كيهان:رمز تشكيل خاورميانه اسلامي«رمز تشكيل خاورميانه اسلامي»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن ميخوانيد؛«فلسطين آزاد خواهد شد؛ در اين هيچ شبهه اي نداشته باشيد، فلسطين قطعا آزاد خواهد شد و به مردم برخواهد گشت و در آنجا دولت فلسطين تشكيل خواهد شد در اين ها هيچ ترديدي نيست... شكي نيست كه براساس حقايقي كه خداي متعال تقدير كرده است، خاورميانه جديد شكل خواهد گرفت. اين خاورميانه، خاورميانه اسلام خواهد بود.»
اين بخشي از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با جمعي از مسئولان گروه هاي مبارز فلسطيني است كه چند روز پيش بيان شده است. جانمايه كلام رهبري اين است كه به زودي در چارچوب مرزهاي جغرافيايي ايران و كشورهاي همسايه ايران، «بلوك خاورميانه اسلامي» تشكيل خواهد شد. براساس نظر اكثر صاحب نظران «جغرافياي سياسي»، خاورميانه از مرزهاي شرقي ايران آغاز مي شود و به مصر ختم مي گردد.
بنابراين خاورميانه عمدتاً بخش آخر آسياي غربي به حساب مي آيد از نظر شمال و جنوب مرزهاي شمالي ايران و تركيه بخش شمالي و مرزهاي جنوبي عمان و يمن- در شبه جزيره- بخش جنوبي خاورميانه را تشكيل مي دهد و بطور كلي شامل كشورهاي ايران، تركيه، عراق، عربستان، قطر، كويت، بحرين، امارات، عمان، يمن، اردن، لبنان، سوريه، فلسطين و مصر خواهد بود. اين خاورميانه با يك واژه به هم گره مي خورد و آن اسلام است و البته هر كدام از اين كشورها يا دسته اي از آنان در خصوصيات ديگر از هم جدا مي شوند مانند تشيع و تسنن، عرب، ترك، فارس، آسيايي، آفريقايي، سفيدپوست، سياه پوست، بالنسبه فقير بالنسبه غني و... بايد اضافه كرد كه آمريكايي ها تلاش كرده اند تا با زايش مفهوم «خاورميانه بزرگ» قواره اسلامي اين منطقه را با اضافه كردن هند و بعضي از كشورهاي غيرمسلمان آسياي ميانه و نيز بعضي از كشورهاي مسيحي آفريقاي غربي بشكنند كه البته موفق نشده اند و در اين مقاله هم محل بحث ما نيست.
تقسيم بندي خاورميانه به 15كشور ياد شده اختراع ما نيست، «دايره المعارف ويكي پديا» متعلق به غرب است و دفتر آن هم در آمريكاست، اين 51كشور را براساس يك «تقسيم بندي سنتي» خاورميانه دانسته است. اين منطقه طي قرن هاي اخير مورد توجه خاص قدرت هاي بين المللي بوده و تضاد منافع آنان منجر به بروز كشمكش ها و حتي جنگ هاي فراواني شده است و هنوز هم نشانه هاي فراواني از قريب الوقوع بودن درگيري ها در اين منطقه به چشم مي خورد. براساس اكثر تحليلهاي كارشناسي، دخالت غرب عمده ترين منبع و منشأ درگيري ها در اين منطقه بوده است و اين موضوع سبب نفرت فزاينده مردم در خاورميانه عليه غرب شده و در عين حال اين نفرت نسبت به غرب، بسترساز تشكيل دولت هاي ملي و اسلامي بوده است.
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران موج سنگين گرايش به تاسيس دولت مشابه ايران همه منطقه و حتي فراتر از آن را فرا گرفت به گونه اي كه در كمتر از يك دهه تاثيرات عميقي در ساخت سياسي جهان اسلام و بخصوص خاورميانه برجاي گذاشت اولين علامت هاي آن در پيروزي حزب اسلام گراي سلامت - به رهبري رجايي كوتان- در تركيه، پيروزي پارلماني جنبش النهضه در تونس، پيروزي قاطع حزب اسلام گراي عباس مدني و علي بلحاج در الجزاير، پيدايي انتفاضه اسلامي در فلسطين، پيروزي پارلماني اخوان المسلمين در اردن، پيدايي جنبش اسلام گرا در لبنان، پيدايي حزب اسلام گراي التحرير در عربستان، خيزش اسلام گرايي در عراق و... ظاهر گرديد و اين موضوع ضمن آنكه شور و شوق فراواني را در ميان مسلمانان به وجود آورد غرب و نظام هاي وابسته به غرب در اين منطقه را بشدت نگران كرد و آنان را به مقابله جدي و خشن با آن كشاند اين تقابل اگرچه در كوتاه مدت تاثيراتي را بر جاي گذاشت ولي در درازمدت مغلوب بازخيزي اين موج گرديد.
موج اسلام گرايي از اواخر دهه 1360 تا اواسط دهه 1370 بشدت سركوب گرديد و براي مدتي گمان ها به اين سمت رفت كه اسلام گرايي را با اقدامات سخت گيرانه مي توان مهار كرد ولي درست از نيمه دوم دهه 1370 بار ديگر موج اسلام گرايي تشديد شد در تركيه حزب اسلام گراي فضيلت به رهبري نجم الدين اربكان به پيروزي نسبي رسيد، فلسطين با شكست طرح هاي اسلو (07) و مادريد (27) به سمت انتفاضه جديد رفت، در لبنان صهيونيست ها جنوب را تخليه كردند.
اين موج جديد با پيروزي دكتر احمدي نژاد در آخر نيمه اول دهه 1380- كه از تاكيد مردم ايران بر آموزه هاي اسلامي حكايت كرده و كاذب بودن ادعاي ليبرال هاي غرب زده را نشان مي داد- جان تازه اي گرفت و به اتفاقات مهمي در خاورميانه منتهي گرديد. در تركيه اگرچه دولت ائتلافي اربكان دوام نياورد ولي موج جديد اسلام گرايي به رهبري عبدالله گل و اردوغان به پيدايي يك دولت غيرائتلافي اسلام گرا كمك كرد و اين بار مجلس، دولت، نيروهاي مسلح و ساخت ديپلماتيك تركيه به اختيار اسلام گراها درآمد.
اسلام گرايي در لبنان، اسرائيل را در جنگ سنگين و پرشدت 33روزه شكست داد و در فلسطين، اين رژيم را در جنگ پرشدت 22روزه به عقب نشيني واداشت، اسلام گراها در فلسطين دولت تشكيل دادند و در لبنان حزب الله موقعيت مقاومت را در ساختار سياسي اين كشور تثبيت كرد.
در سوريه اسلام گرايي توانست دولت نوپاي بشار اسد را در مقابل موج سنگين جبهه مشترك غربي- عربي- به بهانه ترور رفيق حريري در لبنان- حفظ كند، در سودان اسلام گرايي توانست دولت عمر البشير را حفظ كند، در كومور اين جنبش يك اسلام گرا رابه رياست جمهوري رساند. در وضع عمومي اريتره و موريتاني كه متحد اسرائيل بودند، تحول اساسي پديد آمد و... اين موج در ايران بار ديگر و با شدت بيشتر جبهه غرب گراها را به عزيمت واداشت و احمدي نژاد را با راي بيشتر بر كرسي رياست جمهوري نشاند.
موج سنگين اسلام گرايي كه در حد فاصل اواخر دهه 1360تا اواخر دهه 1370تا حدي مهار گرديد در دهه 1380با شدت بسيار بيشتر استمرار يافت و توانست بخش قابل توجهي از خاورميانه را آزاد سازد و يك «بلوك قدرتمند» را در اين منطقه شكل دهد.
رخوت دهه 1370 عده اي را به طمع انداخته بود اما در همان موقع
انديشمنداني در غرب بودند كه غرب را از خوشخيالي برحذر مي داشتند.
«جوديس ميلر»- Judith Miller در ژوئن 1996م- دي 1374ش- در مقاله اي با عنوان «اسلام گرايي، يك موج فراينده»-fundamentalist Islam at lary: Acresting wave كه روزنامه نيويورك تايمز آن را چاپ كرد و به دليل اهميت آن، در مجله Middle Eeast Quarterly بازتاب پيدا كرد نوشت: «پس از جنگ 1991-1370- خليج فارس- يعني جنگ اول آمريكا و عراق- بسياري از تحليلگران ساده لوح پندارشان اين بود كه آمريكا، نظم جديدي را بر پايه دمكراسي، كاپيتاليسم و حقوق بشر در اين منطقه پي ريزي خواهد كرد. اما جنبش هاي راديكال اسلامي كه متعهد به ايجاد دولت هاي اسلامي مبتني بر ادغام توسعه اقتصادي و عدالت اجتماعي هستند، مقاومت كرده اند، در برخي از كشورها حوزه نفوذ گسترده اي يافته اند و اين نظم آمريكايي را تهديد مي كنند.
