"خرداد" ماه مناظره ، انتخابات و باقی قضایا
عصرایران؛ محمود فرجامی- خیلی ها معتقدند خیلی خوب بود که سال 88 خرداد نمیداشت. احتمالا میلیونها نفر با انگیزههای مختلف با طنزنویسی که نمی داند چطور از خرداد این سال گزارش بنویسد هم عقیدهاند ولی به هر حال چارهای نیست .
این ماه ماه انتخابات و حوادث پس و پیش آن بود. حوادث پیشاش البته قابل ذکرتر است: نتایج بررسی صلاحیت نامزدها در این ماه توسط شورای نگهبان اعلام شد که بر اساس آن مشخص شد رضایی، کروبی، احمدینژاد و موسوی برای ریاست جمهوری به رقابت خواهند پرداخت.
کروبی با انتخاب شعار "تغییر" و مشاوران و حامیانی نظیر کرباسچی، عبدی، کدیور، ابطحی و سروش در این سوی طیف اصلاح طلبان قرار داشت و احمدینژاد با انتخاب شعارهایی که از فرط عظمت در این گزارش نمیگنجند و یارانی نظیر رحیم مشائی، کلهر، بذرپاش، محرابیان و... در آن سوی مخالف اصلاح طلبان قرار گرفت.
درمیانه رضایی اصولگرا با شعارهایی بعضا اصلاحطبانه قرار داشت و موسوی اصلاحطلب با منشی اصولگرایانه و حامیانی نظیر خاتمی و بیشتر گروه ها و جریان های داخلی اصلاحطلب.
با شروع زمان قانونی فعالیت تبلیغاتی، هر چهار کاندیدا به انجام نطقها و مصاحبهها و میتینگها پرداختند و خیلی زود مشخص شد که رقیب اصلی و جدی احمدی نژاد، میرحسین موسوی است.
شبهای تهران و تقریبا تمام شهرهای بزرگ ایران شاهد حضور گرم و شاد طرفداران کاندیداها بود که به طور مسالمتآمیز در کنار یکدیگر به فعالیت میپرداختند.
یک روزنامهنگار در یکی از همینشبها که یکی از شادترین شبهای تهران در چند دهه گذشته بود چنان از رفتار محترمانه و مسالمتآمیز طرفداران کاندیداها با یکدیگر به وجد آمد که نوشت با این روحیه و مشارکت مردمی، مهم نیست که چه کسی پیروز انتخابات است و آنکه پیروز نهایی است مردم هستند (این خبرنگار از 23 خرداد تا امروز دهانش باز و چشمانش به یک نقطه خیره مانده و با کسی حرف نمیزند!)
صدا و سیمای جمهوری اسلامی در جریان انتخابات سال 88 برای نخستین بار برنامه مناظره دو به دوی کاندیداهای ریاست جمهوری را راه انداخت که در ابتدا استقبال و بعدها به شدت نکوهش شد.
اما در ایام استقبال، نامزدهای ریاستجمهوری دو به دو با همدیگر و در حضور آدم عجیب و غریبی که گویا قرار بود نقش مجری بیطرف را داشته باشد به بحث با یکدیگر پرداختند که در دومین شب از این مناظرهها که بین موسوی و احمدی نژاد بود به مناظرههای تاریخ ساز بدل شد.
در آن شب احمدینژاد نه فقط به طرف مقابل و سایر کاندیداها بلکه به خانوادههای برخی از مسئولان نظام نظیر هاشمی و ناطق (از نوع رفسنجانی و نوری) حمله سختی برد و نهایتا کل این جریان را دسیسه هاشمی برای ساقط کردن دولت دانست.
او حتی رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام (هردو نفر هاشمی رفسنجانی) را متهم به تماس با بیگانگان برای فشار بر دولت کرد، دولت زمان جنگ را زیر سوال برد و دست آخر هم در مقابل فردی که با چشمان از حدقه درآمده در مقابلش فقط "چیز" میگفت، گفت که عکس مدارک همسرش را به همراه آورده است.
از آن شب به بعد که رئیسجمهور قانونی یک کشور با آن شیوه به مناظره پرداخت همه فهمیدند که این انتخابات بی نظیر خواهد بود.
