بامداد چهارشنبه گذشته ، هنوز هنگامی که هوا هنوز تاریک بود ، عامل جنایت میدان کاج تهران ، به دار مجازات آویخته شد.
در آن نخستین ساعات بامداد و در آن تاریکی و سرما صدها نفر در محل اعدام گرد هم آمده بود تا شاهد مرگ کسی باشند که در آبان امسال ، در نزدیکی همان محل جوانی را بی رحمانه مجروح کرده بود و مانع از آن شده بود که او را به بیمارستان ببرند و به همین دلیل نیز ، جوان مجروح ، جان داد.
وقتی گزارش تصویری صحنه اعدام را دیدم و انبوه جمعیتی که برای تماشا آمده بودند را مشاهده کردم ، با خود پرسیدم " اگر گفته می شد برای نجات جان یک نفر در این تاریکی بامداد و سرمای زمستان جمع شوید ، آیا همین افراد که برای تماشای مرگ آمده اند باز به همین تعداد گرد هم می آمدند؟!
پاسخ به این سوال سخت است اما در همین آبان ماه ، همین مردم ، شاهد مرگ جوانی بودند که توسط همین فرد اعدام شده ، مجروح بود و بر زمین افتاده بود ولی هیچ کس ، حتی یک نفر هم به نجاتش نیامد و آنقدر از او خون رفت که تمام کرد!
راستی از پرونده آن دو پلیسی که متهم بودند در این ماجرا تعلل کرده بودند به کجا رسید؟
جعفر محمدی - سردبیر
کاملا موافقم با حرفاتون .
2 - اگر قرار بود در ملاء عام اعدام نكنند مي توانستند در همان زندان اعدام كنند اعدام در ملاء عام براي اين بود كه از فردا با ديدن اين صحنه كسي جرأت چنين جسارتي پيدا نكند.
3 - از اصل مسئه و بي بند و باري و فساد در جامعه غافل شده اي بايد براي اين مشكلات آسيب شناسي شود و كاري از دست پليس بر نمي آيد.
چه بر کف خیابان! چه بر سر چوبه ی دار!
ولي چه ارزان شده جان آدمي !
مردم خواستند چرا کسی از نیروی انتظامی مانع نشده.
والا از این قتل ها که در روزنامه ها هر روز می نویسند.
حیف که اصل ماجرا با این کار فراموش شد.