حتي در كشورهايي كه دورنماي ضعيفي از حكومت جريان هاي اسلامي به چشم مي خورد اين اسلام است كه نوع زندگي روزمره، زبان سياست، فرهنگ ملي و سنت هاي درازمدت را تعيين مي كند.»
اين محقق آمريكايي كه مدت مديدي را در خاورميانه سپري كرده است سپس مي نويسد:«موج اسلام گرايي در اين منطقه آنقدر قوي است كه در بسياري از كشورهاي عربي حتي رهبران سكولار به اسلام متوسل شده اند تا به قدرت خود بيفزايند.» امروز نزديك به 51سال از تحليل «ميلر» مي گذرد و بخش مهمي از خاورميانه عملاً بصورت يك بلوك عمل مي كنند و از قضا از شرقي ترين تا غربي ترين نقطه خاورميانه را پوشش مي دهند يعني از ايران تا لبنان و فلسطين حالا اسلام گرايي ديگر فقط يك جنبش و نهضت نيست بلكه علاوه بر آن شامل «دولت هايي» هم مي شود، البته دولت سازي جنبش اسلام گرايي به خاورميانه محدود نيست.
براساس وضع فعلي مي توان چشم انداز آينده را مشخص كرد و حالا ديگر اين چشم انداز برخاسته از يك نظريه پردازي صرف نيست بلكه در متن و وراي آن، حقيقت ملموس گرديده است. در اين «بلوك خاورميانه اسلامي» فلسطين جايگاه ويژه و برجسته اي دارد چرا كه دم زدن و پيگيري مسايل آن از يك سو سلطه غرب بر خاورميانه و كشورهاي وابسته به غرب در اين منطقه را با چالش جدي مواجه مي كند- به تعبير خود غربي ها حالا ديگر رژيم صهيونيستي براي غرب كمك كننده نيست بلكه وبال گردن آنان است- از سوي ديگر كشورهاي اين منطقه را به سمت اهداف مشترك سوق مي دهد بنابراين آزادسازي فلسطين رمز آزادسازي خاورميانه است و تشكيل دولت فلسطيني در همه خاك اين كشور، در واقع رمز تشكيل بلوك اسلام در همه خاك خاورميانه است پس چرا بايد تعجب كنيم كه دولت هاي عربستان، مصر، اردن و... با فلسطيني ها دشمني مي كنند و با صهيونيسم هماهنگ عمل مي نمايند؟
براساس ترسيم مباني و نيز ترسيم چشم انداز فلسطين و خاورميانه از سوي رهبر معظم انقلاب- كه حالا ديد نافذ ايشان- به شهادت 02 سال رهبري حكيمانه- مورد تصديق انديشمندان داخلي و خارجي است، تشكيل دولت فلسطيني و تشكيل بلوك خاورميانه اسلامي در دسترس و چند قدمي ما قرار دارد شايد يك دهه و شايد دو دهه تا تحقق كامل آن فاصله وجود داشته باشد.
اما اين نكته را بايد در نظر داشت كه به تعبير حضرت آيت الله خامنه اي- دامت بركاته- «دليل قوي تر بودن ما- نسبت به آمريكا- اين است كه در همه اين ميدان هايي كه ما و آمريكا با هم مواجهيم او قدم به قدم عقب نشيني مي كند ما عقب نشيني نمي كنيم ما جلو مي رويم اين به بركت اسلام است اين به بركت كمك الهي و كمك ملائكه الله است. اين موضع رهبري ريشه در باور و تجربه عميق اسلامي دارد.
حضرت پيامبر خاتم- صلواه الله و سلامه عليه- كه اين روزها، جهان مفرح از ميلاد باسعادت ايشان و امام صادق(ع)، احياءكننده بينش و منش آن بزرگوار است در اوج سختي ها و مشكلات و در زمان محاصره مدينه توسط كفار نويد دادند كه شما -گرسنگان و پابرهنگان و از منزل رانده شدگان- به زودي به امپراتوري هاي ايران و روم و... غلبه مي كنيد و تحقق اين وعده 02 سال به درازا نكشيد و حال آنكه امروزه وضع مسلمين در مواجهه با قدرت نظامي غرب به هيچ وجه با وضع مسلمين در زمان جنگ خندق قابل مقايسه نيست و كشوري نظير ايران توانسته است ضمن مقاومت در برابر فشارها به پيروزي هاي بزرگي در عرصه هاي مختلف دست يابد و از جمله در حوزه هاي امنيتي و نظامي به جايگاه برجسته و خيره كننده اي برسد. پس بايد كمربندها را محكم ببنديم و براي تشكيل خاورميانه اي بر مبناي آموزه هاي پيامبر رحمت و پيشواي «صادق» عليهما السلام «عازم»، «جازم» و «قاطع» - سه تعبير لطيف رهبر معظم در ديدار با مسئولان گروههاي مبارز فلسطيني- باشيم.
مردم سالاري:ولادت پيامبر رحمه للعالمين«ولادت پيامبر رحمه للعالمين»عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم سيدرضا اکرمي است كه در ان ميخوانيد؛
1- ماه ربيع المولود است و ولادت دو موسس و دو معمار بشريت، رسول اعظم و پيامبر خاتم حضرت محمد مصطفي و صادق آل محمد، که صلوات و رحمت خدا بر آنان باد. پيامبر اکرم (ص) در دوازدهم يا هفدهم ربيع الاول به دنيا آمد وامام ششم در هفدهم اين ماه. حضرت رسول در مکه به دنيا آمد و نام پدرش عبد الله بود و نام مادرش «آمنه» و حضرت صادق در مدينه به دنيا آمد، پدر «باقر العلوم عليه السلام» بود ومادرش «فاطمه» و هر دو بزرگوار بيش از 60 سال در اين جهان زيستند و هر دو در مدينه بدرود حيات گفتند و در همان سرزمين به خاک سپرده شدند.
2- بزرگداشت اين دو معصوم بزرگوار به ويژه در ايام ولادت، علاوه بر تعظيم شعائر «و من يعظم شعائر الله فانها من تقوي القلوب» و توقير و تکريم آنان «فالذين آمنوا و عزروه و نصروه» فرصتي است براي شناخت بهتر و جامع تر و دقيق تر شخصيت آنان و تقرب به آنان و تبعيت و اطاعت آگاهانه و عارفانه و عاشقانه از آنان، روزهاي ولادت اين بزرگواران «ايام الله» است و خداوند حکيم دستور تذکار ايام الله و «ذکر هم بايام الله» مي دهد و به وضوح اعلام مي دارد، در اين تذکار آيات و نشانه هاي سودمند و آموزنده براي صابران و شاکران «ان في ذلک لايات لکل صابر شکور» وجود دارد. آري، آري زندگي سراسر رحمت پيامبر و امام ششم با خود درس هاي آموزنده و سازنده دارد.
3- انسان هاي جهان موجود از جهت نگاه، ايده، برنامه، کارنامه، موفقيت ها، ناکامي، محبوبيت و مقبوليت، متفاوتند، برخي تاريخ مصرف دارند و برخي علي الدوام در حال تلاش و تعالي اند وماندگار تاريخ مي باشند، بدين جهت، که مقتدا شدند و اسوه «لقد کان لکم في رسول الله اسوه حسنه» و بايد در هر حال و در هر زمان و مکان به آنان اقتدا «فبهدا هم اقتده» نمود. اينان انسان هاي فرا زماني مي باشند و به دليل همت بلند و حميت ديني و هدايت توفيقي خداوند «علاوه بر هدايت تکويني و خرد بشري و هدايت ديني» توانستند در طول و عرض و عمق تاريخ نفوذ نمايند و زمان و مکان و دل ها را محبوب خويش سازند.
بيش از چهارده قرن «40+13+1431» از ولادت رسول الله مي گذرد و بيش از سيزده قرن «83-1431» از ولادت «صادق آل رسول» که درباره اين دو موسس مکتب و مذهب، سخن گفته مي شود و مکتوب مي گردد و تعليم و تعلم درباره اين دو استاد و مدرس و معلم بشري در مساجد و مدارس و دانشگاه ها، انجام مي گيرد، ولي هنوز ناشناخته اند، چون فضل و فيض خداوندي بر آنان عظيم «و کان فضل الله عليک عظيما»، است و بزرگ.