موسوی در شبهای بعد به شدت و با ادبیات بسیار تندی جواب احمدینژاد را داد، آمارهای او را زیر سوال برد و ادب مرد را به ز دولت او دانست و نزدیک بود مجری برنامه را که پس از چند شب عدل در میانه سخنان او زبان باز کرده بود و تذکر می داد را کتک بزند.
مناظره کروبی با احمدی نژاد هم با افشاگریها و ادبیات مشابهی برگزار شد و مناظره احمدینژاد با محسن رضایی هرچند آرامتر اما با متهم کردن تلویحی یکدیگر به اتهاماتی همراه شد که مسلمان نشنود کافر مبیناد. (البته دیدند و شنیدند)
از راست به چپ: موسوی، مجری یا همان ساعت شماطهدار، احمدی نژاد
آخرین لبخند طرفین پیش از شروع مناظره
این مناظرهها نه فقط بر فضای سیاسی و اجتماعی کشور تاثیر بسیاری زیادی گذاشت بلکه حتی تا ادبیات و فولکلور هم سریعا نفوذ کرد. از همان شبها بود که تکه کلامهایی نظیر «چیز»، «بگم؟ بگم؟»، «خوشم آمد به هوشت»، «فدرالیسم اقتصادی»،«سندش هم موجوده»،«ننه جون مهدی»،«یکی گفت من در وسط کره زمین وایسادم. گفتند از کجا معلوم؟ گفت باور نداری وردار متر کن»، «ادب مرد به ز دولت اوست» در دهان مردم افتاد و علاوه بر این مشخص شد که میزان رفاه در ایران در حال حاضر از پیشرفتهترین کشورهای اروپایی هم بیشتر است (سندش هم موجود بود!) و شایع شد که پس از انتشار برخی نمودارها، پشت دیوار سفارتخانههای ایران در اروپا و آمریکای شمالی صف متقاضیان مهاجرت به ایران شکل گرفته است.
در این ایام نهضت اضافه حقوق و توزیع سهام عدالت و افتتاح پروژههای عمرانی ناتمام آغاز شد که در نتیجه تعجیل برای خدمترسانی هرچه بیشتر به مردم، در جریان افتتاح راه آهن زاهدان بم، قطار از ریل خارج شد و راهآهن اصفهان شیراز هم حکایتش تا کنون باقی است.
اما در عوض شهر شیراز شاهد اتفاق تاریخی دیگری بود و آن سخنرانی غلامحسین الهام عضو شورای نگهبان در میتینگ انتخاباتی احمدینژاد به جای وی بود.
در چنین شرایطی روز 22 خرداد فرا رسید که البته با قطع سراسری سرویس پیامک 9 ساعت پیش از آغاز زمان رای گیری، مشخص شد برخی دوستان به استقبال آن نیز رفتهاند.
این استقبال با اختلال در روند دسترسی به اینترنت جانانه تر شد. در این روز تاریخی بنابه آمار رسمی نزدیک به 80 درصد واجدین شرایط به پای صندوق های رای رفتند که از حیث مشارکت مردمی بیسابقه بود والبته از چند حیث دیگر که به بعضی از آنها خواهیم پرداخت بیسابقهتر هم شد.
در حالی که هنوز ساعات رای گیری به پایان نرسیده بود برخی رسانه ها و در راس آنها فارسنیوز خبر از برتری احمدینژاد در انتخابات دادند.
از آن سو میرحسین موسوی هم چند ساعت بعد و در حالیکه مقدار اندکی از آرا شمارش شده بود در یک کنفرانس خبری خبر از پیروزی قاطع خودش داد و از طرفدارانش خواست که آماده برگزاری جشن پیروزی شوند.
اما فردا رسانهها و منابع رسمی خبر از پیروزی احمدینژاد دادند و از همان موقع تعداد اندکی از مردم (که میزان اندکیشان نیازی به شرح و توضیح ما ندارد) شروع کردند به اعتراض نسبت به نتایج اعلام شده.
در این گیرودار اعلام شد که عصر روز یکشنبه و با حضور احمدینژاد و طرفدارانش در میدان ولی عصر تهران جشن پیروزی احمدینژاد برگزار میشود.
میرحسین موسوی در همین روز نهضت بیانیه دهیاش را با انتشار نخستین بیانیهاش آغاز کرد که تا الان ادامه یافته و در تولید ناخالص ملی ابتکاری نو محسوب میشود و طبعا کروبی هم به رشته مورد علاقه خود یعنی نامه نویسی اعتراضی مشغول شدو عدهای هم (باز هم اندک) شروع به سر و صدای بر بالای بامها کردند.
