عصر ایران ورزشی، اهورا جهانیان- گزارش جواد خیابانی در بازی بارسلونا – رئال مادرید، هر چند که تا حدی بهتر از سایر گزارشهای ضعیف این گزارشگر بود، ولی می تواند بهانه ای باشد برای بررسی عملکرد خیابانی.
جواد خیابانی از اوایل دهه 70 وارد تلویزیون ایران شد و به تا جام ملتهای آسیا در سال 1375، به عنوان گزارشگری حاشیه ای، که بازیهای کم اهمیت را گزارش می کرد، در تلویزیون فعالیت داشت.
تا پیش از جام ملتهای 1996 ( 1375 ) آسیا، شفیع و بهروان و صالح نیا گزارشگران اصلی تلویزیون بودند که جام جهانی 90 و جام ملتهای اروپا در سال 1992 و سپس جام جهانی 1994 را گزارش کردند. ( البته در جام 94 جهانگیر کوثری هم به جمع گزارشگران سیما اضافه شده بود. )
خیابانی از جام ملتهای 96 برای فوتبالدوستان ایران به چهره ای شناخته شده بدل شد. وی در آن جام ملتها تا قبل از بازی ایران – کره جنوبی، هنوز همان مرد خجالتی و محجوب روزهای آغاز کارش در تلویزیون بود. فقط بازی را گزارش می کرد و پس از بازی هم در برابر مفسر برنامه اظهار فضل نمی کرد. نجیبانه سئوال می پرسید و جواب می شنید.
اما پس از پیروزی 6 بر 2 ایران در برابر کره جنوبی، یخ خیابانی هم شکست. با فتح الفتوح تیم ملی ایران، آتشفشان میهن پرستی خیابانی هم فوران کرد و از آن پس رفتار و گفتارش در برابر دوربین سیما تغییر کرد. پیش از بازی با عربستان در نیمه نهایی همان جام، خیابانی دیگر شومنی کامل شده بود.
از آن هنگام به بعد، دیگر خیابانی ای دیگر را در تلویزیون دیدیم. گزارش تاریخی بازی ایران – استرالیا هم مزید بر علت شد که جواد آقا در تلویزیون بیش از پیش احساس راحتی کند.
خلاصه اینکه به تدریج جواد خیابانی خجالتی بودن و گزارشگری صرف را کنار گذاشت چرا که اکنون تلویزیون " خانه " او بود و او می توانست در حین بازی هر جور که می خواهد گزارش کند و در حین گزارش هر چه که دوست دارد بگوید. یعنی خیابانی مقید بودن به ظوابط یک گزارش حرفه ای و خوب را کنار گذاشت و بر پایه اهواء خویش هر چه که می خواست می گفت.
مثلاً در بازی ایران و عربستان در مسابقات راهیابی به جام جهانی 2002، در اواخر بازی که پیروزی 2 بر 0 ایران بر عربستان مسجل شده بود، گفت: " عربستان امروز در حد یک تیم روستایی بازی کرد. " بدیهی است که هیچ گزارشگر عاقلی رقیبی جدی که همواره از او شکست خورده ایم، این گونه حرف نمی زند ولی خیابانی برای اینکه " عقده های ضد عرب" خود را بگشاید، چنان حرفی زد و این یعنی گزارش بازی بر پایه اهواء گزارشگر.
اما چه شد که خیابانی هم به سرنوشت بهرام شفیع بدل شد؟ پاسخ همان است که در ابتدا گفتیم. وقتی که تلویزیون برای گزارشگر به " خانه خاله " بدل شود، او احساس می کند در حین گزارش می تواند بگوید هر آنچه را که دل تنگش می خواهد.
علاوه بر این خیابانی نیز مثل شفیع، گرفتار نوعی خودشیفتگی است که نه تنها گزارش وی را بی کیفیت می کند بلکه اعصاب بینندگان را هم خرد می کند. برای خیابانی مهمترین چیز در حین گزارش، حرف زدن خودش است و حرفهای خودش.
بسیار پیش آمده است که خیابانی در حال طرح موضوع خاصی بوده و ناگهان صحنه مهمی پیش آمده است، ولی او باز هم حرف خودش را دنبال کرده است. انگار که حرف زدن او مهمتر از گزارش بازی است! و انگار که پای تلویزیون نشسته اند تا افاضات جواد خیابانی را بشنوند ولو در صحنه ای که رئال مادرید در حال گشودن دروازه بارسلونا است.
مثلاً در دقیقه 26 بازی بارسا – رئال، یک توپ خوب توعمق در اثر ضربه سر پویول به پدرو رسید و پدر و هم در حال پیشروی به سمت محوطه جریمه رئال بود، ولی خیابانی از آنجایی که مشغول صحبت درباره نحوه جاگیری بازیکنان بارسا در صحنه قبلای بود، حاضر به گزارش لحظه پیشروی پدرو به سمت هجده قدم رئال نشد.
