حجتالاسلام سيدمحمود دعايي، مديرمسوول روزنامه اطلاعات و مدير موسسه فرهنگي بزرگي به همين نام است؛ روزنامهاي كه قديميترين روزنامه در حال چاپ اين كشور محسوب ميشود و امروز با ۸۵ سال قدمت، سن و سالي بالاتر از مدير ۷۰ ساله خود دارد.
به گزارش جهان دعايي با حكم امام خميني(ره) در ارديبهشت سال ۵۹ به رياست موسسه فرهنگي اطلاعات منصوب شد، وي در تمام شش دوره ابتدايي مجلس شوراي اسلامي نيز به عنوان نماينده حضور داشت و همواره به عنوان يك سياستمدار و يك مدير رسانهاي باتجربه و اعتدالگرا در فضاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي كشور توصيف شده است؛ هرچند كه مثل هر فرد ديگري منتفدان خاص خود را نيز دارد.
مديرمسوول قديميترين روزنامه فعال كشور در گفتوگويي تفصيلي با ايسنا، از تاريخچه اين روزنامه، قرار گرفتن نام كيهان در كنار اطلاعات، سياستها و خط مشي روزنامه اطلاعات سخن گفت و همچنين منتقدانه اظهار كرد كه «در مجموع وضعيت رسانههاي كشور از نظر رعايت اخلاق، مناسب نيست.»
مهمترین بخش های این گفت وگو در ادامه آمده است:
*در زمان شاه براي انتقام از بنيانگذار موسسه اطلاعات، كيهان را پايهگذاري كردند .
كيهان در مقطعي شايد پيشگامتر از اطلاعات بود، البته منهاي سابقه آن؛ چراكه اطلاعات بيش از بيست سال از كيهان بزرگتر است. در زمان شاه براي انتقام از مسعودي (بنيانگذار موسسه اطلاعات) و ايجاد يك خط جديد، كيهان را پايهگذاري كردند. بدين ترتيب مصباحزاده را انتخاب كردند، سرمايه در اختيار وي قرار دادند و با وي هماهنگ كردند كه با مشي متفاوت و جديدي يك موج نو به راه بيندازد و بدين ترتيب كيهان به عنوان رقيب اطلاعات در عرصه مطبوعات كشور عرضه شد.
*تغييرات مديريتي در كيهان؛ خاتمي، شاهچراغي، اصغري و شريعتمداري
پس از آن، آقاي خاتمي به عنوان مدير موسسه كيهان انتخاب شد. ايشان انسان شايسته و وارستهاي بود كه سابقه حضور در مجامع فكري و فرهنگي خارج از كشور را داشتند و نماينده ايران در مركز اسلامي هامبورگ و سرپرست اين مركز بودند، به زيبايي آن مركز را اداره ميكردند . وي پس از انقلاب به ايران آمد و نماينده مجلس شد كه همزمان با نمايندگي مجلس در دوره اول ، براي سرپرستي كيهان انتخاب شد.
مديرمسوول روزنامه اطلاعات با اشاره به اينكه «كيهان هم مثل اطلاعات يك موسسه بزرگ بوده و اين دو به دوقلوهاي فرهنگي كشور معروف هستند.» افزود: آقاي خاتمي نيروهاي خوبي را براي موسسه كيهان انتخاب كرده بودند و همگي از طيف توانمند، سالم و نوجويي بودند كه آنجا را به خوبي اداره ميكردند، شهيد شاهچراغي كه از صميميترين يارانش بود به عنوان جانشين ايشان در آنجا انتخاب و منشاء تحولات خوبي شد و كيهان فرهنگي را به راه انداخته بود. پس از شهادت ايشان، آقاي اصغري به عنوان جانشين انتخاب شد و بعدا هم به پيشنهاد آقاي خاتمي، بنا شد مسوول كيهان از طرف مقام معظم رهبري انتخاب شود و بعد هم آقاي شريعتمداري منصوب شد كه تا امروز مسووليت اين موسسه و روزنامه را بر عهده دارد.
*تغييرات مديريتي كيهان ناشي از تحولات خارج از كيهان بود
دعايي با بيان اينكه «تغييرات مديريتي كيهان در طول سالهاي پس از انقلاب ناشي از تحولات خارج از كيهان بود» ابراز عقيده كرد: اگر كيهان در بدو امر مسوولي ميداشت كه ميتوانست تا الان دوام بياورد، چه بسا وضعيت كيهان متفاوت با امروز ميبود، البته نميخواهم بگويم آنچه الان وجود دارد، مطلوب نيست؛ چراكه نظام ناظر به آن چيزي است كه در آن موسسه ميگذرد و شايد بتوان گفت كه نظام ميخواهد دو شيوه را در دو نشريه متعلق به خود عرضه كند و اين پديده را در عمل محقق كند كه فراتر از يك طيف و جريان نگاه ميكند و نقطه نظرات مختلف را در درون خود دارد.