4- در معرفي رسول اکرم«اللهم عرفني رسولک فانک ان لم تعرفني رسولک، لم اعرف حجتک» و مولود ربيع الاول، ميدان بحث و مدارک معرفي بسيار است، که قرآن مجيد و نهج البلا غه امام علي و صحيفه سجاديه امام چهارم و تاريخ مکتوب توسط دانشمندان و انديشمندان از موافق و مخالف گوشه اي از اين عرصه وسيع مي باشند. در قرآن کريم آمده، حضرت رسول «خاتم النبيين» است، هم به معناي خاتم پيامبران و هم به معناي زينت رسولا ن الهي، حضرتش در عين مردمي بودن و از مردم بودن و براي مردم بودن و در بين مردم بودن «من انفسکم،اليکم، معکم، فيکم» جايگاه والا ي قرب الهي «ثم دني فتدلي، فکان قاب قوسين اوادني، نجم 8» دارد و مظهر و مظهر اسماي حسناي خداوندي «والله الا سما الحسني فادعوه بها، اعراف180»مي باشد، بايد از طريق اين عزيز خدا، به خداوند نزديک شد و مقام قرب يافت و از عالم ملک به ملکوت رسيد و از عالم ناسوت به لا هوت راه يافت.
پيامبر اعظم آن قدر بزرگ و بزرگوار است که خداوند حکيم و عزيز، وي را شاهد و نذير و مبشر، و داعي به سوي خود، و چراغ روشنگر «يا ايها النبي انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذيرا و داعيا الي الله باذنه و سراجا منيرا، احزاب46» معرفي مي نمايد و از مومنان به قرآن مي خواهد، وي را باور دارند و تکريم و توقير نمايند و ياري کنند و از قرآن وي تبعيت نمايند تا در زمره و جرگه مفلحان و راه يافتگان به قله قرار «فالذين آمنوا به وعزروه و نصروه و اتبعوا النور الذي انزل معه، اولئک هم المفلحون، اعراف157» گيرند.
5-مولود ديگر هفدهم ربيع الا ول، امام ششم و موسس مذهب جعفري شد و لقب «صادق» يافت تا هر فکر و فرهنگ و فقه و فلسفه اي را بر حضرت عرضه نمود و صدق و درستي آن را از وي گرفت، حضرتش توفيق يافت، دانشگاه تاسيس نمايد و چهار هزار شاگرد را در آن آموزش دهد و از آنان بخواهد به کوفه و بصره و مکه و قم و اهواز و يمن و مصر بروند و مکتب اهل بيت را براي مردم بازگويند وباز نويسند و مقايسه دين الهي و بشري را در متن دستور قرار دهند تا نور از ظلمت و بصيرت از گمراهي، هدايت از ضلا لت باز شناخته شود و سره و خالص و زلا ل و نوراني و حقيقت معلوم همگان گردد. از امام ششم «370هزار حديث» در اختيار داريم که هر حديثي با خود مسائل بسيار دارد که با داشتن «فقه الحديث» مي توان به حقايق بسياري دست يافت.
رسالت:هنگامه همگرايي«هنگامه همگرايي»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم سيد مسعود علوي است كه در آن ميخوانيد؛حضرت خاتم الانبياء و اعظم المرسلين (ص) مي فرمايد: «الجماعه رحمه والفرقه عذاب» (جماعت (يکپارچگي) رحمت است و پراکندگي، عذاب) (ميزان الحکمه، حديث2593 ). همگان مي دانند از بزرگترين دستاوردهاي نهضت عظيم رسول اعظم (ص)؛ هدايت و رحمت و مودت و وحدت است. وجود مقدسش، هم واسطه اين نعمات الهي بود و هم خودش سرچشمه فياض آن بود. به صورتي که شخص شريف رسول خدا (ص) مظهر تامه وحدت تمامي مسلمين هستند و عطوفت و علقه مسلمانان به ايشان و همگرايي و همدلي آنان با محوريت مهر محمدي (ص)، جدلها و تنشهاي با يکديگر را مي زدايد و به حد اقل مي رساند.
حضرت خاتم الانبياء و اعظم المرسلين (ص) مي فرمايد: «الجماعه رحمه والفرقه عذاب» (جماعت (يکپارچگي) رحمت است و پراکندگي، عذاب) (ميزان الحکمه، حديث2593 ). همگان مي دانند از بزرگترين دستاوردهاي نهضت عظيم رسول اعظم (ص)؛ هدايت و رحمت و مودت و وحدت است. وجود مقدسش، هم واسطه اين نعمات الهي بود و هم خودش سرچشمه فياض آن بود. به صورتي که شخص شريف رسول خدا (ص) مظهر تامه وحدت تمامي مسلمين هستند و عطوفت و علقه مسلمانان به ايشان و همگرايي و همدلي آنان با محوريت مهر محمدي (ص)، جدلها و تنشهاي با يکديگر را مي زدايد و به حد اقل مي رساند.
همان گونه که پيامبر اسلام (ص) ساکنان حصن توحيد را به اتحاد و وحدت کلمه فرامي خواند و خود نيز بزرگترين و مهمترين عامل اين هم آوايي بوده و هستند، حضرت امام خميني (ره) نيز در قرن اخير با تاسي به سيره آسماني رسول خدا (ص) اين توفيق الهي را يافت که آيينه دار نهضت نوراني نبوي شود و نهضت ناب ملت ايران را به پا نمايد و تمامي مردم را اعم از شيعه و سني و نيز اقوام مختلف ايران و حتي پيروان اديان ديگر را در راه مبارزه با ظلم، متحد و همراه و همصدا نمايد. پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري روح خدا حضرت امام خميني (ره) ضرورت و قدرت وحدت ايمانيان را بيشتر نمايان نمود و بر صلابت و استحکام آن افزود. حضرت آيت الله خامنه اي ولي امر مسلمين که اکنون در مسند مصدريت وحدت امت اسلام قرار دارد، مي فرمايد:«در ايران به معناي حقيقي کلمه، انقلاب اسلامي يک اتحاد و الفت به وجود آورد؛ ميان فرق مختلف، لهجههاي مختلف و طوائف مختلف.»
اکنون که ما دستاويزهاي درخشاني براي وحدت و الفت و مودت بين آحاد مردم داريم از جمله؛ رسول اعظم اسلام (ص) و معارف متعالي نبوي، انقلاب اسلامي و امام خميني (ره)، نبايد اجازه دهيم بيگانگان با نفوذ در صفوف ملت، هم بهانه بسازند و هم از بهانه ها بهره ور شوند و با تحريکات و تحرکات خود، دستان يکدلي و يگانگي مردم را که به هم گره خورده اند، از هم بگسلند و بذر گسستگي و برائت از همديگر را در کشتگاه بسيط و بي فراز و نشيب ملت ما بيفشانند و آفات تفرق و خودمحوري و قوميتگرايي را به جان درخت ثمر آفرين وحدت بيندازند و اربابان انگليسي و آمريکايي خود را از باتلاق بي انتهاي ياس و حرمان و حسرت، کمي به در آورند.
اينک آوازه ايران اسلامي که به برکت انقلابي که با انديشه و دست سخاورز حضرت امام خميني (ره) بنا نهاده شد، در اقصي نقاط گيتي، گسترده و با خون شهيدان شريف و انديشه دانشوران جوان و فرزندان فروزان و فرهيخته خميني، موقعيت نوين و مستحکمي در عرصه سياست جهاني پيدا کرده است با تکيه بر دستاورد بزرگ نهضت خميني - ايمان و وحدت - به جاي جاي قلبها و انفس و نيز مرزها و آفاق جغرافيايي نفوذ يافته و در مباحث گوناگون سياسي، اقتصادي و حقوقي، واجد نظرات تاثيرگذار و قابل تامل است، يقينا اين نفوذ و حضور و ابراز نظرها، برانگيزاننده کينه و هراس استکبار جهاني خصوصا آمريکا شده است، فلذا تمام توان تبليغي و فرهنگي و توطئه چيني خود را براي شکستن شوکت وحدت و پيوند پاياي مردم ما به کار گرفته و در راه رسيدن به مطلوب خويش، راههاي گوناگون را به آزمون و خطا مي نشينند تا راه نفوذي به ميان بنيان مرصوص ملت ايران بيابند.
نمونه اي از اين تلاشهاي تلاشي خواهانه و براندازانه و تفرقه افکنانه و سلطه جويانه، افزايش همه ساله بودجه براندازي نظام اسلامي ايران و حمايت هاي روزافزون از توطئه گران خارجي و داخلي و کمک هاي مالي به گروهکهاي تروريستي داخل کشور است که اينها فقط نمونه هايي کوچک از اقدامات آشکار آنان است و رشته نهاني هايشان سري بس دراز دارد.
