راحت امتیاز لازم را کسب کرد که تعجب همه را برانگیخت. اما در آزمون شفاهی، هیأت ممتحن با دادن نمرة زیر پنج او را مردود اعلام کرد. به نظر می‌رسد هیأت ممتحن با مشاهدة اتهامات وارد بر وی توسط رؤسای ادارة محل خدمت یوسف، تصمیم به انداختن وی در آزمون شفاهی گرفته‌اند.

 پروندة یوسف او را یک بنیادگرای اسلامی معرفی می‌کرد. این اتهام قابل گذشت نیست. او هرگز حق ندارد به سطح یک پلیس حرفه‌ای ارتقا پیدا کند و استخدام دائم نخواهد شد: ‌در پایان دورة پنج سالة خدمت به عنوان مأمور انتظامی، ناگزیر باید یونیفورم خود را پس بدهد. همة این بلا‌ها فقط به این دلیل سرش آمده که دیگر دلش نمی‌خواهد دخترهای همکارش را ببوسد. سیاه پوست‌ها،

*ژاندارم‌ها و عرب‌ها، و بقیة آدم‌ها

با اخراج بیانشی از پلیس هوائی و مرزی، نفر دوم اداره جای نفر اول را می‌گیرد. دوران جدیدی آغاز می‌شود. چه دورانی!

در پلیس یک سنت قدیمی و صنفی برقرار است: وقتی یک مأمور پلیس بخاطر یک تخلف رانندگی جزئی جریمه می‌شود، مثل هر شهروند دیگری می‌تواند درخواست تخفیف یا گذشت کند.

 برای این منظور وی باید درخواست گذشت خود را به همراه گزارش توضیحی برای مافوق مستقیم خود ارسال نماید. در تاریخ پلیس مأموری را پیدا نمی‌کنید که دست کم یک بار برای پاک کردن جریمة پارک ممنوع خود اقدام نکرده باشد.

 در ادارة‌پلیس هوائی و مرزی، تصمیم گیری در خصوص بخشودگی جرائم با رئیس اداره است. از زمانی که نفر دوم اداره جای نفر اول را گرفته است، قانون ساده‌ای برای این کار به وجود آمده: جریمة همه بخشوده می‌شود الا عرب‌ها. و ژاندارم‌ها. چرا ژاندارم‌ها؟ خدا می‌داند. رئیس جدید حتی درخواست یکی از فرماندهان ژاندارمری را هم رد کرد و طرف مجبور شد مثل بچة‌آدم سرش را پایین بیندازد و جریمة رانندگی‌اش را تمام و کمال بپردازد.
 
*نردبان تکامل انسان

فیلیپ هم سرنوشتی جز این نداشت. فیلیپ ژاندارم است. به همین علت رئیس کم و بیش او را هم سطح عرب‌ها می‌داند، یعنی فقط یک کم بالا‌تر از سیاه پوست‌ها. خلاصه او در نردبان تکامل انسان که توسط نفر دوم سابق و نفر اول فعلی تنظیم شده، مکان چندان رفیعی را اشغال نمی‌کند.

فیلیپ مجبور شد برای آنکه دنبال همسرش برود دو دقیقه اتومبیل خود را در محل ممنوع پارک کند. او در متن درخواست بخشودگی، موضوع را چنین توضیح می‌دهد: «به دلیل شلوغی بیش از حد، نتوانستم جای پارک مناسب برای اتومبیلم پیدا کنم و بعد هم مجبور شدم به مدت دو دقیقه اتومبیل را بدون راننده بگذارم. وقتی به همراه همسرم به سراغ ماشین آمدیم، مأمور راهنمائی و رانندگی هنوز کار نوشتن جریمة پیوست (به شمارة ۹۴۰۰۱۸۸۸) را به پایان نبرده بود. من خود را به وی معرفی کردم و گفتم که ‍‍‍ژاندارم هستم و توضیح دادم که به چه علت اتومبیلم را در آن وضع برای دو دقیقه‌‌ رها کرده بودم. مأمور مزبور به من توصیه کرد که از ادارة ذیربط درخواست بخشودگی کنم و گفت که با این امر مخالفت نخواهد کرد...»

رئیس پلیس هوائی و مرزی حاضر به گذشت نیست. آنهم از یک ژاندارم. در مورد دو نفر از ظابطان امنیتی هم که اصالتاً مغربی هستند همین رفتار را در پیش می‌گیرد: ریاض (قبض جریمة شمارة ۹۲۲۹۳۹۹۸) و امال (قبض جریمة شمارة ۹۳۹۹۳۸۴۵). این تصمیم وی حتی مغایر نظر مساعد مسؤولان مستقیم آن دو مأمور است.
ارسال به دوستان
تون کوین رکوردشکنی کرد؛ قیمت TON به ۱۰ دلار می‌رسد؟ سریال سلمان فارسی ؛ چه بازیگرانی جلوی دوربین رفتند و چه کسانی اضافه خواهند شد؟ استوری غم‌انگیز زهرا داوودنژاد برای برادر مرحومش (عکس) دیدنی های امروز؛ از راهپیمایی تحریک آمیز شهرک نشینان اسرائیلی تا زنده گیری خرس های وحشی ستاد امربه معروف: برای انجام ماموگرافی، سونوگرافی و شیردهی زنان لباس، مقنعه و زیر شلواری طراحی کردیم نخستین رییس جمهورِ زن در کشوری که هر روز ۱۱ زن به قتل می‌رسند جزئیاتی از بازداشت فعال رسانه‌ای «بشیر بی‌ آزار» در فرانسه تبلت آمریکایی در اختیار سعید جلیلی دادستانی تهران برای یک بازیگر پرونده قضایی تشکیل داد/ یک روزنامه تذکر گرفت ترامپ : به جمهوری موز تبدیل شده ایم میزان : تشکیل پرونده قضایی برای یک مجری بازیگر / یک روزنامه تذکر گرفت هشدار پوتین: مسکو می‌تواند کشورهایی را که به اوکراین تسلیحات می‌رسانند هدف قرار دهد/ غرب نباید احتمال استفاده روسیه از تسلیحات هسته ای را نادیده بگیرد دستگیری اعضای شبکه شیطان پرستی در منطقه توریستی مازندران روسیه دست به کار شد؛ تجهیز زیردریایی های هسته ای به موشک های مافوق صوت! انتقاد صریح محسن هاشمی از جبهه اصلاحات : در ساماندهی اولیه ثبت نام کاندیداها موفق نبودید /زمینه باخت را فراهم نکنید
وبگردی