*ممكن است نتوانسته باشيم عطش طيف كنجكاو و ماجراجوي جامعه را سيراب كنيم
مدير موسسه اطلاعات در ادامه، درباره تفاوت خط مشيهاي دو موسسه و روزنامه كيهان و اطلاعات، گفت: آنچه براي ما اهميت دارد، دفاع از خط مشي خود و وفاداري بر اصول و شيوههاي كاري خودمان است؛ چراكه از خط مشي و اصول خود ثمرات و بهرههاي زيادي گرفتهايم، هرچند به دليل دامن نزدن به بسياري از مسايل و حوادث داغ جامعه ممكن است از برخي حوادث عقب باشيم و نتوانسته باشيم عطش طيف كنجكاو و ماجراجوي جامعه را سيراب كنيم و چه بسا اين طيف از ما سرخورده باشند و بگويند كه ما ساكت، خنثي و بيتفاوت هستيم، ولي اين جريانات زودگذر است و سرانجام اين طيفها و اصولا فرجام تندروي، خوشايند و زيبا نيست.
وي با تاكيد بر اهميت رعايت اخلاق در مشي روزنامه اطلاعات اظهار كرد: زماني در يكي از نشريات نسبت به شخصيت و منش يكي از شخصيتهاي برجسته و ارجمند برخورد شده بود. آن شخصيت كسي بود كه در قبل از انقلاب مشمول بيمهريهاي رژيم گذشته بود و در جريان جشنهاي ۲۵۰۰ ساله از رژيم گذشته انتقاد و از جنايت شاهان ياد كرده بود، ولي در آن نشريه، شخصيت و منش وي ناديده گرفته شده بود و از او به عنوان كارگزار رژيم گذشته ياد شده بود و بدين ترتيب به حرمت او خدشه وارد كرده بودند، آن شخص هرچه تلاش كرد كه آن نشريه پاسخ وي را چاپ كند، اين اتفاق نيفتاد و وي خود را در معرض يك آسيب بزرگ ميديد.
وي ادامه داد: آن فرد به ما متوسل شد، ولي من نگران بودم كه درج پاسخ ايشان در روزنامه اطلاعات، موجب عكسالعمل مجدد آن نشريه شود و نزاع بالا بگيرد، من با سرپرست آن موسسه تماس گرفتم و خواستم اگر امكان دارد آن مطلب را منتشر كند، ولي او زير بار نرفت، سپس من از او خواستم كه در صورت درج مطلب در اطلاعات آنها عكسالعمل جديدي نشان ندهند و او هم پذيرفت و بدين ترتيب ما توانستيم در جهت جبران جفايي كه به يكي از شخصيتهاي بزرگ جامعه شده بود، گام برداريم، چون ما مشي و منشي را انتخاب كرديم كه نه تنها بزرگان و فرهيختگان اين كشور از ناحيه ما گزند و صدمهاي نميديدند، بلكه پناه آنها هم بودهايم و اين شيوه تا به امروز تداوم داشته است.
* روزنامه جمهوري اسلامي اصيلترين و پايدارترين نشريه متولد شده در دوران انقلاب است
مدير موسسه اطلاعات در ادامه به انتشار روزنامه جمهوري اسلامي نيز اشاره كرد و گفت: روزنامه جمهوري اسلامي اصيلترين و پايدارترين نشريه متولد شده در دوران انقلاب است. با تاسيس حزب جمهوري اسلامي، ارگان اين حزب كه در وقت خود يك حركت بسيار اميدآفرين، سازنده و تعيين كننده، در كشوربود، بوجود آمد. اين روزنامه تا به امروز به كار خود ادامه داده و از ثبات مديريت برخوردار بوده است. آقاي مسيح مهاجري مديرمسوول اين روزنامه، يكي از ذخيرههاي فرهنگي، مطبوعاتي و حتي ايدئولوژيك كشور ماست و انساني فرهيخته، متدين و دانشمندي است كه در دوراني هم به عنوان فردي كه مراكز اسلامي را در خارج از كشور اداره كند، از او ياد ميشد و تا امروز به شايستگي روزنامه متبوع خود را اداره كرده است.
* ميپذيريم كه در خط مشي نهايي خود، نوعي نزديكي به طيف اصلاحطلب داشتهايم
وي در ادامه به بحث جهتگيري سياسي روزنامه اطلاعات اشاره كرد و گفت: ما اين واقعيت را ميپذيريم كه در خط مشي و جهتگيري نهايي خود، نوعي نزديكي به طيف اصلاحطلب يا همان دوم خردادي داشتهايم، ولي اين مساله هيچگاه بدان معنا نبوده كه نسبت به جناح رقيب يا مخالف برخورد سلبي يا موضعگيري منفي داشته باشيم، يعني همين حرمتگذاري و نزاكت نسبت به گروههاي ديگر موجب نوعي حرمتگذاري به خط مشي ما شده است.
*ماجراي دراختيار قرار دادن سالن جلسات موسسه به ستاد تبليغاتي يك كانديدا
وي همچنين با اشاره به در اختيار قرار دادن سالنهاي همايش و جلسات ساختمان موسسه اطلاعات به ستاد انتخاباتي يكي از كانديداهاي رياست جمهوري اظهار كرد: زماني كه آقاي مهندس موسوي به عنوان يك كانديداي تاييد شده و رسمي در نظام مشخص شدند، نياز به جايي داشتند كه بتوانند جلسه و ملاقات داشته باشند و ما هم امكاناتي را در اختيار داشتيم. دوستان مرتبط با ايشان كه افراد وارسته و خوبي بودند به ما پيشنهاد دادند كه بخشي از اين فضا و امكانات را در اختيار آنها قرار دهيم و ما هم پذيرفتيم.