آمريکا در دو طريق عمده گام مي گذارد؛ يکي تلاش براي جدا کردن دولتهاي جهاني و منطقه اي از نظام اسلامي؛ با ايجاد شبهه تروريسم و نقض حقوق بشر و جنگ طلبي ايران. ديگري دور کردن ملل دنيا خصوصا جهان اسلام از دولت و ملت ايران؛ با ناکارآمد و متحجر جلوه دادن ايرانيان و نيز منزوي ساختن منادي وحدت - ايران اسلامي - در ميان ملل مسلمان، که بهترين حربه دشمن براي حصول به اين مقصود، دامن زدن به اختلافات فرقه اي، قومي و قبيله اي و حتي لهجه اي است. آنگاه کشوري که خود درگير اين گونه اختلافات است هرگز نمي تواند داعي و داعيه دار و منادي و طلايه دار وحدت مسلمين جهان باشد.
با اين همه، دشمنان ما از يک نکته غافلند؛
نور خميني (ره) که منبع و مبدا الهي دارد در قلب ميليونها نفوس ملل مختلف تابيده است؛ نوري که از سوي فاطر سماوات و زمين آمده و بر لوح فطرت فائزين نشسته، نازدودني خواهد بود حتي اگر خدشه اي اندک هم - به عنوان آزمون ايمانها - بر آن وارد آيد. نوري که خداوند، متمم آن است هرگز به خاموشي نمي گرايد، آن هم در حالي که رادمردي عظيم از سلاله رسول اعظم - حضرت آيت الله خامنه اي - آيينه دار اين نور و اين آيين نورآگين است.
علي اي حال، تکليف ما پاسداري و حراست از اين نور و صيانت از ايمان و وحدت است، چرا که در دامان اين دو عنصر عرشي است که عزت ما پويا و پايدار مي ماند و انقلاب اسلامي در جهان، رشد و بروز بيشتري مي يابد.
ابتكار:جدال سارکوزي با مدودف بر سر ايران!«جدال سارکوزي با مدودف بر سر ايران!»عنوان يادداشت روز روزنامهي ابتكار به قلم سارا قاسمي است كه در آن ميخوانيد؛دميتري مدودف رئيس جمهوري روسيه مهمان نيکولا سارکوزي همتاي فرانسوي خود در کاخ اليزه شد. مدودف درست در بحبوحه پرونده هسته اي ايران و اختلاف ها ميان ناتو و روسيه به پاريس سفر کرده است تا با رئيس جمهور کشوري که رياست دوره اي شوراي امنيت را بر عهده دارد، در خصوص روابط دو جانبه و البته تحولات بين المللي گفتگو کند. روسيه از يک سال پيش که باراک اوباما قدرت را در کاخ سفيد در دست گرفته تا کنون به نوعي تغيير ماهيت داده و با نزديکي به ايالات متحده نقش جدي تري را در معادلات بين المللي ايفا مي کند.
در اين ميان حجم اختلاف هاي ميان غرب با مسکو چندان کمتر از خصومت ورزي ميان ايالات متحده و روسيه هم نيست. نحوه تعامل روسيه با گرجستان و اوکراين در چند سال اخير و اعتراض هاي بي حد و حصر مسکو به عملکرد ناتو ديواري از بي اعتمادي را ميان طرفين ايجاد کرده است. با اين همه مدودف در گفتگو با سارکوزي از هر دري سخن گفت، از پرونده هسته اي ايران تا توافقنامه کاهش تسليحات استراتژيک. از همکاري هاي نظامي تا معادلات ديپلماتيک.
مدودف که دولتش با دولت باراک اوباما جوان دورخيز براي امضاي توافقنامه کاهش تسليحات هسته اي را آغاز کرده است در کنفرانس خبري با حضور همتاي فرانسوي خود تصريح کرد که مذاکره کنندگان در حال بررسي يک پيمان جايگزين براي پيمان کاهش تسليحات استراتژيک سال 1991، استارت 2، هستند و البته به توافق در مورد تمام مسائل نزديک شده اند. مدودف که بسياري او را عروسکي آلت دست ولاديمير پوتين نخست وزيري روسيه مي دانند در ادامه افزود: در اصل ما به بخش نهايي مذاکرات رسيده ايم; اميدوارم که اين مذاکرات در آينده بسيار نزديک به اتمام برسند.
مدودف و باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا توافق کردند که براساس پيمان جديد بايد کلاهک هاي هسته اي مستقر شده دو کشور به رقمي حدود 1500 تا 1675 کلاهک براي هر دو کشور برسد. مذاکره کنندگان روسيه و آمريکا چندين ماه است که در ژنو در حال بررسي يک پيمان جايگزين جديد هستند. همزمان نيکولا سارکوزي با تمجيد از حرکت مدودف و اوباما از هر دو کشور خواست که هرچه سريعتر کاهش بيشتري را در بزرگترين زرادخانه هاي تسليحات هسته اي جهان ايجاد کنند.
چند هفته پيش بود که درج خبرهايي مبني بر افزابش حجم مبادله هاي نظامي ميان روسيه و فرانسه اعتراض امريکايي ها را به دنبال داشت. با اين وجود مدودف در زمان حضور در کاخ اليزه گفت و گوهاي رسمي پيرامون فروش چهار ناو ميسترال فرانسوي به روسيه را اغاز کرد. سارکوزي در کنفرانس خبري مشترک با مدودف گفت: فرانسه و روسيه امروز وارد مذاکرات انحصاري براي فروش چهار ناو ميسترال مي شوند. روسيه در ابتدا درخواست خريد يک ناو پيشرفته ميسترال از فرانسه را که بيش از 23 هزار تن وزن داشته و مي تواند 16هلي کوپتر به علاوه ديگر تسليحات و سربازان را حمل کند، اعلام کرد، اما در شرايطي که فرانسه با اين فروش موافقت کرد، روسيه خواستار خريد سه ناو ديگر شد.
ناو ميسترال که دومين ناو جنگي بزرگ در ناوگان فرانسه است. اين اولين بار است که ناتو چنين تسيلحات پيشرفته اي را براي روسيه تامين مي کند. فروش اين تسليحات به روسيه در حالي است که گرجستان و آمريکا هر دو در خصوص اين فروش تسليحاتي ابراز نگراني کردند.
بحث در مورد پرونده هسته اي ايران نيز از جمله محورهاي گفتگو ميان دو طرف بود. مدودف که پيش از سفر به فرانسه از ايران خواسته بود در قبال پرونده هسته اي خود با اژانش همکاري بيشتري داشته باشد، اين بار در خاک فرانسه از همتاي خود خواست تا در قبال ايران نهايت منطق و خرد را به کار گيرد. نيکولا سارکوزي از طرفداران سرسخت تشديد تحريم هاي ايران است.
خبرگزاري ها ادعا کردند که تلاش هاي سارکوزي براي جلب حمايت مدودف در تشديد تحريم هاي ايران بي نتيجه مانده است. سارکوزي در اين ديدار باز هم پرونده هسته اي ايران را بحراني جدي خوانده و از مدودف خواست که در اين مسير با غرب همراه شود که رئيس جمهوري فرانسه هم پاسخ قطعي نداد. سارکوزي در مقابل اظهار نظر مدودف در مورد برخورد خردمندانه با ايران گفت: ما سعي مي کنيم تحريم هايي خردمندانه و هدفمند را عليه ايران اعمال کنيم!
جمهوري اسلامي:مرثيه اي براي اخلاق«رمز تشكيل خاورميانه اسلامي»،«ولادت پيامبر رحمه للعالمين»،«هنگامه همگرايي»،«جدال سارکوزي با مدودف بر سر ايران!»،«مرثيه اي براي اخلاق»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛بركت وجود مقدس پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلي الله عليه و آله و سلم برخاسته از اخلاق بي مانند آن دردانه خلفت است؛همان ويژگي برجسته اي كه خداي متعال در قرآن كريم با خطاب « وانك لعلي خلق عظيم » (قلم 6 ) آنحضرت را مي ستايد و در بيان نقش مهم اين ويژگي در توفيق فرستاده خود براي جذب مردم و هدايت آنها به صراط مستقيم الهي فرموده است « فبما رحمه من الله لنت لهم ولوكنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم واستغفرلهم و شاورهم في الامر ... » (آل عمران 159 )
با اخلاق بي مانند و مدارا با مردم بود كه پيامبر مكرم اسلام توانست سنگدل ترين افراد جامعه جاهلي را جذب كند و از آنها انسان هاي موحد و با ايماني بسازد كه بتوانند جهان تيره و تار آن روز را روشن نمايند و از دل سياهي هاي قرون وسطي تمدن درخشان اسلامي را شكل دهند و مشعل هدايت را فراروي بشريت برافروزند و روشن نگهدارند. خود پيامبر اكرم نيز فرموده است « اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق » يعني فلسفه بعثت به كمال رساندن اخلاق در جامعه بشري است و جامعه ي بدون اخلاق جامعه جاهلي است.