علت این خصلت خیابانی چیزی جز خودشیفتگی نیست؛ زیرا آدم خودشیفته، اگر توان سخنوری داشته باشد، با حرف زدن خودش خیلی حال می کند ( ! ) و معمولاً توان قطع کردن سخن خود را ندارد. و گر نه چه کسی باور می کند که خیابانی قدرت درک این نکته بدیهی را نداشته باشد که پرداختن او به یک نکته حاشیه ای در حین گزارش، در برابر صحنه حساسی که در حین بازی پدید آمده است، هیچ ضرورت و اهمیتی ندارد.
خیابانی این نکته را می داند ولی توان به کار بستن آن را ندارد. یعنی می داند که حرکت مسی به سمت محوطه جریمه رئال مادرید به مراتب مهمتر از هر حرف دیگری است که او در آن لحظه از بازی مشغول بیان آن است. ولی دانایی همیشه توانایی نمی آورد. آنچه که مهم است این است که جواد آقا به خودش توهین نکند. اگر او حرفش را نیمه کاره رها کند، یعنی برای حرف خودش ارزش قائل نشده است و اگر او برای خودش ارزش قائل نشود، چطور می تواند از دیگران بخواهد برایش ارزش قائل شوند؟!
علاوه بر این ها، جواد خیابانی همانند پیمان یوسفی دید خوبی در حین گزارش ندارد و بارها و بارها شاهد بوده ایم که متوجه فعل و انفعالات بازی نشده و در توضیح ماوقع، ره به خطا سپرده است.
مثلاً در همین بازی چند شب پیش رئال و بارسلونا، ضربه آزاد ژاوی بازیکن بارسلونا، در دقیقه 30 به دست یکی دو بازیکن دیوار دفاعی رئال خورد اما اور خطای هند نگرفت و بازی ادامه پیدا کرد. در ادامه بازی، بازیکنان رئال در میانه میدان بر روی بارسلونایی ها خطا کردند و داور به نفع بارسلونا خطا گرفت و به ژاوی هم بابت اعتراضش نسبت به صحنه قبل، اخطار داد.
اما توضیح خیابانی درباره تمام این فعل و انفعالات این بود که ضربه ژاوی به دست بازیکنان رئال خورد و داور هند را نگرفت و ژاوی در ادامه بازی در وسط زمین خطا کرد و به دلیل خطایش اخطار گرفت! و چند ثانیه بعد که بارسلونایی ها توپ را به گردش درآوردند، " آقای اعصاب خرد کن " درباره توضیح مضحکش هیچ توضیحی نداشت و حتی شجاعت عذرخواهی نسبت به خطای فاحش خود را هم نداشت و خرمن خطایش را به باد سکوت سپرد تا در زمین ضمیر بیننده پراکنده شود.
سکوتهای اعصاب خرد کن خیابانی در حین گزارش بازی، از دیگر نقاط ضعف گزارشگری اوست. علت این سکوتها احتمالاً مشغولیت او به لپ تاپش است. مثلاً در بازی رئال و بارسلونا، در دقیقه 37 حساس ترین فرصت رئال در نیمه اول ایجاد شد که طی آن ضربه سر بازیکن رئال در شرایط بسیار خطرناکی از روی دروازه بارسلونا راهی اوت شد اما گزارشگر پر حرف ما خواب بود و روی این صحنه لام تا کام حرف نزد.
البته گاهی اوقات هم جواد آقا واقعاً خوابش می آید. مثلاً در بازی حساس و دیدنی یوونتوس و رئال مادرید در نیمه نهایی لیگ قهرمانان 2003، خیابانی نه تنها کم حرف می زد بلکه در لابلای سکوتهای طولانی اش، صدای خمیازه اش نیز به گوش می رسید!
باری در نقد جواد خیابانی، سخن بسیار است و نکته ها چون تیغ پولاد است تیز. باشد که روزی عملکرد این گزارشگر را به تفصیل به نقد بکشیم و داوری کارشناسان و افکار عمومی را راجع به گزارشگری جواد خیابانی جویا شویم. جام جهانی 2010 فرصت خوبی است تا خیابانی اصلاحاتی را در شیوه گزارشگری اش اعمال کند.
اقا راستی این آقاپرسپولیسیه و مزدک میرزایی هم همینطور تیمشون ببازه انگار تمام غمهای دنیارو رو سرشون ریختن یه پرسپولیسی پاس ساده بده با آب و تاب تعریف میکنن اما اگه استقلالی گل بزنه خیلس سریع ازش رد میشن بعدشم بیشتر میزارن به حساب غفلت خط دفاع تیم مقابل خسته نباشید عصر ایرانیا
حالا بگرد پیداش کن.
اصلاح شد. با تشکر. ( نویسنده یادداشت)
من نمیدونم چرا از توانمندیهای آقا جواد دربرنامه های مناسب شخصیتش استفاده نمیشه..مثلا مثل آقای هاشمی که برنامه مسابقات تلویزیونی رو اجرا میکنه!!!!
آخه ایشون رو چه به ورزش؟!
البته فکر کنم خیابانی توی امور دوبلاژ انیمیشن های سیما هم موفق بشه!!
ایکاش در مورد اظهارت ایشان بعد از باختهای تیم ملی هم می نوشتید که چطور همه چیز رو ماست مالی میکنه!