مدير موسسه اطلاعات ادامه داد: امروز هم ما آمادگي داريم كه طيفهاي سالم و تاييد شده نظام براي كنفرانسها و جلسات خود، سالنهاي ما را اجاره كنند، آن زمان نيز دوستان ستاد آقاي مهندس موسوي سالنهاي ما را اجاره كردند، البته خود ما هم علاقهمند به اين كار بوديم؛ چراكه ايشان از اولين كساني بود كه در زمان ورود من به موسسه اطلاعات، به پيشنهاد مرحوم شهيد بهشتي به ما مشورت ميداد و حتي جلسه بسيار تعيين كنندهاي با ما داشت و نيروهايي را به طور مشترك با مرحوم شهيد بهشتي در اختيار ما قرار دادند.
*مثالي از يك بياخلاقي رسانهاي!
وي در ادامه صحبتهاي خود وضعيت اخلاق در رسانههاي كشور را «تاسفبار» خواند و در بيان مثالي افزود: در يكي از ويژهنامههايي كه اخيرا منتشر شده بود، يك عنصر با سابقه به هر دليلي مصلحت ديده بود كه خاطرهاي را در رابطه با من از نجف و امام(ره) ذكر كند. اين يك واقعيت است كه من در مقطعي نسبت به سازمان مجاهدين اوليه ـ كه بنيانگذاران آن مرحوم حنيفنژاد و ديگران بودند ـ سمپات، ارتباط و همكاري داشته باشم و حتي در مقطعي عضو شدم. من نخستين كسي بودم كه آنها را با امام(ره) مرتبط كردم و از ايشان وقت گرفتم تا آن افراد خدمت امام(ره) برسند و مسايل و خط مشيهاي خود را در ميان بگذارند و امام(ره) هم با بزرگواري چند روز بهآنها وقت دادند و در نهايت ايشان نظر خاص خود را بيان كردند.
وي ادامه داد: در آن زمان من با اين سازمان مرتبط بودم و به دليل ناآشنايي فلسفي و علمي نسبت به مواضع عميق و بنيادهاي ريشهاي آنها، طبيعتا احساسي عمل كردم و با تصور اينكه اينها مشمول حمايت و تاييد بلندپايههايي مثل مرحوم طالقاني، مرحوم مطهري، مرحوم منتظري، آقاي هاشمي و بزرگاني از اين قبيل هستند، فكر ميكردم آنها اصيل هستند و ميتوان به آنها اعتنا كرد، ولي زماني كه متوجه شدم، متنبه شدم و رها كردم و حتي خاطرم هست كه پس از انقلاب انجمن اسلامي صداوسيما از من به عنوان فردي كه زماني با سازمان مرتبط بود، دعوت كرد و صحبتهاي من از راديو پخش و در روزنامههاي منتشر شد به گونهاي كه وقتي امام آن صحبتها را از راديو شنيدند، به نوعي تفقد و ابراز رضايتمندي كردند.
مدير موسسه اطلاعات افزود: شخصي كه در آن ويژه نامه مصاحبه كرده بود، حضور فكري آن ايام من كه هنوز سمپاتي داشتم و اصرار داشتم از امام(ره) تاييديه بگيرم را مطرح كرده بود، ولي بعد نميگويد كه چه اتفاقي افتاد و امام(ره) پس از جريانات انقلاب تصميم گرفتند من را به عنوان سفير به عراق بفرستند و بعد هم به عنوان نماينده خود، سرپرست يك موسسه عظيم مطبوعاتي تعيين كنند و همان امام تا پايان حيات خود مشي، حضور و راه من را در جريانات مختلف پذيرفته و تاييد كردند. متاسفانه آن شخص فقط بخش اول درباره يك فرد را تعريف كرده و به بخشهاي بعدي اشارهاي نكرد و همين امر مصداق يك نوع بداخلاقي است. چنين كاري مثل اين است كه بگوييم فلان فرد جوان، در دوران طفوليتش، قنداق خود را خراب ميكرده است!
*وضعيت رسانههاي كشور را از نظر رعايت اخلاق، مناسب نميبينم
دعايي با تاكيد دوباره بر اينكه «در مجموع وضعيت رسانههاي كشور را از نظر رعايت اخلاق، مناسب نميبينم» تصريح كرد: متاسفانه حتي رهنمود، فرمايشات و تذكرات جدي رهبري هم در برخي رسانهها ناديده گرفته ميشود، فرمايشات ايشان در ۱۴ خرداد امسال بسيار تعيين كننده بود. ايشان تذكر دادند وقتي اتهام كسي ثابت نشده يا وقتي كسي با شما مخالف است، ولي اصول و قانون اساسي را قبول دارد و به نظام وفادار است، آبرويش نرود، به او اهانت نشود و له نشود.