در تفسير آيه شريفه « وانك لعلي خلق عظيم » مفسران اخلاق را مجموعه اي از صفات نيكو از قبيل ملازم هميشگي حق بودن صبر عفو سعه صدر گشاده دست بودن مدار تواضع و آنچه در اين چارچوب قرار دارد دانسته اند. آنچه از بيان روايات و كلام معصومين عليهم السلام و سيره آن بزرگواران به دست مي آيد اينست كه اخلاق آنگاه جلوه واقعي خود را مي يابد و مي تواند پرتوي از « خلق عظيم » باشد كه در برابر بداخلاقي ها فشارها نامردمي ها و جفاها نمايان شود. پيامبر گرامي اسلام نيز هنگامي به وصف « خلق عظيم » متصف شد كه شكسته شدن دندان و ضرب و شتم ها و زخم زبان ها و رانده شدن از وطن خود را تحمل كرد و با مردمي كه چنين رفتارهاي دور از اخلاقي را با آنحضرت داشتند با ملايمت و خوشروئي رفتار فرمود و سخن گفت.
انقلاب اسلامي برمبناي فرهنگ و اصول و ارزش ها استوار است . اين انقلاب و نظام برآمده از آن قرار بود گم شده ملت ها در عصر جاهليت مدرن را پيدا كند و به آنها معرفي نمايد. اين قرار بنا نبود بهيچوجه نفي شود و هيچ چيز نبايد مانع عملي شدن آن گردد. بنابر اين اكنون نيز قرار است نظام جمهوري اسلامي گم شده ملت ها را به آنها معرفي كند و آنها را از جاهليت جديد خارج سازد.
ملت ها در جهان امروز گمشده اي به نام صنعت و موشك و هواپيما و ماهواره ندارند گمشده آنها اخلاق است . ما فقط زماني مي توانيم اين گمشده را به آنها معرفي كنيم كه خودمان متخلق به اخلاق اسلامي باشيم و در راهي گام برداريم كه پيامبر خدا پيش پاي ما قرار داده است . اين رسالت بزرگ را ما فقط هنگامي مي توانيم به انجام برسانيم كه ملازم هميشگي حق باشيم اهل صبر باشيم اهل عفو باشيم سعه صدر داشته باشيم گشاده دست باشيم و اهل مدارا انصاف و تواضع باشيم . حتي اگر قرار است در مواجهه با دشمنان خود و دشمنان اسلام و بدخواهان نظام جمهوري اسلامي به دستور اسلام كه فرمود « اشدا علي الكفار » عمل كنيم در همان حال بايد بين خودمان اهل رحم و مهرباني و مصداق بارز « رحما بينهم » باشيم.
واقعيت اينست كه با پيروزي انقلاب و پا گرفتن نظام جمهوري اسلامي در ايران مكارم اخلاق نيز رواج يافت و در دوران دفاع مقدس به اوج خود رسيد. نگهداري اين گوهر گرانبها و رشد و توسعه و نهادينه كردن آن كار بنيادي و مهمي بود كه متاسفانه مورد غفلت قرار گرفت . رقابت هاي سياسي كه خواسته يا ناخواسته به جنگ قدرت تبديل شد به تدريج اخلاق را تحت الشعاع خود قرار داد و بسياري از سجاياي اخلاقي به فراموشي سپرده شدند.
ما امروز از عدالت سخن مي گوئيم ولي در فضائي كه انصاف مدارا صبر و ملازم حق بودن وجود ندارد چگونه مي توان عدالت را محقق ساخت ما امروز از فرهنگ ديني سخن مي رانيم اما به اين سئوال پاسخ نمي دهيم كه بدون برخورداري از سعه صدر و عفو و گذشت كه بخشي از پايه هاي فرهنگ را تشكيل مي دهند چگونه مي توان فرهنگ را نهادينه كرد ما امروز از مدينه فاضله دم مي زنيم ولي براي اين سئوال پاسخي نداريم كه مدينه فاضله را چگونه مي توان بدون اخلاق بنا كرد و به آن رسيد.
سوگمندانه بايد اعتراف كنيم امروز در جامعه ما در رسانه هاي ما در مصاحبه هاي ما در اظهارنظرهاي ما در كتاب هاي ما و در برخوردهاي ما از انصاف و مدارا و حفظ حدود و حقوق ديگران خبري نيست . ما را چه مي شود كه به جاي مبارزه با قاعده فاسد و ماديگرايانه و ماكياولي « هدف وسيله را توجيه مي كند » اكنون خودمان به آن عمل مي كنيم و در صدر توجيه آن برمي آئيم چرا از تهمت زدن دروغ گفتن و پايمال كردن حق نمي هراسيم.
آيا نام چنين جامعه اي را مي توان جامعه اسلامي گذاشت ! چرا همه به فكر بستن بار خود هستيم و تلاش مي كنيم گليم خود را از آب بيرون بكشيم و حاضريم اين كار را به قيمت غرق شدن در گرداب بي اخلاقي ادامه دهيم.
فراموش نكنيم كه قرار است انقلاب اسلامي مروج اخلاق باشد و گمشده ملت ها را كه اخلاق است به آنها معرفي كند. اين رسالت بزرگ فقط درصورتي عملي خواهد بود كه ما خود به معيارهاي اخلاقي پاي بندي عملي نشان دهيم . آيا به بركت سالروز ميلاد پيامبر رحمت كه اسوه اخلاق بود روزنه اي براي بازگشت به اخلاق محمدي (ص ) به روي ما باز خواهد شد.
تهران امروز:الزامات وحدت ملي و اسلامي«الزامات وحدت ملي و اسلامي»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهران امروز به قلم امير دبيريمهر است كه در آن ميخوانيد؛وحدت اسلامي و اتحاد مسلمانان حول ارزشهاي اصولي مشترك از آرمانهايي است كه در 100سال اخير از سوي مصلحان، رهبران و روشنفكران جهان اسلام تعقيب شده است و بهرغم همه موانع، ناكاميها و مشكلات پيشروي، اين هدف راهبردي همچنان استمرار يافته و پس از انقلاب اسلامي جاني دوباره يافته است.
به عبارت ديگر اگر گفتمان رهبر كبير انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني(ره) را بازشناسي كنيم يكي از گزارههاي اصلي آن بحث وحدت است و با كمال افتخار و بدون هرگونه اغراق ميتوان گفت نداي وحدت از ايران است كه در جهان اسلام طنينانداز شده و همچنان قلبهاي مسلمانان را به خود جذب كرده است و همين دعوت به وحدت از جانب ايران علت بسياري از مقاومتها و خصومتهاي بيگانگان با ملت بزرگ ايران و نظام جمهوري اسلامي بوده است.
آنان تلاش كردهاند كه ايران نداي وحدت را كنار بگذارد و اين راهبرد كلان را درحد يك شعار توخالي و غيرقابل دسترس جلوه دهند كه نه تحقق يافتني است و نه متولي و داعيهداري دارد ولي نظام جمهوري اسلامي هيچگاه به خود، فكر كنار گذاشتن اين هدف كلان و اسلامي را نداده است و با شيوههاي مختلف در راستاي تحقق آن تلاش كرده است.
به نظر ميرسد شيوه دشمن براي خدشهوارد كردن به اين مسير مقدس كه برآمده از تعاليم قرآن كريم، رسول مكرم اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) است تغيير كرده و آن بر هم زدن وحدت ملي در ايران از مجراي اختلافافكني بين ملت و بهويژه نخبگان سياسي است.
بهرغم دشمنان و بدخواهان ايران و نظام جمهوري اسلامي اگر نخبگان سياسي آرمان وحدت را در كشاكشهاي سياسي و رقابتهاي گوناگون عملا كنار بگذارند تصويري متضاد از ايران در جهان اسلام ترسيم خواهد شد كه ديگر جاذبهاي براي ملتهاي مسلمان نخواهد داشت و ايران در مقام «واعظ غيرمتعهد» يا «عالم بيعمل» ديگر نخواهد توانست پيشقراول وحدت اسلام و امالقراي جهان اسلام باشد.
از اين رو شاهد هستيم كه تمام توان بدخواهان خارجي و جاهلان كوته نظر داخلي ايجاد تنش و بددلي و كدورت و اختلاف در داخل ايران و برهم زدن ثبات و آرامش سياسي و بالطبع آرامش اجتماعي و فرهنگي و اقتصادي است كه نتيجه طبيعي آن نگراني و در نهايت نااميدي ملتهاي مسلمان از اين الگوي بيداري اسلامي است.