آیا نمی شد نقطه ضعف های وی را محترمانه تر به وی گوشزد کرد؟
به راستی به درون خود مراجعه کنیم چرا اینقدر پرخاشگرانه نقد می کنیم؟
گزارشگر بازی رو باید همانطور که هست برای بیننده گزارش کنه نه اینکه برای افکار مردم تعیین تکلیف کنه.ضمننا من نمیدونم که خیابانی نژاد پرست هست یا نیست چون خودش هم ترکه و جزو ما نیست.
ممنون ار اين نقد جالب. واقعا اين گزارش بازيهاي مهم آقاي خياباني هم داستاني شده.
آقا نمشه حداقل اين بازي هاي استقلال رو ايشون گزارش نكنن تا ما با اعصاب راحت بتونيم بازي را ببينيم؟؟؟
من نمي دونم اين مسئولين صدا و سيما واقعا اين نقدها و ايرادها رو متوجه نميشن؟؟
ممنون از اين نقد جالب. واقعا اين گزارش بازيهاي مهم آقاي خياباني هم داستاني شده.
آقا نمشه حداقل اين بازي هاي استقلال رو ايشون گزارش نكنن تا ما با اعصاب راحت بتونيم بازيو ببينيم؟؟؟
من نمي دونم اين مسئولين صدا و سيما واقعا اين نقدها و ايرادهارو متوجه نميشن؟؟
من خيلي اهل فوتبال نيستم
اما با گزارش خياباني هم مشكلي ندارم
بعد از فردوسي پور خياباني بهترينه...
صدا و سیما هم که هر کار دلش بخواد می کنه چرا این بازی حساس رو دادن به اقا جواد!!!
یادمه تو یه بازی پرسپولیس که این آقا گزارش میکرد یه صحنه کمک آفساید گرفت و تو صحنه آهسته معلوم بود که آفساید نبوده. ولی ایشون که صحنه آهسته رو ندیده بود گفت اگه ممکن باشه صحنه آهسته رو ببینیم که آفساید بوده یا نه! چند لحظه بعد دوباره صحنه آهسته رو نشون دادن ولی آقا ساکت بود و چند دقیقه بعد گفت خوب صحنه آهسته رو هم ندیدیم که بدونیم آفساید درست بود یا نه!!
وای که دل خیلی ها از این آقا خونه!!!
منم جزء منتدان پر و پا قرص گزارشگري آقاي خياباني هستم.
اما لحن اين نقد اصلاً خوشايند نيست و شخصيت نقاد هم با اين نوع نوشتن به نظرم زير سواله!
كي پشت توپه ؟ رونالدو
به كي مي خواد گل بزنه ؟ به بارسلونا
آيا اون موفق ميشه گل بزنه يانه ؟
پشت توپ مي ايسته دستاش رو به كمرش مي زنه . پاهاش رو باز مي كنه .
من كه هر موقع خياباني گزارش مي كنه صداي تلويزيون رو قطع مي كنم . از بس چرت و پرت ميگه
خياباني طرفدار هم زياد داره
نظریات شما درست ، با عنایت به رسالت خطیرتان در کسوت خبرنگاری و گزارشگری که با هدف نهی از ،به نوعی منکر انجام میدهید ، اکیدا خواهشمندیم
که مطالب مربوط به موضوع " گزارش بر پایه اهواء و شومنی و خودشیفتگی و ......... را درمورد آقای فردوسی پور با تاکیدات فراوان متذکر شوید .
بهترین صفتی بود که میشد پیدا کرد.
واقعا چرا چند تا گزارشگر جدید مثل فردوسی پور استخدام نمی کنن؟
دوستان گرامي در عصر ايران بسيار نكوست جهت افزايش توانايي و يا هشدار به نقاط ضعف به نقد بپردازيم وليكن موارد مطرح شده در اين مقاله بسيار كوبنده و خارج از موازين اخلاقي ايست ، مطمعنآ اين آقا نكات مثبتي هم دارند كه بد نبود حداقل به چند مورد آن اشاره ميكرديد. با تشكر
ظاهر قضیه این هست که همه چیزمون زد و بندی هست و گزارش کردن جناب خیابانی هم کاملا سفارشی و دستور از بالاست وگرنه از نظریات جمیع دوستان کاملا مشخصه که ایشون هم مثل خود صداو سیما عملکردش مناسب نیست.
( نویسنده یادداشت: نخیر، بنده حتی یک بار هم با آقای خیابانی برخورد نداشته ام )
توسط فردوسی پور به داوری مردم گذاشته شود. تا همه ببینند چقدر اعصاب مردم از این نوع گزارشگران خراب است ؟!
اینو قبول دارم که ایراد زیاد داره اما شک نکنید این همه انتقاد دلیل شخصی داره نه عمومی
کار شما واسه این نقد تند شبیه گزارش خیابانیه(البته به قول خودتون)که میگید راجع به چیزایی حرف میزنه که بهش مربوط نیست
نوع نگاهتون قشنگ نبود
موفق باشی عصرایران