روز یکشنبه جشن پیروزی احمدی نژاد در میدان ولی عصر برگزار شد. حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان که چند ماه بعد خودش هم به دور دوم ریاست جمهوریاش رسید پیروزی را به همتای ایرانیاش تبریک گفت .
احمدی نژاد اما "بعضی از معترضان"(و نه همه آنها) را "خس و خاشاک" خواند که جمله ای تاریخی شد و از فردا اثرات خودش را نشان داد.
اما پیش از فردای آن روز باید به شب 25 خرداد بپردازیم که عدهای به کوی دانشگاه تهران ریختند و دانشجویان آنجا را به شدت مضروب ساختند. هنوز مشخص نیست چرا هروقت در فضای سیاسی کشور اتفاق مهمی میافتد یا میخواهد بیفتد دانشجویان ساکن در کوی دانشگاه تهران مضروب و مصدوم و دستگیر می شوند ولی آنچه مشخص است این است که هویت مهاجمان همیشه نامشخص است!
برای فردای آن روز ساعت 16 میرحسین موسوی درخواست مجوز راهپیمایی کرده بود که با آن موافقت نشد اما با این حال عده ی اندکی از معترضان به خیابان آمدند و از میدان فردوسی تا میدان آزادی راهپیمایی کردند. گفته شد قالیباف جمعیت را حدود 3 میلیون نفر تخمین زده که بعدا قالیباف گفت من این حرف را نگفتم. در این راهپیمایی موسوی و کروبی و تقریبا تمام اصلاحطلبان مهم بجز محمد خاتمی حضور داشتند که تقریبا تمام آنها بجز همین سه نفر طی چند روز بعدی دستگیر شدند.
از میان دستگیرشدگان فقط محمدرضا خاتمی را خاتمی توانست بیرون بیاورد که همین امر نشان داد محمد خاتمی آنقدرها هم که میگویند منفعل نیست و گه گاهی کارهایی دست کم برای داداش خودش میکند.
در انتهای همین روز در مقابل یک پایگاه نظامی بسیج که گویا کسانی قصد ورود غیر مجاز به داخل آن را داشته بودند تیراندازی صورت گرفت که در نتیجه آن 7 نفر کشته و عده ی بخت برگشته تری دستگیر و به بازداشتگاهی موسوم به کهریزک برده شدند.
در این میان ، بیست و هفتم خرداد روز بازی تیم فوتبال تیم ملی ایران در مقابل تیم کره جنوبی و آخرین شانس ایران برای صعود به جام جهانی بود.
اما تیم ایران باخت که هیچ بعید نیست دلیل آن، همان شش بازیکنی باشند که دستنبندهایی به رنگ خاصی به دست بستند.
اما عجیب آن بود که این باخت و به خصوص مساله صعود تیم ایران به جام جهانی که در سال های اخیر به یکی از مهمترین مسائل ملی و میهنی تبدیل شده بود نه فقط واکنش چندانی برنینگیخت بلکه حتی برخی رسانه ها تیتر زدند: "چرا مردم از باخت تیم ملی خوشحال شدند؟"!
مربی تیم ملی در این هنگام افشین قطبی بود که پس از برکناری از سرمربیگری تیم ملی دوباره به تیم دعوت شده بود.
راهپیماییها در این ایام همچنان ادامه یافت و به موازات آن قرار بر بازشماری درصدی از آرا شد. افرادی هم عازم میانجی گری شدند که دست خالی برگشتند. این اوضاع ادامه یافت تا روز 29 خرداد که نماز جمعه آن روز در تهران را خود رهبری اقامه کردند. ایشان در آن روز ضمن گلایه و نادرست خواندن برخی اتهامات مطرح شده از سوی احمدی نژاد، دروغگو خواندن وی را که رئیس جمهور قانونی کشور بود توسط سایرین را محکوم کردند و همچنین ضمن دفاع از هاشمی، مواضع احمدینژاد را نزدیکتر از وی به موضع خود اعلام کردند. مهمتر از همه اینکه صحت انتخابات را تایید کرده و سایرین را از راه انداختن هرگونه راهپیمایی اعتراض آمیز بی مجوز پرهیز دادند.