آینده -به نظر می رسد بازی با خط قرمزهای نظام نظیر حكم حكومتی، شورای نگهبان، قوه قضاییه كه طی سه ماه گذشته آغاز شده است، در آینده نیز ادامه یابد و با شیوه "شل كن سفت كن" به زیر سوال بردن این خط قرمزها و سپس عقب نشینی پرداخته شود تا در نهایت بتواند موقعیت فعلی خود را تثبیت و از افزایش فشارها بر روی خود و نزدیكانش جلوگیری نماید تا زمان مناسب برای ابتكار عمل اصلی وی فرابرسد.
احمدی
نژاد در سال 88 وقتی پرچم ورود به میدان رقابت را بلند كرد، اولین حمله اش
را با لیستی از آقازاده هایی آغاز كرد كه به گفته او جزو مفسدان اقتصادی
كشور محسوب می شدند. این لیست اگرچه هیچ گاه از جیب او بیرون آورده نشد،
اما تا مدتها كاركرد خوبی برای پیشرفت او در میدان نبرد برای كسب كرسی عالی
ترین مقام اجرایی كشور داشت.
بحث قاچاق سیگار و رشوه 5 میلیارد دلاری نیز اتفاق مشابهی بود كه احمدی نژاد در سال 87 در قم دربارهاش چنین گفت: «كسی
هست كه اگر من اشاره كنم شما میشناسید. دخانیات ما برای اینكه این شبكه
را به هم بزند گفته است كه آقا من امتیازات واردات سیگار به جای اینكه دست
یك نفر باشد، آزاد میگذارم. هركس میخواهد طبق مقررات و ضوابط بهداشتی و
عوارض گمركی سیگار وارد كند. كس دیگری هم آمده كه حالا آدم به ظاهر سالمی
است و گفته است من بدون قاچاق و تقلب و رشوه می خواهم سیگار وارد كنم.
آقایی كه هنوز هم در یكی از مراكز است و زیاد هم مصاحبه میكند و ادعاهای
خیلی گنده میكنه و تحلیلهای عجیب و غریب، این آقا را صدا زده و گفته تو
میخواهی سیگار وارد كنی؟ گفته بله. گفته است پنج میلیارد دلار باید بدهی
به فلان آقا. گفته است برای چی باید بدهم؟ گفته مگر نمیخواهی سیگار وارد
كنی؟ گفته بله میخواهم وارد كنم و عوارض قانونی را میپردازم و سیگار مورد
قبول بهداشت را وارد میكنم. گفته است نخیر نمیشود تا تو این پول را ندهی
امكان ندارد بتوانی سیگار وارد كنی. این فرد هم نپرداخته است.
رییس دخانیات آمد پیش من و گفت فلان آقا مرا صدا كرده و گفته چرا میخواهی
به این فرد مجوز وارد كردن سیگار بدهی؟ تو حق نداری به این مجوز ورود سیگار
بدهی. والا با تو برخورد میكنیم».
سخنان احمدینژاد این بار نیز به رغم حمله شدید به مفسدان اقتصادی و اخلالگران در برنامهها و سیاستهای دولت، بدون معرفی اشخاص و گروهها پایان یافت، در حالی كه به نظر میرسد افكار عمومی، مردم و به ویژه حامیان دولت، منتظر معرفی این مفسدان و اخلالگران هستند.
یا مطرح كردن بحث مافیای مسكن توسط رییس دولت نهم
درحالی بود كه حتی وزیر مسكن و شهرسازی وی نیز از ماهیت این مافیا بی خبر
بود و درباره صحت آن به خبرنگاران گفت: «هر شخصی چنین صحبتی را كرده، باید خود پاسخ دهد. من نمیدانم.»
در سالهای بعد هم این روند ادامه داشت تا نوبت به انتخابات سال 88 رسید.
این بار احمدی نژاد صراحتا بدون آنكه بخواهد توضیح بیشتری بدهد، نام دو تن
از بزرگان نظام و فرزندان آنان را برد و اتهاماتی را متوجه آنان كرد؛
اقدامی كه امروزه از سوی قوه قضاییه و مقامات عالی نظام، نادرست و غیر
قانونی و غیرشرعی دانسته میشود. با این حال، خواسته احمدینژاد از این روش
برآورده شد و وی شوكی كه تامین كننده منافع رقابتی وی بود، به راه انداخت و
سوار بر موج بلند شده، بالا رفت تا 4 سال دیگر جایگاه ریاست جمهوری را از
آن خود كند. در دو سال گذشته نیز وی كماكان از این راهبرد برای پیشبرد
اهداف خود بهره برده است.
یك نمونه آن مربوط به زمانی است كه رییس دولت دهم اعلام كرد: «312 مفسد اقتصادی را به دستگاه قضایی معرفی كردم».
به نظر می رسید وی با این لیستی كه گفت تقدیم قوه قضاییه كرده، فراتر از
حرف رفتار كرده و یك قدم در عرصه عملگرایی برداشته است. اما كمی بعد بنابر
اعلام مقامات دستگاه قضایی دو نكته مشخص شد :
اول اینكه در این لیست هیچ اثری از نام متهمان پرونده موسوم به خیابان فاطمی، وجود ندارد .
دوم : لیست مفسدان اقتصادی چیزی كه عنوان میشود، نیست و بیشتر این افراد
بدهكاران بانكی هستند كه حتی بانكها هم علیه آنان شكایتی را مطرح نكرده
اند .