در چنين شرايطي بايد از وحدت ملي بهويژه وحدت نخبگان سياسي حول ارزشهاي اصولي انقلاب اسلامي يعني اسلام، استقلال، آزادي، مردمسالاري، رهبري، پيشرفت و عدالت بهعنوان لازمه انكارناپذيري وحدت اسلامي در جهان امروز سخن گفت.
به تعبير ديگر همانگونه كه در درازناي تاريخ، سرنوشت اسلام با سرنوشت ايران پيوند خورده است. امروز نيز سرنوشت وحدت اسلامي در گرو وحدت ملي در ايران است. در نتيجه تلاش براي وحدت ملي در حكم تلاش براي وحدت اسلامي حول قرآن و وجود نورانيپيامبر اسلام(ص) و تعاليم حياتبخش ديني است و هرگونه اختلافافكني در سخن و عمل تقابل و معارضه با وحدت اسلامي است.
تقارن تقريبي هفته وحدت در ربيعالاول امسال با روزهاي پاياني سال فرصت مغتنمي براي انديشيدن به وحدت به عنوان آرماني متعالي در انديشه اسلامي بهويژه الزامات آن در عرصه داخلي و خارجي است و شايد بيشتر از همه، نخبگان سياسي در ايران در اين حوزه مسئوليت دارند كه عملا و نظرا منادي وحدت در ساحت ملي و اسلامي باشند.
دنياي اقتصاد:ذهنيت شهروندان مهمتر از هر چيز«ذهنيت شهروندان مهمتر از هر چيز»عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم محمدصادق جنانصفت است كهدر آن ميخوانيد؛اختلافنظر مجلس قانونگذاري ايران و دولتهاي نهم و دهم بر سر هدفمند كردن يارانهها بيش از يك سال بود كه جدي شده بود و اين اختلافها تا زمان تصويب در مجلس و تاييد شوراي نگهبان ادامه داشت.
در حالي كه انتظار ميرفت اين مجادله تمام شده و مجلس و دولت در يك تعامل منطقي بزرگترين طرح اقتصادي را به سرمنزل مقصود برسانند، با ارائه لايحه بودجه از طرف دولت و اينكه در سال آينده بايد 40 هزار ميليارد تومان درآمد از مابهالتفاوت قيمتهاي فعلي كالاهاي مشمول يارانه با قيمتهاي پيشبيني شده كسب شود، اختلاف بازگشتهاست.
در حالي كه اين اختلاف هنوز ادامه دارد و تا روزي كه در صحن علني مجلس مطرح نشود، پاياني براي آن متصور نيست، اما اين طرح در ميان شهروندان ايراني وسوسهاي بزرگ انداخته است و همه افراد درباره آن صحبت ميكنند و اين طرح كم يا زياد و درباره كالاهاي گوناگون آثار خود را بر جاي گذاشته است و نشانههايي از روند افزايش قيمتها ديده ميشود.
علاوهبر اين، در وضعيتي كه سال 1388 را پشت سر ميگذاريم، هزاران بنگاه توليدي صنعتي، حملونقل، بازرگاني و ... منتظر آخرين تصميمهاي اركان كشور در اين حوزه هستند. مديران و صاحبان بنگاههاي صنعتي ميخواهند بدانند تغييرات قيمتي مورد نظر دولت براي حاملهاي انرژي در كدام دامنه است تا بتوانند براي هزينههاي اضافي خود راهي پيدا كنند.
فقدان اطلاعات دقيق براي توليدكنندگان، بازرگانان و ... شرايط آنها را براي تهيه مواد اوليه، ميزان دستمزدها، قيمت فروش كالاهاي توليدي و خدمات عرضه شده در سال 1389سختتر كرده و آنها را در سر درگمي عجيبي فرو خواهد برد. دولت و مجلس راهي را با يكديگر طي كردهاند كه برگشت از آن تقريبا ناممكن يا به سختي زياد ميسور خواهد بود.
كاش دولت ميتوانست اهداف خود را درباره هدفمند كردن يارانهها با شفافيت كامل براي همه مردم توضيح دهد و همه را با خود همراه كند. نكته بسيار مهمي كه غفلت از آن روزگار را سختتر از هر زمان ديگري خواهد كرد، ناديده گرفتن آمادگي مردم براي اجراي اين طرح است. آمادهسازي ذهني شهروندان براي پذيرش يك رويداد بزرگ كه سرنوشت كسبوكار و معيشت آنها را تحت شديدترين تكانهها قرار خواهد داد، غفلتي بزرگ است كه اركان تصميمسازي نبايد آن را ناديده بگيرند. آمادهسازي ذهني جامعه درباره همه ابعاد و پيامدهاي اين طرح به معناي اين است كه همه اطلاعات ريز و درشت اين قانون را در عمل با مردم در ميان بگذارند و چيزي را كه ميشود بيان كرد، از مردم پنهان نكنند.
سياست روز:دولتمردان از مردم عقب نمانند«دولتمردان از مردم عقب نمانند»عنوان سرمقالهي روزنامهي سيات روز به قلم حسن اختري است كه در آن ميخوانيد؛هفده ربيعالاول سالروز ميلاد با سعادت پيامبر اعظم حضرت محمد(ص) و ميلاد فرزند گرامياش رئيس مذهب شيعه صادق آل محمدحضرت امام جعفر صادق(ع) بر عموم مسلمانان جهان به ويژه پيروان و رهروان خط سرخ امامت و ولايت تبريک و تهنيت باد. از دوازدهم ربيعالاول که برادران اهل سنت ميلاد پيامبر اکرم(ص) را چنين روزي ميدانند تا هفده ربيعالاول از طرف معمار کبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) هفته وحدت نامگذاري شده است. گرامي داشت هفته وحدت و مجموع تلاشهايي که جمهوري اسلامي براي تقريب مذاهب اسلامي انجام ميدهد تاثير عميق و ژرفي در بين علما، نخبگان و آحاد ملل اسلامي داشته است.
به يقين يکي از عوامل مهم و موثر پيروزي حزبا... در جريان جنگهاي 33 روزه و 22 روزه در مقابل اسرائيل غاصب وجود وحدت در بين نيروهاي مبارز شيعه و سني بوده است. اسرائيل که امروز در مقابل مقاومت اسلامي و نيروهاي حزبالله به زانو درآمده و عجز و ناله ميکند همان دولت غاصبي است كه در جريان جنگ شش روزه در يك و نيم روز بر جهان اسلام آنروز فائق آمد و بخش اعظمي از قلمرو كشورهاي عربي را به تصرف خود درآورد و حل من مبارز طلبيد و سالها با استفاده از تفرقه بين كشورهاي اسلامي و عربي مقتدرانه بر اريكه قدرت سوار بود و يكه تازي ميكرد در همان سالها امام امت با اعتقاديكه به نقش مردم و ملتها در مبارزه عليه استكبار و دولت جعلي اسرائيل داشت وقتي درمورد امكانات مسلمانان عليه اسرائيل سوال شد پاسخ داد اگر هر مسلمان يك سطل آب بريزد اسرائيل را آب خواهد برد. حرف حكيمانه آن روز امام (ره) امروز تفسير عملي شده است.
تشكيل همايشهاي بينالمللي وحدت اسلامي از جمله همايشي كه هم اينك در تهران در حال برگزاري است اگر در پي يافتن نقشه راه و بعد از آن بيداري ملتهاي مسلمانان و حركت به سوي مقصد كه همان استعلاي كلمه لا اله الا الله و محمد رسول الله بر قلههاي گيتي و زمينهسازي براي ظهور صاحب الامر حضرت امام مهدي عج باشد يقينا تاثير خود را خواهد گذاشت و اگر خداي ناكرده صرفا براي اداي تكليف سازماني و اداري و صرف بودجههاي مصوب و تهيه گزارش كار و اعلان بيلان صورت گيرد مطمئنا نتيجهاي حاصل نخواهد كرد.
اما به ياد داشته باشيم كه اعلام هفته وحدت از طرف امام راحل و اهتمام ولي امر مسلمين حضرت آيه الله خامنهاي بر تداوم آن فقط كاربرد خارجي نميتواند داشته باشد. اهميت وحدت در داخل اگر مهمتر و ضروريتر از خارج كشور نباشد،كمتر از آن نيز نخواهد بود. چرا كه اولا يكي از عوامل مهم و بيبديل پيروزي انقلاب اسلامي حضور و مشاركت و نقشآفريني مردم بود. آنهم با وحدت كلمه يعني اتحاد ملت و يكدستي آنها در مطالبات حق طلبانه و مداومت در راهي كه انتخاب كرده بودند رژيم تادندان مسلح و ژاندارم منطقه را به زبوني و تسليم وادار كرد و پس از آنهم برندهترين و كارآمد ترين سلاح جمهوري اسلامي حضور و انسجام مردم در پيروي از مقام معظم رهبري براي مقابله با نقشههاي رنگارنگي بود كه دشمنان انقلاب هر روز تدارك ديده و هنوز هم ميبينند. غائله و فتنه بعد از انتخابات رياست جمهوري يكي از شيطنتهاي آنان بوده كه آخرين آنها نخواهد بود.
