عصرایران؛ احسان محمدی- با کت و شلوار آبی روشن و اتوکشیده یکراست میآمد سر کلاس. سلام و علیک میکرد و هیدرولوژی درس میداد. در مورد چرخه بارندگی، تغییر اقلیم، توزیعهای آماری و احتمالی و ... درس شیرینی برای ما نبود که مهندسی محیطزیست میخواندیم و پر از شر و شور بودیم. اما دکتر علی سلاجقه استاد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران مثل فرماندهی بود که قبل از جنگ حیاتیترین نکتهها را به سربازان گوشزد میکرد: دقیق، بیتعارف و وظیفهشناس. انگار هیچ کاری در جهان برایش مهمتر از این نبود.
امتحان که دادیم حال خیلیها بد بود.
«امیر» با لبخند گفت:
- التماس دعا استاد!
- برای دعا، شب جمعه تشریف بیارید!
بدون هیچ لبخندی این را گفت. یعنی من با درس تعارف ندارم و خیلی اهل این شوخیها هم نیستم، هر چه کِشتهاید درو خواهید کرد. نمرهها که اعلام شد به گمانم نصف بیشتر کلاس قبض روح شدند!
امروز که بالاخره رییسجمهور رییسی بعد از تاخیری طولانی نام دکتر علی سلاجقه را به عنوان رئیس سازمان حفاظت محیطزیست اعلام کرد یاد سال 1380 افتادم و درس هیدرولوژی. بعدها او را به عنوان مدیر کل مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست کشور و همینطور مدیر کل دفتر اقتصاد این سازمان دیدم. در چند نشست و جلسه هم فرصت کار با استاد سختگیر دوران دانشجویی را پیدا کردم و حالا که دوستانی تماس میگیرند تا در مورد او بیشتر بدانند این عبارتها به ذهنم میآید:
ذهنی کاملاً ساختار یافته و دانشگاهی، دارای رزومه علمی محترم، به دور از جناحبندیهای سیاسی، خیلی اهل خوش و بش و بگو و بخند نیست، متمرکز روی کار، با اعتماد به نفس، تخصصگرا، اهل رابر کرمان، دانشجوی ممتاز رشته مهندسی آبخیزداری دانشگاه تهران، دانشآموخته دکترا حوزه آب از فلوریدای آمریکا، پایبند و وفادار به کار، سختکوش، محافظهکار در برخورد با رسانهها، به دور از تعارف و مماشات ... و صادقانه بگویم شاید یکی از بهترین و شایستهترین اعضای کابینه آقای رئیسی. یک سر و گردن بالاتر از بسیاری از وزرا.
چهار روز پیش در یادداشت «دل دلِ سبز رئیسی برای چیست؟» در مورد چرایی تاخیر او برای انتصاب رئیس سازمان حفاظت زیست نوشتم و آرزو کردم فردی به پردیسان بیاید که با ساختار این سازمان آشنا باشد، دارای تجربه اجرایی در سطح کلان باشد، در پردیسان تازه با مفهوم محیط زیست آشنا نشود و در مورد این حوزه سواد داشته باشد، سابقه حزبی و جناحی تندروانه نداشته باشد، پاکدستی و سلامت را نه در ادعا که در عمل نشان داده باشد، دارای دارای سواد سبز بینالمللی باشد و ...
دکتر سلاجقه حائز بسیاری از این شاخصهها هست گرچه سالهاست بر این باورم که هیچکس «هریپاتر» نیست که با عصای جادویی از راه برسد و مشکلات نهادینه شده محیط زیست کشور را از اساس حل کند ولی در مجموع انتصاب مناسبی به نظر میرسد.
خوشبختانه یا متاسفانه منافع شخصی در «سازمان» محیط زیست ندارم و در حوزه دیگری کار میکنم و روزگار میگذرانم اما هیچکس از «محیط زیست» نمیتواند جدا شود. دلنگرانیها و دغدغههای این حوزه حالا به ابرچالشهای مدیریتی کشور تبدیل شدهاند و میتوان از انتصاب دکتر سلاجقه دستکم از این بابت خوشحال بود که لازم نیست با مسیریاب به ساختمان مرکزی سازمان محیط زیست در پردیسان بیاید، با بسیاری از مدیران کل استانی کار کرده است، بدنه سازمان، پاشنههای آشیل، نقاط قوت و تهدیدها و فرصتهایش را میشناسد و در سازمانی با شرح وظایف تقریباً مشابه (سازمان جنگلها و مراتع کشور) کار کرده است.
مدتهاست از رویاپردازی و امیدواریهای زیاده از حد دست کشیدهام برای همین تنها امیدوارم دکتر سلاجقه بتواند در برابر زیادهخواهی وزارتخانهها و سازمانها و نهادهای پرقدرتی که به سمت کیک محیطزیست دست دراز میکنند مقاومت کند. کار بسیار سختی است. احتمالاً با آن روحیه جدی و سختگیری ذاتیاش در آینه نگاه کرده و مطمئن شده که میتواند این کار را بکند.
او هم میداند دولت جدید برای اشتغالزایی به سمت استفاده از منابع طبیعی میرود. احداث کارخانه و پتروشیمی و دست بردن در طبیعت. حتی اگر خوشمان نیاید با توجه به زیرساختهای موجود در اقتصاد و صنعت این یک واقعیت ناگزیر در کوتاه مدت است و آرزومندم که استاد اسبق و همکارانش بتوانند مقابل فشارها تاب بیاورند. دکتر سلاجقه کسی نیست که به «هر قیمتی» بماند. برای همین خیلی غافلگیر نمیشوم اگر یک روز نتواند با کابینه ادامه همکاری بدهد.
دوران احمدینژاد وقتی به عنوان معاون وزیر و رئیس سازمان جنگل ها و مراتع کشور منصوب شد و بعد از 400 روز رفت، جایی از او نقل شد که گفته:«بنده استعفا ندادم، بلکه من را برکنار کردند. میخواستند منابع طبیعی را تکهتکه کنند، اما من زیر بارشان نرفتم چونکه این کار را خیانت به کشور میدانستم. بنده از روز اول به وزیر اعلام کردم که با تکه تکه شدن منابع طبیعی مخالفم و باید با چنگ و دندان منابع طبیعی را حفظ کرد.»
برای دکتر سلاجقه در این راه دشوار آرزوی موفقیت میکنم. راهی که نیازمند همراهی و همدلی با مدیران ستادی و استانی، کارشناسان، محیطبانان و البته تشکلهای مردم نهاد است که مشتاقانه برای ایفای نقش در دوره جدید منتظر فرصت هستند و البته قدرتمندانی که محیط زیست را «محیط ایست» میدانند!