فروردین 90، زمانی برای تغییر تاكتیك
اما این تاكتیك محمود احمدی نژاد تا زمانی بود كه موضوع استعفا و بركناری
حیدر مصلحی و بازگشت وی با دستور رهبری رخ نداده بود. احمدینژاد تا اوایل
سال جاری از ابزار افشاگری بهره می برد و البته هنوز هم بهره میبرد، اما
نوعش تغییر یافته است. از 29 فروردین امسال او برای غلبه بر حریف به جای
حملات افشاگرانه، مجبور به استفاده از ضدحملات افشاگرانه شده است.
تعریض به حساسترین نهادهای نظام از جمله شورای نگهبان در موضوع ادغامها، قوه قضاییه در سیاسی خواندن پرونده نزدیكان خود و سپاه پاسداران در موضوع اسكله ها، از جمله این موارد است.
بنابر آنچه كه 11 تیر ماه به طور زنده از شبكه خبر
صداوسیمای ملی پخش شد، او در "همایش راهبردهای نوین در پیشگیری و مبارزه
با قاچاق كالا و ارز" در باره واردات غیرقانونی به ایران چنین گفت: «تمام
مرزهای غیرقانونی باید بسته بشود. مال فلان سازمان است، مال فلان نهاد
است، مال فلان دستگاه است، هر كس یك جایی را سوراخ كرده است، برای خودش می
برد و می آورد ... اگر كالایی امنیتی است، كالایی اطلاعاتی است، كالایی
دفاعی است ... می تواند از مرز قانونی وارد شود.»
احمدی نژاد در بخش دیگری از سخنرانی خود برای نشان دادن ابعاد بزرگ واردات
غیرقانونی، به درآمد حاصل از قاچاق سیگار اشاره كرده و گفت: «۲
هزار میلیارد تومان فقط مصرف سیگار است در ایران ... همه قاچاقچیان درجه
یك دنیا را به طمع می اندازد، چه رسد به برادران قاچاقچی خودمان».
اگرچه سایت ریاست جمهوری در خبری كه روز شنبه از سخنان
رئیس دولت منتشر كرد، تاكید او بر ورود كالاهای "دفاعی، امنیتی و اطلاعاتی"
از مرزهای غیرقانونی و نیز اشاره وی به "برادران قاچاقچی" را حذف كرد، اما
این سخنان به سرعت مورد توجه رسانه ها قرار گرفت و كنایه ای معنادار به
سپاه تلقی شد. از این رو سردار جعفری فرمانده كل سپاه در اظهارنظری به این
سخنان واكنش نشان داد و طرح این مسایل را انحرافی دانست و گفت: «این ارگان همچون سایر نهادهای نظامی اسكلههایی نظامی در اختیار دارد، اما هیچگونه مبادله تجاری در آنها انجام نمیدهد».
شاید در نگاه اول به نظر برسد كه این بار هم احمدی نژاد كنشگر این اتفاق
بوده، اما با در نظر گرفتن اظهارات بعدی فرمانده كل سپاه، می بینیم
احمدینژاد برای تغییر فضایی كه لابد به نفع او نیست، مجددا از این روش
بهره برده است.
چند وقتی است كه با جدی شدن مقابله نظام با جریان موسوم به انحرافی، بحث
دستگیری سران آن كه از قضا از نزدیكان رییس دولت دهم و به گفته احمدینژاد
جزو خطوط قرمز او هستند، شنیده میشود. از سوی دیگر بنابر گفته سردار جعفری
«دستگیری عوامل جریان انحرافی به صلاحدید قوه قضاییه برعهده سپاه گذاشته شد».
از این رو به نظر میرسد احمدینژاد با حس كردن خطری مبنی بر دستگیری حلقه
اول نزدیكانش، چنین سخنانی را مطرح كرد. سخنان وی درباره اسكلههای
غیرقانونی اگرچه توسط پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری تكذیب و تجریف رسانه
ای خوانده شد، اما از این واقعیت چیزی را كم نمی كند كه رییس دولت دهم از
حالت تهاجمی و فعالانه به حالت تدافعی و منفعلانه درآمده است.
به نظر می رسد بازی با خط قرمزهای نظام نظیر حكم
حكومتی، شورای نگهبان، قوه قضاییه كه طی سه ماه گذشته آغاز شده است، در
آینده نیز ادامه یابد و با شیوه "شل كن سفت كن" به زیر سوال بردن این خط
قرمزها و سپس عقب نشینی پرداخته شود تا در نهایت بتواند موقعیت فعلی خود را
تثبیت و از افزایش فشارها بر روی خود و نزدیكانش جلوگیری نماید تا زمان
مناسب برای ابتكار عمل اصلی وی فرابرسد.
پیش بینی می شود فرورفتن در لاك دفاعی به مشخصه اصلی ماه های پایانی ریاست
جمهوری محمود احمدینژاد تبدیل شود. جدای از اینكه این افشاگریها صحت دارد
یا نه، دو چیز مشخص است: اول آنكه تمام این افشاگریها جنبه تدافعی دارد و
دوم اینكه علیه همپیمانان دیروزش به كار گرفته می شود. حال این پرسش مطرح
است كه آیا وی با تغییر تاكتیك بازی، باز هم برنده این میدان خواهد بود؟