وحدت ، انسجام ، يكدلي و حضور هشيارانه مردم در نهم دي فتنه را خاموش و بعد از آن در 22 بهمن هم تمام ناپاكيها را جارو كرده و دشمن را نه تنها مايوس بلكه مبهوت و منكوب نمودو چرخ حيات معنوي و مادي كشور را دوباره به جريان طبيعي بازگرداند.دوما امروز ايران اسلامي به عنوان ام القراء جهان اسلام به ويژه تشيع چشم اميد نه تنها مسلمانان بلكه مستظعفان جهان را به خود معطوف كرده است و عملكرد دولتمردان و مردم ما زير ذرهبين آنها قرار دارد آنان قبل از آن كه به مواضع بيانيهها و سخنرانيهاي ايراد شده در كنفرانسها توجه كنند با عملكردها كار دارند كه ما براي حفظ نظام جمهوري اسلامي كه به درستي در گرو وحدت و يكدلي ملت و دولت است چگونه عمل ميكنيم كما اين كه در جريان فتنههاي اخير طرفداران و هواداران جمهوري اسلامي در خارج از كشور با نگراني و دغدغه مسائل مربوط به ايران را دنبال ميكردند.
مردم با بصيرت، وحدت خود را با داشتن سليقههاي مختلف و ديدگاههاي متفاوت حفظ كرده و بارها به نمايش گذاشتهاند. در مقابل انتظار دارند كه دولتمردان نيز با انسجام خود در پشت سر رهبري در جهت حل مشكلات آنان تلاش نمايند.
آفرينش:جايگاه دختران در آموزش عالي«جايگاه دختران در آموزش عالي»عنوان سرمقالهي روزنامهي آفرينش به قلم حميده موسي کاظمي است كه در آن ميخوانيد؛يکي از مواردي که امروزه به صورت چشمگيري در کشور ما نمود يافته است، موضوع موفقيت دختران در ورود به دانشگاه ها و مقايسه آن با نسبت ورود پسران به دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي مي باشد که اين موضوع از ديد بسياري از منتقدان براي جامعه تبعات منفي در پي دارد براي رفع اين موضوع که اگر تعداد دختران در دانشگاه ها بيشتر است نبايد بگوييم حضورشان کاهش يابد بلکه بايستي حضور پسران را نيز افزايش دهيم.
آنچه مسلم است اين است که يادگيري و آموختن علم از مهمترين فضيلت هاي انساني است که در دين اسلام نيز بسيار به آن سفارش شده است و البته ادامه تحصيل و اشتغال نيز حق طبيعي زنان و دختران جامعه است. طبق آمار به دست آمده از کنکور سال 88، 61 درصد شرکت کنندگان را دختران تشکيل مي دادند و تنها 39 درصد از پسران بودند.
البته اين آمار در رشته هاي مختلف نيز متفاوت است، در برخي از رشته ها تعداد آقايان شرکت کننده از خانم ها بيشتر و در برخي از رشته ها کمتر است. براي مثال در رشته هاي فني و مهندسي و رياضي 58 درصد ثبت نام کنندگان را مردان تشکيل دادند ولي در رشته هاي زيرگروه تجربي، 69 درصد ثبت نام کنندگان از خانم ها بودند و 63 درصد شرکت کنندگان در گروه علوم انساني و 79 درصد هنري ها، نيز خانم بوده اند.
اگر بخواهيم عوامل و دلايل فزوني دختران نسبت به پسران براي تحصيلات دانشگاهي را بررسي کنيم مي توان گفت که ورود به دانشگاه براي دختران به عنوان عاملي براي ابراز هويت بدل شده است و آنها بر اين باورند که با ورود به دانشگاه از امتيازات بيشتري در جامعه برخوردار مي شوند. البته نمي توان منکر اين مطلب شد که در جامعه ما مدرک دانشگاهي براي دختران به عنوان يک سرمايه فرهنگي محسوب مي شود، اما به اعتقاد بسياري از کارشناسان کسب هويت اجتماعي از جمله مسائلي است که نيروي انگيزشي دختران را براي ورود به دانشگاه بيش از ساير دلايل افزايش مي دهد.
به طوري که بسياري از دختران به وسيله آموزش عالي و عمدتا مدرک حاصل از آن به تثبيت موقعيت اجتماعي خود در مواجهه با اطرافيان مي پردازند. البته اين نوع طرز فکر بين خانم ها چند سالي است که بيشتر قوت گرفته به طوري که از سال 1378 به بعد سهم دختران در آموزش عالي به مرز 60 درصد رسيده است و همانطور که بيان شد حتي در برخي رشته ها مثل تجربي، انساني و هنر اين رقم به 70 تا 80 درصد نيز مي رسد.
آمارهاي رسمي منتشر شده از سوي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و سازمان سنجش آموزش کشور، نشان مي دهد که در طول چندين سال برگزاري مداوم کنکور قريب به 28 سال دانشجويان پسر از لحاظ پذيرش در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي و حتي از لحاظ فارغ التحصيلي از اين مراکز، پيشتاز بوده اند، به طوري که در اين مدت سال به سال تعداد پذيرفته شدگان مرد نسبت به زن افزايش يافته است، اما از سال تحصيلي 1376-77 اين آمار تغيير مي کند و اين بار پيشتازي دانشجويان دختر را نشان مي دهد. اگر بخواهيم دقيق تر بيان کنيم به طور متوسط از سال 1375 تا 1380 هر سال از تعداد داوطلبين پسر 1/83 درصد نسبت به دختران کاسته شده و در مجموع شاهد کاهش 11 درصدي داوطلبين پسر بوده ايم.
يکي از عوامل فزوني اين جمعيت را مي توان چنين بيان کرد که اکثر دختران به اميد رسيدن به زندگي بهتر و امکانات بيشتر به دانشگاه فکر مي کنند، آنان عقيده دارند که با رفتن به دانشگاه و کسب مدرک به راحتي جذب بازار کار شده و شغل مناسبي را اختيار کرده و درآمدي به دست مي آورند و در سايه آن درآمد، زندگي بهتري خواهند داشت.
البته در اين ميان واکنش به جامعه مردسالار، از انگيزه هاي مهم دختران براي موفقيت تحصيلي و ورود به دانشگاه محسوب مي شود. يکي ديگر از عوامل موثر در فزوني جمعيت دختران بر پسران در دانشگاه ها را مي توان رقابت در شرايط نامساوي دانست. يکي از موانع مهم بر سر راه پسران، مسئله خدمت نظام وظيفه است. به عبارت ديگر براي اينکه کنکور در کشور ما به صورت رقابتي برگزار مي شود، پسران در صورتي که قبول نشوند، چاره اي جز اعزام به خدمت سربازي ندارند.
در اين صورت بعد از پايان دوره سربازي، عده اي ديگر تمايلي به ادامه تحصيل ندارند، چرا که جامعه و خانواده از آنان به عنوان مرداني که نقش اقتصادي خانواده را برعهده دارند، اين مسئله ايجاب مي کند که آنها رفتن به دانشگاه را حتي براي مدتي فراموش کنند. البته برخي ديگر نيز به دليل وقفه طولاني از تحصيل و دوري از فضاي آموزشي، ضريب موفقيتشان در آزمون کاهش چشمگيري مي يابد.
اين در صورتي است که دختران در صورت عدم قبولي در کنکور راحت تر مي توانند به شرکت دوباره در آزمون بيانديشند. همانطور که مي دانيم بعد از انقلاب تعداد دانشجويان افزايش چشمگيري يافت به طوري که در اوايل انقلاب فقط 176 هزار نفر دانشجو در کشور بود در حالي که تا مهر امسال آمار دانشجويان از هر دو جنس به 3 ميليون و 800 هزار نفر رسيد، اين موضوع مي تواند بسيار اميدوار کننده باشد ولي در صورتي که چنين مسئله مهمي به درستي مديريت نشود و زيرساخت هاي لازم آن مهيا نشود چه بسا تبعات نه چندان خوبي را در بلندمدت در پي داشته باشد.
واقعيت اين است که سيستم هاي آموزشي به خصوص نظام آموزش عالي، براي کشور بسيار پرهزينه است و تنها در صورت مديريت صحيح اين سازمان است که اين هزينه ها و سرمايه ها به سودي چندين برابر بدل خواهد شد. اساس نظام آموزش عالي در جهت تخصصي کردن امور و پرورش افراد متخصص ايجاد شده است بنابراين مي توان گفت که دانشگاه ها در هر جامعه اي قاعدتا بايستي به پيشرفت آن جامعه بيانجامد چرا که در اغلب کشورها تنها افرادي که استعداد و توانايي لازم دارند به دانشگاه راه مي يابند ولي در ايران ورود به دانشگاه به وسيله اي براي کسب جايگاه اجتماعي بالاتر تبديل شده است که اين موضوع هم براي دختران و هم براي پسران صدق مي کند البته اين تمايلات در بين دختران بيشتر است.
جهان صنعت:هديهاي که خوشحالي نداشت!«هديهاي که خوشحالي نداشت!»عنوان سرمقالهي روزنامهي جهان صنعت است كه در آن ميخوانيد؛ در خبرها آمده بود که سردار رويانيان به اصرار خبرنگاران رقم پيشنهادي براي سهميه بنزين نوروزي را اعلام کرده و گفته که 50 ليتر براي نوروز و سفرهاي مردم به رييسجمهور پيشنهاد شده است اما پس از ساعاتي، رييس ستاد مديريت سوخت و حملونقل کشور اعلام کرد که محمود احمدينژاد با 20 ليتر سهميه براي سفر در ايام پرترافيک نوروزي موافقت کرده تا با احتساب سه ماه سهميه بهاري خودروها در مجموع 260 ليتر به کارت سوختها واريز شود.
کاهش حدود 75 درصدي سهميه بنزين سفرهاي نوروزي (در مقايسه با سال قبل) در حالي اتفاق ميافتد که پيش از اين، مسوولان سازمان گردشگري از رشد 20 درصدي سفرهاي نوروزي امسال مي دهند و پيش بيني مي کنندکه مردم بيشتر به سفرميروند.حال در نظر بگيريد که بيش از نيمي از سفرهاي کشور در جادهها انجام ميشود و هر خانوادهاي که با يک خودرو شخصي به سفر ميرود، شش هزار تومان براي يک سفر نوروزي از دولت عيدي ميگيرد.
زماني که قيمت بنزين آزاد 400 تومان است و نرخ حقيقي آن هم کمتر از 600 تومان بر آورد ميشود، يعني دولت تنها حدود 6 تا 10 هزار تومان عيدي را به خانوارها پرداخت کردهکه ايکاش اين کار را هم نميکرد! شايد مردم در شرايط هدفمند کردن يارانهها قرار بگيرند.
حال بايد پرسيد که در روزگاري که قدرت خريد مردم کاهش يافته اما دولت آن را نميپذيرد و هزينههاي يک سفر کمهزينه در نوروز دستکم چندصد هزار تومان برآورد ميشود، اين سهميه اندک ميتواند پيشبينيها را براي رشد سفر محقق کند؟بايد توجه داشت که سفرهاي نوروزي تنها تفريح اقشار متوسط و کم درآمد است که با لطف رييس جمهور رو به کاهش خواهد گذاشت .
ايکاش دولت به جاي اين هزينه همان شش هزار تومان را به عنوان هزينه آژانس يک خانواده به ترمينال اتوبوسراني عيدي ميداد تا هم حملونقل عمومي پرتقاضاتر شود و هم خيال خودروسواران راحتتر.
بهار:ايام وحدت«ايام وحدت»عنوان يادداشت روز روزنامهي بهار است كه در آن ميخوانيد؛يکي از بهانه هاي اين دشمنان و اختلاف افکنان دامن زدن به اختلافات و مسائل فرقه اي و قراردادن آنها در مقابل يکديگر است تا وحدت ميان مسلمانان را در هم بشکنند. اتفاقات تلخي که در پاکستان و افغانستان و عراق و گاهي نيز کشور خود ما رخ مي دهد از همين فتنه افکني ها است و جاي پاي استعمار و فتنه گران را مي شود به خوبي در آنها ديد.
به نظرم حفظ اين بنيان وظيفه هر کدام از ما است. وظيفه اي که در مقابل استکبار و دشمنان اسلام و انقلاب براي ضربه زدن به آن همواره بر طبل اختلافات کوبيده اند. يکي از بهانه هاي اين دشمنان و اختلاف افکنان دامن زدن به اختلافات و مسائل فرقه اي و قراردادن آنها در مقابل يکديگر است تا وحدت ميان مسلمانان را در هم بشکنند. اتفاقات تلخي که در پاکستان و افغانستان و عراق و گاهي نيز کشور خود ما رخ مي دهد از همين فتنه افکني ها است و جاي پاي استعمار و فتنه گران را مي شود به خوبي در آنها ديد.
البته در کنار اين عوامل خارجي لازم مي دانم به برخي از عوامل تفرقه و اختلافات فرقه اي داخلي هم اشاره کنم. علاوه بر نقشه هاي استعماري دشمنان اسلام که همواره تلاش داشتند بين مسلمانان تفرقه بيندازند و آنها را مقابل يکديگر قرار دهند در داخل هم شاهد حضور جريان ارتجاعي و بسيار خطرناکي چون انجمن حجتيه و گروه هاي متحجر هستيم که باعث تشديد اختلافات مي شوند. لازم مي دانم که اين نکته را افشا کنم.
به گفته برخي مسئولان امنيتي در چند سال گذشته انجمن حجتيه هدف اصلي خود را که مبارزه با جريان بابي و بهائيت است تغيير داده و به اختلاف افکني ميان شيعه و سني مي پردازد. فلسفه وجودي انجمن حجتيه مقابله با بهائيت بود. هرچند که اين نيز يک فعاليت ارتجاعي بود و بهائيت آن قدر کوچک و پست و بي ارزش بود که ارزش راه اندازي سازماني نداشت اما باز هم هدفي قابل قبول بود. اما اين هدف نيز از چند سال پيش تغيير کرده است و به قول مقامات همه تلاش اين انجمن در راه ايجاد تفرقه ميان شيعه و سني بوده است. همين مقامات امنيتي مي گويند که طي شش سال گذشته ده ها کتاب عليه رهبران و پيشوايان اهل سنت توسط اين انجمن منتشر شده و در مناطق سني نشين داخل و خارج از کشور به نام شيعيان پخش شده است.
در کنار اين گروه متحجر گروهي از ولايتي هاي خشک و دور از تعقل و تفکر و کساني که بوي ولايت اهل بيت به مشامشان نخورده و شعار ولايتمداري مي دهند و حرکات زشت و تعابير شنيعي به کار مي برند نيز به ايجاد تفرقه دامن زدند. هنوز هم با همه تاکيدات امام (ره) گاهي بالاي منابر و خطبه هاي نماز جمعه و برخي نوشتارهاي شاهد برخي ديدگاه هاي تحريک کننده شيعيان عليه اهل سنت و حتي شيعيان هستيم.
ما موظفيم در راستاي فرمان امام (ره) و رهنمودهاي پيشواي راحلمان و در جهت تحقق آرمان هاي بلند پيامبر که تشکيل امت واحده اسلامي و ايجاد انسجام در ميان مسلمانان بود تلاش کنيم و با هرگونه اختلاف افکني مبارزه و نقشه هاي آنان را خنثي کنيم. چراکه پيامبر نه تنها مسلمانان را با آيه الهي «واعتصمو بحبل الله جميعا و ولاتفرقوا» به وحدت دعوت کرد؛ اهل کتاب و ساير ملت هاي غيرمسلمان را نيز به همراهي با يکديگر و وحدت فراخواند.
دين اسلام دين وحدت و دين انسجام است و به تعبير يکي از بزرگان - سيدشرف الدين - بني السلام علي کلمتين کلمه التوحيد و توحيد الکلمه. يعني اسلام بر دو کلمه بنا نهاده شده است کلمه توحيد يا لااله الا الله و توحيد کلمه که اتحاد و انسجام است.
چه خوب است که ما مسلمانان از ولادت رسول گرامي اسلام (ص) و هفته وحدت پيام وحدت و انسجام را دريافت کنيم و دست در دست هم به تعبير اهل بيت يد واحده شويم و اختلافات را کناري بگذاريم. مسائل اختلافي جديدي که در کشور به وجود آمد و صف بندي هاي تازه اي که جامعه را به بحران کشاند را هر چه سريعتر رفع کنيم و در ذيل سايه عنايت رسول الله (ص) و امام جعفر صادق - که معروف به رئيس مذهب شيعه است و تقارن تولد ايشان با رسول گرامي اسلام اين پيام را دارد که اسلام و شعيه و همه فرق اسلامي در متن هم هستند- اتحاد و انسجام را در جامعه حاکم کنيم.
به اميد اينکه اين ايام پر برکت نهايت استفاده را ببريم و تلاش کنيم در مسير سيره نبوي قرار گيريم و به اميد وحدت و انسجام ميان مسلمين.